• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

نتایج جستجو

  1. bahar.b.e

    بچه های کامپیوتری!

    پاسخ : بچه های کامپیوتری! دوست عزیز BFS توی گراف نیس که مهمه الگوریتمش برای کد هایی که گراف دارن خیلی مهمه! واسه همین می گم زیاد از الگوریتم جلو نرفتین که جزوه لازم داشتنش رو بفهمین! شما هنوز تو همین مرحله برنامه نویسی هستین! من هم خودم نمی نویسم ولی موضوع اینه که به همون دلیلی که می گی واسه...
  2. bahar.b.e

    بچه های کامپیوتری!

    پاسخ : بچه های کامپیوتری! اولا bfs جزو چیز های پایست و شاید یه سال اولی ندونه ولی خوب از سال دوم خیلی چیز عجیبیه کسی ندونه! خوب به طور معمول افراد از این جور چیز ها یه نت یا جزوه ای می نویسن! البته به طور معمول یعنی این که شما ندارید دلیل نمی شه بقیه هم ننویسن! و فک کنم این که شما الان از...
  3. bahar.b.e

    فراخوان نخستین مسابقه‌ی شعرخوانی+نتیجه

    پاسخ : فراخوان نخستین مسابقه‌ی شعرخوانی+نتیجه چرا فک نمی کنید انتخاب یه شعر با مضمون و متناسب با جو و اینا هم جزوی از مسابقست شرایط یکسان واقعا فکر نمی کنید اگه هر کس هر شعری خواس بخونه بیشتره؟ این که همه شرایط اینو دارن که هر شعری می خوان انتخاب کنن و دقیقا به همین دلیلی که شما گفتید خسته...
  4. bahar.b.e

    انتقادات و پیشنهاد‌ات

    پاسخ : نظرات و پیشنهاد‌ها برای انجمن المپیاد کامپیوتر خوب تاپیک بزن کار کن! نمی خواد که حتما مدیر باشی! باید یه کم فعالیت و کار مثبت نشون بدی تا مدیر شی به هر حال!
  5. bahar.b.e

    فراخوان نخستین مسابقه‌ی شعرخوانی+نتیجه

    پاسخ : فراخوان نخستین مسابقه‌ی شعرخوانی+نتیجه شعر رو فک کنم هر کس خودش انتخاب کنه که نو باشه یا نباشه، بهتر باشه!
  6. bahar.b.e

    سانحه!

    پاسخ : سانحه! اینو فکر کنم تو جای زخمم گفتم. وقتی ابتدایی بودم یه بار داشتیم میرفتیم خونه مادربزرگم تو شهریار. بعد تو راه حال بابابزرگم بد میشه و من و مامانم و خواهرم می بریمش بیمارستان. بعد اونجا یه عالمه آدم مریض احوال بوده و اینا. برای همین مامانم من و خواهرمو می فرسته تو حیاط. بعد اونجا یه...
  7. bahar.b.e

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها مامانم می خواست راجع به ماشین صحبت کنه. شروع کرد: -اون در سپر هم... من: :o :o :oدر سپر!!!!! -نه منظورم در اون باک جلو ـه من: :o :o :o باک جلو چیه؟!؟!؟! -نه همون کاپوت. بعد از چند دقیقه -خب اون گاو صندوق هم که ... من: مامان جان تو ماشین گاو صندوق چی کار می کنه؟!؟!؟! -نه منظورم...
  8. bahar.b.e

    بهار - ۷۸۶۱

    آدمکش کور آدمکش کور کتابش خب خوندن این کتاب خیلی طول کشید چون وسطاش یه مقدار آدم حوصلش سر می رفت ولی دیشب که داشتم فصل های پایانی کتاب رو می خوندم نتونستم زمین بذارمش و تا ساعت یک و نیم بیدار موندم تا تموم شه و به نظرم فوق العاده تمام شد. داستان راجع به یه زنی به اسم آیریس بود که تمام فک و...
  9. bahar.b.e

    بهار - ۷۸۶۱

    کسی می آید کسی می آید کتاب راجع به دختری به اسم خورشید ه که عاشق پسر همسایشون -حسام- می شه. خانواده ی هر دوی اینا خیلی مذهبین. در همین گیر و دار یه کسی به اسم کسری هم میاد یه چند ماهی مزاحم خورشید میشه. نمی خوام کل داستانو تعریف کنم. اگه کسی خوشش اومد بره خودش بخونه ولی در کل کتاب خیلی فوق...
  10. bahar.b.e

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها ﺍﻣﺮﻭﺯ تو مدرسه مي خواستم بگم كه اگه بابام بفهمه من اینو آوردم مدرسه مي كشتم بعد با پدرمو در مي ﺁﺭﻩ قاطي شد گفتم پدرمو مي كشه
  11. bahar.b.e

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها تو ماه رمضون بلند شده بودیم برای سحری. خالمم خونه ما بود. بعد مامانم به من گفت پاشو سالاد گوجه خیار درست کن. منم حال نداشتم درست کنم گفتم من بلد نیست گوجه خرد کنم. مامانم یه نگاه عاقل اندر سفیهی به من انداخت و گفت خب گوجشو بده خاله خرد کنه. خلاصه من و خالم نشستیم پای گوجه خرد...
  12. bahar.b.e

    سؤالات و مشکلات در استفاده از سایت

    پاسخ : سوالات و مشکلات من نمی دونم این جاش اینجاست یا نه ولی چرا این جوریه؟
  13. bahar.b.e

    آواتار ها هرگز نمی میرند!

    پاسخ : آواتار ها هرگز نمی میرند! خب فکر کنم اونایی که نذاشتم اینان. فکر کنم من بیشتر از همه آواتار عوض کردم.
  14. bahar.b.e

    جای زخم...

    پاسخ : جای زخم ... من یه جایی کنار لبم هستکه اثر یک دعوا در سن 4 سالگی با یه پسره در اتوبوس است. ولی زخم نیست جای چنگه
  15. bahar.b.e

    بهار - ۷۸۶۱

    گهواره گربه گهواره گربه خب فکر کنم همه انقدر راجع به این کتاب صحبت بکنن که دیگه لازم نباشه من چیز خاصی بگم ولی... کتاب راجع به زندگی یک مرد است که شروع به نوشتن داستانی راجع بسازنده ی بمب اتم میکنه و در همین راه با کلی آدم آشنا میشه که برای دیدن بردر یکی از همین آدما میره به یه جزیره و در این...
  16. bahar.b.e

    بهار - ۷۸۶۱

    1984 1984 داستان راجع به مردی (وینستون) بود که در یک کشوری که حکومتش به دست یه حزب بود زندگی می کرد. کتاب خوبی بود و بعد از هرگز رهایم مکن و گهواره گربه پیشنهادش می کنم. این کتاب کتابی بود که تغییر کردن آدما رو خیلی خوب نشان می داد. حزب خیلی مردم حکومتش رو کنترل می کنه. طوری که یه دستگاهی توی...
  17. bahar.b.e

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها چند روز پیش که تولدم بود یکی از دوستام بهم یه عروسک داد که شکل لاک پشت بود. بعد ما اسمش رو تو مدرسه گذاشتیم ابله. این عروسکرو به بابام نشون دادم بعد بابام گفت: اه این چقدر شبیه احمده(پسر عمم) بعد من به جای احمد شنیدم ابله. به بابام گفتم: آرا شما از کجا فهمیدی که اسمش ابلهه...
  18. bahar.b.e

    بهار - ۷۸۶۱

    ناطور دشت ناطور دشت داستان کتاب راجع به یه پسرنه که خیلی تو درساش تنبله برای همین از چندتا مدرسه اخراج شده. وقتی از این مدرسه اش اخراج میشه تصمیم میگیره قبل از رفتن به خونه چند شبی رو بیرون باشه. داستان کتابش از زبان اول شخصه. بعد از این که از مدرسه بیرون میاد به خیلی جاها میره و با خیلی آدما...
  19. bahar.b.e

    خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها معلمه خواهرم بهشون گفته بود باید راجع به اشکانیان کنفرانس بدن. خواهرم که اومده بود خونه گفته بود: مامان من پس فردا فرکانس دارم. بعد از کلی مامانم فهمیده بود که منظورش همون کنفرانسه. حالا 2 ساعت بعد: -مامان بیا کمک کم من این تفکرانسه رو آماده کنم. و 2 ساعت بعدش: - مامان برات...
  20. bahar.b.e

    بهار - ۷۸۶۱

    منظره پریده رنگ تپه ها منظره پریده رنگ تپه ها کتابش حجم و روان بود. ولی فکر کنم باید یه بار دیگه بخونمش. چون ربط یه سری از چیزایی رو که تو داستان راجع بهشون زیاد صحبت شده بود به کل داستان رو نفهمیدم. داستان راجع به یه زنه است که دخترش میاد خونش. دختر دیگشم خودکشی کرده. در همون حین که با این...
بالا