آشنايي با رشته فیزیک

[M R X]

نمیدونم تو تاپیک درستی دارم سوال میپرسم یا نه ولی به نظرم این مرتبط ترینشون بود (به هر حال)
بوزون هیگز چیه ؟
ماده تو صفر کلوین هم تعریف میشه یا نه؟
ممنون میشم جواب بدین

 

[Distorded Angel]

توضیحات اولیه داده شده انقد کامل بود که چیزی واسه اضافه کردن خیلی نمی بینم تو معرفی رشته
فقط باید بگم به نظر استقبال کم نسبت به این رشته لزوما چیز بدی نیست و طبیعیه و به نظرم واقعا بیشتر آدما نمی تونن توفیقی داشته باشن تو این رشته هم به لحاظ ذهنی هم به لحاظ شخصیتی

 

[M R X]

نمیدونم تو تاپیک درستی دارم سوال میپرسم یا نه ولی به نظرم این مرتبط ترینشون بود (به هر حال)
بوزون هیگز چیه ؟
ماده تو صفر کلوین هم تعریف میشه یا نه؟
ممنون میشم جواب بدین

ممنون به خاطر تعداد زیاد جواباتون

 

[Zetsubou Shinji]

نمیدونم تو تاپیک درستی دارم سوال میپرسم یا نه ولی به نظرم این مرتبط ترینشون بود (به هر حال)
بوزون هیگز چیه ؟
ماده تو صفر کلوین هم تعریف میشه یا نه؟
ممنون میشم جواب بدین

بوزون هیگز: کوچکترین ذره بنیادین کشف شده که عامل ایجاد جرم در ذرات دیگر است.

سوال دوم کمی گنگ است. اما بطور کلی، رسیدن به دمای صفر کلوین غیر ممکن است.

 

[M R X]

بوزون هیگز: کوچکترین ذره بنیادین کشف شده که عامل ایجاد جرم در ذرات دیگر است.

سوال دوم کمی گنگ است. اما بطور کلی، رسیدن به دمای صفر کلوین غیر ممکن است.

ممنون از پاسخ دادنتون ولی یکم توضیحات بیشتر میخواستم و میدونم که رسیدن به کمتر از این دما ممکن نیس ولی خوب تو یکی از کتاب هانوشته بود که ماده در دمای صفر درجه تعریف نمی شه اما معلم فیزیکمون که فک میکنم چرت نمیگه گفت که در دمای 0 کلوین ماده تعریف میشه

 

[Zetsubou Shinji]

ممنون از پاسخ دادنتون ولی یکم توضیحات بیشتر میخواستم و میدونم که رسیدن به کمتر از این دما ممکن نیس ولی خوب تو یکی از کتاب هانوشته بود که ماده در دمای صفر درجه تعریف نمی شه اما معلم فیزیکمون که فک میکنم چرت نمیگه گفت که در دمای 0 کلوین ماده تعریف میشه

این "ماده در این دما تعریف نمیشود" برای من خیلی حرف گنگی است و معنایش را نمیفهمم!
نزدیکترین معنایی که میتوانم از آن برداشت کنم این است که در دمای نزدیک صفر کلوین، گذار فازی(تغییر حالت.مثل جامد به مایع) به نام "چگالش بوز-اینشتین" رخ میدهد که یک گاز "بوزونی" است. ذرات بنیادی دو گروه بزرگ فرمیون ها و بوزون ها هستند که عمدتا منظورمان از "ماده"، فرمیونهاست نه بوزون ها.
https://fa.wikipedia.org/wiki/چگالش_بوز-اینشتین

در صفر کلوین و دماهای نزدیک به آن اتفاقات عجیبی می افتد که برخی هایشان هنوز ناشناخته اند اما مهمترین پدیده ای که رخ میدهد و باعث میشود هیچگاه به این دما نرسیم، این است که برای اینکار باید به گرفتن گرما(انرژی جنبشی ذرات سازنده ماده) و در نتیجه کاهش هرچه بیشتر دما بپردازیم. از اصل عدم قطعیت میدانیم که هرچه موقعیت را دقیقتر بدانیم، از سرعت( در واقع تکانه) بی اطلاعیم و بالعکس. در نتیجه اگر از موقعیت ذرات مطمئن باشیم(در یک فضای فوق ایزوله و دقت زیاد)، از سرعت آنها که در واقع همان دما را نشانمان میدهد بی اطلاعیم و معلوم نیست که دقیقا صفر مطلق است یا نه. مگر اینکه عدم قطعیت در مکان را از بین برده و به ازمایشگاهی اندازه گیتی دست یابیم!

* البته ساز و کار بوزون هیگز نیز جالب است. ذراتی همه جا حاضرند که مزاحم درات دیکر میشوند. هرچه بیشتر به وبال گردن آنها بچسبند، دره مقاومت بیشتری در برابر حرکت نشان میدهد که همان مفهوم جرم اینرسی است. مثلا در یک مهمانی مردانه اگر سلنا گومز برود، همه(بوزون هیگزها) دور او را برای امضا و عکس و...میگیرند و حرکت او در تالار مهمانی کند میشود چون اطرافش را اشغال کرده اند(ذره پر جرم). اما وقتی جاستین بیبر بیاید، کمتر کسی به سراغش میرود و راحت تر حرکت میکند(دره کم جرم).اگر اشتباه نکنم دو سال پیش در کتاب "ذره در انتهای گیتی" اثر شان کارول خواندم که دلیل اینکه جرا هیگز به فلان ذره بیشتر برهمکنش میدهد، مشخص نیست.

 

[M R X]

این "ماده در این دما تعریف نمیشود" برای من خیلی حرف گنگی است و معنایش را نمیفهمم!
نزدیکترین معنایی که میتوانم از آن برداشت کنم این است که در دمای نزدیک صفر کلوین، گذار فازی(تغییر حالت.مثل جامد به مایع) به نام "چگالش بوز-اینشتین" رخ میدهد که یک گاز "بوزونی" است. ذرات بنیادی دو گروه بزرگ فرمیون ها و بوزون ها هستند که عمدتا منظورمان از "ماده"، فرمیونهاست نه بوزون ها.
https://fa.wikipedia.org/wiki/چگالش_بوز-اینشتین

در صفر کلوین و دماهای نزدیک به آن اتفاقات عجیبی می افتد که برخی هایشان هنوز ناشناخته اند اما مهمترین پدیده ای که رخ میدهد و باعث میشود هیچگاه به این دما نرسیم، این است که برای اینکار باید به گرفتن گرما(انرژی جنبشی ذرات سازنده ماده) و در نتیجه کاهش هرچه بیشتر دما بپردازیم. از اصل عدم قطعیت میدانیم که هرچه موقعیت را دقیقتر بدانیم، از سرعت( در واقع تکانه) بی اطلاعیم و بالعکس. در نتیجه اگر از موقعیت ذرات مطمئن باشیم(در یک فضای فوق ایزوله و دقت زیاد)، از سرعت آنها که در واقع همان دما را نشانمان میدهد بی اطلاعیم و معلوم نیست که دقیقا صفر مطلق است یا نه. مگر اینکه عدم قطعیت در مکان را از بین برده و به ازمایشگاهی اندازه گیتی دست یابیم!

* البته ساز و کار بوزون هیگز نیز جالب است. ذراتی همه جا حاضرند که مزاحم درات دیکر میشوند. هرچه بیشتر به وبال گردن آنها بچسبند، دره مقاومت بیشتری در برابر حرکت نشان میدهد که همان مفهوم جرم اینرسی است. مثلا در یک مهمانی مردانه اگر سلنا گومز برود، همه(بوزون هیگزها) دور او را برای امضا و عکس و...میگیرند و حرکت او در تالار مهمانی کند میشود چون اطرافش را اشغال کرده اند(ذره پر جرم). اما وقتی جاستین بیبر بیاید، کمتر کسی به سراغش میرود و راحت تر حرکت میکند(دره کم جرم).اگر اشتباه نکنم دو سال پیش در کتاب "ذره در انتهای گیتی" اثر شان کارول خواندم که دلیل اینکه جرا هیگز به فلان ذره بیشتر برهمکنش میدهد، مشخص نیست.

ممنون تقریبا به جواب سوالام رسیدم