• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

عُمان سامانی

  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
810
امتیاز
11,334
نام مرکز سمپاد
چهارراه لشگر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
میرزا نورالله عمان سامانی یکی از شعرای آیینی معاصر هست که دوره زندگی اش بر میگرده به حدود یک و نیم قرن پیش و در سن 64 سالگی به دیار باقی شتافتند. افرادی که شعر عاشورایی رو میشناسند بعیده که با عمان آشنا نباشند.

آثار عمان عبارتند از گنجینه الاسرار، مخزن الدرّر، معراج نامه و دیوان اشعار که این وسط گنجینه الاسرار فوق العاده هست و با رویکردی عرفانی و عاشقانه و با بیانی هنرمندانه حوادث عاشورا رو بیان کرده و اوج هنرمندی و قشنگیش به اونه که خارج از سوگ حوادث رو بیان کرده و قالب حماسی و عارفانه بهش بخشیده...

کتاب گنجینه الاسرار با این ابیات شروع میشه :

کیست این پنهان مرادر جان و تن
کز زبان من همی گوید سخن؟

این که گوید از لب من راز کیست
بنگرید این صاحب آواز کیست؟

در من اینسان خود نمایی می‌کند
ادعای آشنایی می‌کند

کیست این گویا و شنوا در تنم؟
باورم یارب نیاید کاین منم!

متصلتر با همه دوری به من
ازنگه با چشم و از لب با سخن!

خوش پریشان با منش گفتارهاست
در پریشان گوئیش اسرارهاست

گوید او چون شاهدی صاحب جمال
حسن خود بیند بسرحد کمال


و...
 
آخرین ویرایش:
  • شروع کننده موضوع
  • #2
ارسال‌ها
810
امتیاز
11,334
نام مرکز سمپاد
چهارراه لشگر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
یکی از فوق العاده ترین شعرهایی که گفته مال وقتیه که امام حسین(ع) تو گودال قتله گاه هست و جبرئیل میاد که اگر ایشان اجازه بده صحنه رو عوض کنه و باعث شه که حسین(ع) پیروز نبرد بشه ولی...


گشت تیغ لامثالش، گرم سیر
از پی اثبات حق و نفی غیر

ریخت بر خاک از جلادت خون شرک
شست ز آب وحدت از دین رنگ و چرک

جبرئیل آمد که ای سلطان عشق
یکه تاز عرصه‌ی میدان عشق

دارم از حق بر تو ای فرخ امام
هم سلام و هم تحیت هم پیام

گوید ای جان حضرت جان آفرین
مر تر ابر جسم و بر جان، آفرین

محکمی ها از تو میثاق مراست
رو سپیدی از تو عشاق مراست

این دویی باشد ز تسویلات نفس
من توام، ای من تو، در وحدت تو من

چون خودی را در هم کردی رها
تو مرا خون، من ترایم خونبها

مصدری و ماسوا، مشتق تراست
بندگی کردی، خدایی حق تراست

هرچه بودت، داده‌یی اندر رهم
در رهت من هرچه دارم می دهم

کشتگانت را دهم من زندگی
دولتت را تا ابد پایندگی

شاه گفت ای محرم اسرار ما
محرم اسرار ما از یار ما

گرچه تو محرم به صاحبخانه‌یی
لیک تا اندازه یی، بیگانه یی... :)

آنکه از پیشش سلام آورده‌یی
و آنکه از نزدش پیام آورده‌یی

بی حجاب اینک هم آغوش من ست
بی تو رازش جمله در گوش من‌ست

از میان رفت آن منی و آن تویی
شد یکی مقصود و بیرون شد دویی

گر تو هم بیرون روی، نیکوترست
ز آنکه غیرت، آتش این شهپرست

جبرئیلا رفتنت زینجا نکوست

پرده کم شو در میان ما و دوست


رنجش طبع مرا مایل مشو

در میان ما و او، حایل مشو


از سر زین بر زمین آمد فراز
وز دل و جان برد بر جانان نماز

با وضویی از دل وجان شسته دست
چار تکبیری بزد بر هرچه هست

گشته پر گل، ساجدی عمامه‌ش
غرقه اندر خون، نمازی، جامه‌اش

بر فقیه از آن رکوع و آن سجود
گفت اسرار نزول و هم صعود

بر حکیم از آن قعود و آن قیام
حل نمود اشکال خرق و التیام

... ادامه در گنجور
 

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
میرزا نورالله عمان سامانی یکی از شعرای آیینی معاصر هست که تا همین 20 سال پیش زنده بوده اند و در سن 64 سالگی به دیار باقی شتافتند. افرادی که شعر عاشورایی رو میشناسند بعیده که با عمان آشنا نباشند.
و...
عمان در سال 1322 ه.ق از دنیا رفته !!!! یعنی چیزی حدود صد و ده پونزده سال ( شمسی ) پیش .
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4
ارسال‌ها
810
امتیاز
11,334
نام مرکز سمپاد
چهارراه لشگر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
بالا