خودمو از این بلا تکلیفی و بی هدفی در بیارم به دنیا لطف بزرگی کردم...:-"
اما واقعا دلم میخواد قاچاق اعضای بدن انسان رو حذف کنم چون خیلی بده یا حتی مورد بردگی بچه ها و کار کردن اجباریشون سعی کنم یه کاری کنم مثلا به عنوان پلیس که البته اونا هم محدودیت های مسخره زیادی دارن...
اینم جالبه که به عنوان...
یه دختر پر شر و شور که یه جا بند نیست و همش در حال سفر به دور دنیاست و به خاطر همین زبانهای زیادی رو بلده...:x
من زیاد به این موضوع فکر میکنم واسه همین من های زیادی خلق کردم مثلا یه جا تصور کردم که یه وکیل خفنم(در حالیکه از این شغل زیاد خوشم نمیاد) یا یه جای دیگه تصور کردم که یه میکاپ آرتیستم یا...
اعتراف میکنم تا ماه رمضون همین امسال فرق زلوبیا و بامیه رو نمیدونستم...:))
همچنین اعتراف میکنم که یه مدت هم دوربین عقب و هم دوربین جلوی گوشیمو پوشونده بودم چون همش فکر میکردم یکی داره نیگام میکنه...X_X(به خاطر یه فیلم بود البته)
من خودم کلا ریاضی رو بیشتر از تجربی دوست دارم.اما هر موقع که اسمشو تو خونه میارم جنگ جهانی میشه.هر کی از طرف اظهار نظر میکنه که ریاضی فلان ریاضی بهمان فقط تجربی.
خیلی مسخرس که چی؟؟ول کنین بابا ریاضی به این خوبی،گلی،نازی....:x
وقتی هم داشتم این تاپیکو میخوندم، دلایلی رو که بقیه گفته بودن رو گفتم...
*وقتی کاملا محو یه کاری میشم، حالا میخواد هر چی باشه کتاب خوندن، دوخت و دوز یا هر چیز دیگه ای حالات صورتم دست خودم نیست: یا اخم میکنم یا زیر زیرکی میخندم یا با دهنم صدا در میارم یا زبونمو در میارم.البته خودم هیچکدومو به غیر از اخم کردنم قبول ندارم هر چند خیلیا بهم میگن.
*با شخصیت فیلما و کتابا...
شوخی کردم منو چه چه به شاهزاده سوار بر اسب سفید...من که به نانوای پیاده هم راضیم:)):))
پ.ن.:راستشو بخوای، خودمم درک نمیکنم.خودم هم خیلی ها رو اینجوری دیدم، اما خب وقتی ازشون پرسیدم خودشون هم گیج شدن:))
چیزی رو که قبلا داشتی و یه احساسی در موردش تو وجودت ایجاد شده، اما الان دیگه نداریش و میخوای دوباره اون احساس رو داشته باشی.به نظر من ربطی به خود اون فرد یا جسم(یا هر چیزی که داشتیم) نداره. صرفا با داشتن اون احساسه که حس پوچی پیدا میکنیم و دلمون میخواد دوباره اون احساس رو تجربه کنیم.حالا ممکنه...
من تو تقلب گرفتن خیلی خنگولانه رفتار میکنم.:Dحتی اگه معلم نفهمه خودم نمیفهمم طرف چی میگه.یکی بچه اونقدر عصبی شد که میخواست وسط جلسه خفم کنه.~X(
به طور کلی ظاهر بچه مثبتی دارم اما...
گر به ظاهر چشم ما خشک است چو جام/تهی گریه مستانه ما همچو مینا در گلوست :))
همین امسال چند دفعه معلمام مچمو گرفتن...
به عقاید، نظرات، سلیقه ها، افکار، ضعف ها و اشکالات و... همدیگه احترام بذارین(کلا احترام بزارین به هم)
حتی اگه دیوونش باشی یه درصد از غرورت رو نگه دار بعدا لازمت میشه.
به اندازه ی لیاقتش بهش توجه کن، توجه زیاد بی توجهی میاره.
بعضی اوقات بهش یادآوری کن که چه کارایی واسش کردی حتی اگه فکر کرد داری...