نتایج جستجو

متاسفانه کم بچه که بودم اصلا با یه موجودات عجیب غریبی زندگی میکردمو انگار میدیدمشون ولی الان نه کلا بیگانه شدم با تخیلاتم ولی خب خوب شد این تایپیکو دیدم یه تلنگری شد که نباید بزارم قوه ی تخیلم خاک بخوره[-|

به پیشنهاد دوستان سمپادی دارم کتاب"برو پی کارت" از محمدرضا محمدعلی خلج رو میخونم:-";;) فعلا اولاشم بعدا میام نظرمو راجع بهش میگم

ما سال کنکورمون دبیر دین و زندگی نداشتیم کلاو دبیر زیستمونم فرق لیزوزیم و لیزوزومو نمیدونست و سال اولی ام بود که تدریس داشت شما دیگه خودتون عمق فاجعه رو دریابید مدرسه ام همش به فکر خودشو معلماش بود و اصلا به دانش اموزاش اهمیتی نمیداد بعد انتظار داشت تو ازمونا تراز 8000 به دست بیاریم بشیم افتخار...

Happy birthday to you ;)

تمام من برای تو ,تویی که جان من شدی ز عشق تو چه بی قرارم نترس از این وابستگی از عادت و دلبستگی که بی تو من نفس ندارم تو حق نداری بعد از این دست مرا رها کنی آتش به جان مان زنی, به قلب خود جفا کنی دیوانگی کن بیش از این, باید که لبریزم کنی دریا به دریا با توام باید که درگیرم کنی دریا به دریا...

اگه من پول داشتم اول از همه تموم چیزایی که دوس دارمو برای خودمو میخرم 8->و بعد یکی از ارزوهای بچگیم اینه که یه مدرسه ی خیلی بزرگ بسازم که شامل سه سطح دبستان و راهنمایی و دبیرستان باشه با بهترین معلما تا به بچه ادب یاد بدن و خلاصه جوری باهاشون رفتار کنن و بهشون درس بدن که ادمای موفق و با فرهنگی...

عزیزممممممممم مهم اینه که حداقل توانایی و استعدادشو داری من خودم اول دبستان بودم معدلم بیست شد بعد همسایمون گفت خب دیگه حالا باید براش یه پلاک طلایی چیزی بخرین که خب نخریدن از اون موقع تا حالا حتی کنکورم قبول شدم چیزی برام نخریدنo_O اما درباره ی موقعیت باید بگم که خانواده ی منم دقیقا همینجورین...

نمیدونم چرا فکر میکنم تو همه چی جز آشپزی استعداد دارم :-" اون اشپزی رو هم فکر میکنم چون علاقه ندارم فک میکنم استعداد ندارم :-?:|:))

اومممممم خب دردناک ترین قتلی که تا حالا داشتم کشتن یه مورچه با وایتکس بود :-" پشیمانم ....(T＿T)

والا به ما نه قولی دادن و نه خواهند داد:| به قول یکی از دوستان بهمون گفتن اگه درس میخونی واسه ی خودت میخونی و اینا فقط قرار بود بابام اول دبیرستان برام لپ تاپ بخره که گفت تو نماز نمیخونی واسه همین برات لپ تاپ نمیخرم :|:-s خلاصه منم چون ترم بهمنی ام به دلیل بالا که دوستمون گفت"گرانی", گذاشتن همون...

البته من خوابای عجیب تر از اینم دیدم و این صرفا بهترینشون نبود و حتی عجیب هم نبود بلکه خوابی بود که در لحظه یادم بود X_X:-??

خواب دیدم یه شخص مهمم "شاید پرنسس" و شاهزاده های کشورای مختلف با قدرت های ماوراییشون دارن میجنگن تا منو به دست بیارن :))=)) آخرشم منو دزدیدن بردن تو یه بیابون و مجبورم کردن با یه مردی که اصلا نمیشناسمش ازدواج کنم :| و تا جاییش یادمه که به دنبال راه فرار بودم

تقدیر و سرنوشت به این معنا نیست که زندگی ات از پیش کاملا مشخص شده است.بنابراین,این که همه چیز را به دست سرنوشت بسپاری و در موسیقی عالم نقش فعالانه ای نداشته باشی,نشانه ی حماقت محض است.موسیقی عالم,فراگیر است و از چهل سطح مختلف تشکیل شده.سرنوشت همان سطحی است که نغمه ی خود را خواهی نواخت.شاید سازت...

اهم اهم من کرمانی نیستم ولی دانشجوی کرمانم;;) منم الان جزو سمپادیای کرمان محسوب میشم ایا?:D:-":-? ×باکار اصلی: معلومه ک می‌شین :دی

دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بدون دلم گرفته,میدونی از هم جداکردنمون نمیدونم از کیه :-"

می مال پنهان گوش جان می نه بهانه بر کسان جان رب خلصنی زنان ولله که لاغست ای کیا مولانا

_واسه چی میخوای بری کرمان?:-? +دانشگاهم اونجاست ;;)منتها ترم بهمنی ام:-s _اهااا افرین:| فقط این همه میخونی اخرش باید پوشک بچه عوض کنی:)) خیلی حال میکنم بهت ضد حال میزنم =)) +(من در واقعیت~X() اما خودمو خونسرد نشون دادمو بهش گفتم "چرا فکر میکنی ضد حال زدی بهم?o_O:-j _نزدم?:-< +نه:'> *در مواجهه...

*جانم باش از ارون افشار *دیوانگی از فرزاد فرخ *Crave you از Rabinson ;) *Signs از Caitie Hurst

سلام منم دانشجوی ترم بهمنی ام این اوقات فراغتتون رو چجوری پر میکنید? من خودم تنها کار مفیدی که میکنم کلاس زبانه خواستم ببینم شما چیکار میکنین :/