ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
زار و بیمار غمم راحت جانی به من آر
ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن
یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر و ...
خواهش میکنم... کاری نمیکنم که :))
بود آیا که در میکدهها بگشایند
گره از کار فروبستهی ما بگشایند؟
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند!
:))
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
کز شما پنهان نشاید داشت سر میفروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگیرد جهان بر مردمان سختکوش!
سلام
بله حتما...
بله حتما:
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیر تو درین باشد!
و ادامهش...
البته اگر نیت کرده بودین. اگر نکردین و میخواین بگین دوباره بگیرم
امیدوارم براتون بهترینها رقم بخوره.
زهی خجسته زمانی که یار باز آید
به کام غمزدگان غمگسار باز آید و ادامه...
ماهم این هفته برون رفت و بچشمم سالیست (میفرمایند هفتهایست که منتظرم و گویی یکسال طول کشیده)
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد
نیت خیر مگردان که مبارکفالیست!
کیسهی خلیفه و این حرفآ؟؟ حتما اشکال نداره. حالا انگار من گفتم شعرها رو :))
درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
و در ادامه میفرمایند عجب انتخابی فرمودید! مرحبا مرحبا:
گشتهام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدهام که مپرس!
به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
ترا درین سخن انکار...
بله حتما. نیت کردین بگین.
کدوم بالا؟ :))
سحر ز هاتف غیبم رسید مژده بگوش
که دور شاه شجاع است می دلیر بنوش...
مثل اینکه وضع خوبه :))
نیت کردین بگین.
والا به ما که کسی چیزی نداد :))
عهههه شما. به خدا بار قبل خود حافظ پولیش کرد. :))
نیت کردین بگین
همین دیگه. ادبیات ۱۶ میشی حافظ لج میکنه هیچی نمیگه بهت (ستاد سوءاستفاده از حافظ شیرازی)
به نظر من که خوب بود. خیلی به صادق بودن خودش مینازه حافظ توی این غزل.