• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

++MaRyAm++

وضعیت
موضوع بسته شده است.
  • شروع کننده موضوع
  • #1

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,394
امتیاز
22,767
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
سلام x:
ب استریت مریم خوش اومدین :D

به هر عکسی که گرفته شده به دقت توجه کنین ، البته لزومی نداره حتماً از روی عکس استنتاج کنین و همون " مشاهده ی پروفایل و آمار فعالیت های کاربر " بهتره اصلی ترین روش استنتاجتون باشه . فلسفه ی وجودی عکس ها فقط و فقط واقعی تر کردن ماجرا هست .

عکسا از قرار زیره :-" و من اینبار ترجیح میدم فعلا هیچی نگم چون تو استریت همسایه هیچی نگفتم :-"
1
2
3
4


خب ، میدونید ک بی قانونی اینجا حاکمه و ترجیح بر اسپم ندادن (;
میتونین شروع کنین :D
×فعلا تاپیک بازه :-"

×پیام های بازرگانی: بیاید صندلی داغ مدیر انجمن :-"
اینجا
 

دهقان خلافکار128

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
805
امتیاز
7,460
نام مرکز سمپاد
حلی دُ
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
نقره ریاضی 95
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : ++MaRyAm++

خب ... برید کنار که کارآگاه بزرگ اومد ...
از همین اول بگم که زایعس که اسم کتابا برای رد و بدل پیامه ...
مثلا : "من زنده ام"
مثلا : "مگه تو مملکت شما خر نیس؟"
خب اینا که خیلی ما رو جلو میندازه ... کافیه از اینا رمزشو در بیاریم فقط ...
عه !!! منو صدا میکنن ... خودتون به حسابش برسید بازم میام ...
 

zahra:)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
545
امتیاز
5,223
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجف‌آباد
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
الزهرا/رویان
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژی/ژنتیک مولکولی
پاسخ : ++MaRyAm++

اینکه از ترم پیش کتاب هنوز دختران افتابشو نگه داشته واسه محکوم کردنش کافیه :|
مریم چرا !!!؟ :((
پست رو بعدا ادامه میدم :-"
 

میـنا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,223
امتیاز
4,980
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
bnb
سال فارغ التحصیلی
1394
رشته دانشگاه
پزشکی سمنان
پاسخ : ++MaRyAm++

عه لپ تاپت اپله؟(بیا توضیح بده چطوری یاد گرفتیش...من یه اشتباهی کردم اپل خریدم...روشن خاموششو الان بلدم فقط :rolleyes:)
از این مکعبها داره...معلومه خیلی حرفه ایه...مکعبش درسته الان....
مضنون از این تیپاست که روزنامه انگلیسی میخونه... :D
 

++MaRyAm++

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
160
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجف آباد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : ++MaRyAm++

به نقل از دهقان خلافکار :
خب ... برید کنار که کارآگاه بزرگ اومد ...
من کنار وایمیستم :D خوش اومدید :-"
از همین اول بگم که زایعس که اسم کتابا برای رد و بدل پیامه ...
مثلا : "من زنده ام"
مثلا : "مگه تو مملکت شما خر نیس؟
ضایعس که شما دیکتتون خوب نیس :-" سوال پیش میاد واس کی پیام بفرسم؟؟ :-?
خب اینا که خیلی ما رو جلو میندازه ... کافیه از اینا رمزشو در بیاریم فقط ...
بفرمایید رمز گشایی کنید :D
عه !!! منو صدا میکنن ... خودتون به حسابش برسید بازم میام ...
منتظرم اما مهم نیست چقد کارآگاه بزرگی باشید من به این راحتیا دم به تله نمیدم :D
 

++MaRyAm++

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
160
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجف آباد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : ++MaRyAm++

به نقل از مينا :
عه لپ تاپت اپله؟(بیا توضیح بده چطوری یاد گرفتیش...من یه اشتباهی کردم اپل خریدم...روشن خاموششو الان بلدم فقط :rolleyes:)
شواهد میگن اپله :-"
به راحتی :D :)) :D
از این مکعبها داره...معلومه خیلی حرفه ایه...مکعبش درسته الان....
حرفه ای نیستم خیلی دبیرستان زیاد میساختم دستم تند بود الان تعریفی نداره :-"
(من زیر بار مظنون حرفه ای بودن نمیرم مطمعنن :D )

مضنون از این تیپاست که روزنامه انگلیسی میخونه... :D
مظنون باید میخونده ولی نخونده :(( فرانسویه البته :-"
 

دهقان خلافکار128

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
805
امتیاز
7,460
نام مرکز سمپاد
حلی دُ
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
نقره ریاضی 95
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : ++MaRyAm++

خب من بعد از کلی تحقیق رو کتابای مظنون فهمیدم که مظنون مکالمات مهمش رو به صورت اسم کتاب ها و خیلی رمزی برا خودش نیگه میداره تا یادش نره ... من بعد از تلاش شبانه روزی خودم تونستم از یکی از این مکالمه ها سر در بیارم ...
ببینید قضیه از این قرار بوده که این خانم مریم تو دانشگاه ماموریت داشتن تا با یه دختر سرخپوست که از کشور نوادا بود ارتباط برقرار کنه ... نوادای اسبق ... اگه مطالعه داشته باشید میدونید که قبلا ساکنین نوادا سرخ پوست ها بودن ... این دختر سرخپوست هم از بازمانگان همون طایفه سرخپوست هاست ... منتهی این دختر سرخپوست جزء معدود سرخپوست های باقی مونده از اون نسل سرخپوستاست ... یه ویژگی ژنتیکی خاصی تو اون نسل از سرخپوستای نوادا هست که اونارو نسبت به درد خیلی مقاوم میکنه ... الان هم فقط همون دختر و مادرش از اون نسل طلاییه سرخ پوستای نوادا باقی موندن که از مادر دختره کسی جز خودش خبری نداره ... اینا رو از کجا فهمیدیم ؟ ببینید حدس اولیه اش از کتاب "بوسه های غمگین یک سرخپوست" زد به ذهنم ... بعد دیدم که عه !!! رو یکی از کتابا نوشته "ن.ا" و تقریبا مطمئن شدم که منظورشون از "ن.ا" همون نوادای اسبق بوده ... مظنون برای ایجاد یه رابطه دوستی قوی و خوب کتاب "مروری بر مجموعه ای از رفتارهای پسندیده و اصول شهروندی" رو میگیره تا یاد بگیره چطوری باید در مقابل سرخپوسته رفتار پسندیده ای داشته باشه ... مظنون انقدر آدم پستیه که از رد بوسه اون دختر سرخپوست به عنوان "ژتون قرمز من" یاد میکنه ... یعنی رابطه اش با دخترک سرخپوست در حدی خوب شده بوده که دخترک سرخپوست با مظنون درد و دل میکرده و گریش میگرفته موقع درد و دل و مظنون برای همدردی اونو بوس میکنه تا یکم آروم شه ... و بعد از کمی صحبت و موقع خدافظی دخترک سرخپوست هم کم کم احساس نزدیکی میکنه و اونم "بوسه غمگین" میزنه ...
مظنون میدونسته که دخترک با مادرش از طریق نامه در ارتباطه و برای اینکه خوب درک کنه که متن نامه ها چیا میتونه باشه میره کتاب "به دخترم" رو میخره ... این کتاب مجموعه از نامه های دختر دانشجو به مادرش و جواب های مادرش به اونه که دختر دانشجو تو یه جای دور از محل زندگیش داره تحصیل میکنه ...
"مگه تو مملکت شما خر نیس" هم یه سوال بوده برای یه دستی زدن به دخترک تا مظنون بتونه بفهمه دخترک کجا زندگی میکنه ... چون احتمالا یه روز تو کوه و دشت و دمنی که با هم رفته بودن اتفاقی خر دیدن و دخترک تعجب کرده و مظنون میخواسته یه دستی بزنه و در جواب دخترک که مثلا میگه : نه ما تو _________ خر نداریم ، بفهمه محل زندگیش کجاس ...
بازم کشفیاتم رو باید رو اعدادی که تو تصویر معلومن ادامه بدم تا متوجه بشم زمان دقیق پایان ماموریت کیه ...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا