نتایج جستجو

عهه!چند سال پیش بوده؟!

:)

دوره دوم خرم آباد

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد لب تو میوه ی ممنوع ولی لب هایم هرچه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد بیقرار توام و در دل تنگم گله هاست آه بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچکس هیچکس اینجا به تو مانند نشد

من باد رو خیلی دوست دارم وقتی باد (خنک البته)به صورتم بخوره اون لحظه واقعااا احساس لذت میکنم

من که حاضرم

خوب حالا بالاخره ما چکار کنیم:-":-?

خوب اگه دیگه اینجا فعالیت نمیکنه یه داور دیگه انتخاب کنید

من عاشق عکاسیم.ولی نه از شهر بیشتر طبیعت و اسمون رو دوست دارم:RedHeart:GreenHeart:RedHeart:GreenHeart یه مسابقه عکاسی با موضوع طبیعت راه بندازین با اجازه مدیر

چرا اینجا فعال نیست

الکل اینجا ممنوعه و انرژیه از من بوده کاری کردیم بره بالا کل این محدوده

وای دل بی قرارم کیو جز تو دارم توی اسمون دنیا تویی تک ستاره ام

هر ثانیه اش عذابه بعد تو امسال من انگار نشد یه راهی بیفته تو فال من رضا شیری

واااا میبینید مردم سوال میپرسه بعد جواب ک میدی اینجوری برخورد میکنه جل الخالق

بلههه من بودم درس دادنشون بهتر نیس.بلکه عباسی بهتره.از امتحاناشونم خبر ندارم

مرور میکنم خط به خط مو به مو همه خاطرات تو با ارزشه هنوزرنگ چشاتو من یادمه اون لبخند رو لباتو من یادمه...

اول د بود تا من نوشتم شعرو بقیه فرستاده بودن

دوست انست که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی

دل دیوونم از تو تنها نشونم از تو یه عکس یادگاری که خودتم نداری شده رفیق شب هام