بحث نشیمنگاه شد:)) من پارسال یه چادر سرم کردم و به محض مستقر شدن در صندلیم، تاش کردم و روش نشستم ! در راستای کاهش اصطکاک نشیمنگاه با صندلی و جلوگیری از دردهای احتمالی.
دوستان تجربی چون میدونم الان کل دغدغه تون اینه که فردا با نشیمنگاهتون چیکار کنید، گفتم با راهکارم از نگرانی برهانمتون.
مگر باید صبر کنیم تا تاییدیه بیاد ؟
همون فیش درخواست استعلام برای ثبت نام کفایت نمی کنه ؟
من رفتم دفتر پیش خوان خیلی طول نکشید کارم ، فکر می کردم همین فیشه کفایته ...
الان شک کردم ! دقیقا باید از دفتر پیشخوان چی بخوایم مگه؟
الان باید منتظر اطلاعیه دانشگاهمون باشیم ؟
الان دقیقا مدارکمون چه روالی رو باید طی کنن ؟ از همون اول که از مدرسه میگیریم بگید لطفا :د
باید روز ثبت نام با مامان یا بابامون بریم ؟ یا خودمون تنهایی هم میشه ؟
+
توی در جستجوی نمو ، اون آخر آخر ، ماهی های اکواریوم خودشون رو می رسوندن به اقیانوس . بعد...
ببین دوست من کلا از رشته های بدون ازمون انتخاب کرده بود و توی سامانه ی پاسخ گویی هم اعتراض زده بود به درصداش . سنجش توی پاسخ نهایی برای دوستم تعداد دقیق زده نزده و درست و غلطاشو فرستاده ، مال اونم توی باکسش خالیه . خودش احتمال میده به این خاطر باشه .
رفته بودم کفش بخرم ، وقتی همهی کارا انجام شد و پاکت خریدو تحویل گرفتیم ، منم اومدم تشکر کنم که به جای متشکرم گفتم مشترکم : /
فروشنده خشک شد کلا : ))
اصلا نمیدونم چرا ذهنم یهو جای حروفو عوض کرد : ))
برای قلمچی ، خیلی قاطعانه بگید من احتیاجی به همایش ندارم و خارج از اینجا با این اساتید گرامی داشتهام/دارم .
اصلا زیر بار بن کتابای مزخرف و همایش اینا نرید . من خودم پارسال همینجوری ثبت نام کردم .با یکی از والدینتون برید و دونه دونه کتابا رو اسم ببرید و اگر فارغالتحصیلید بگید پارسال خودم...
پای پست حرف بزنت میتونم هایهای زار بزنم . مخصوصا حالا که باباجونم زیر خروارها خاک سرد خوابیده ، حالا که حیاط سرسبز خونهش شده پارکینگ یه آپارتمان چندواحدی . حالا که همهی روابط از هم گسیخته و هر کس روی نقطهای از کرهی خاکی سرگرم خودشه . حالا که دیگه نمیاد بعدازظهرهایی که باباجون و...
توصیه م اینه اول سال برید پیش یه متخصص تغذیه ، ببینه اوضاعتون چه جوریه و اگر کمبودی داره بدنتون با مکملهای مختلف جبران بشه . بهش هم بگید کنکوری هستید و نباید هر چیزی که تمرکزتون رو کم میکنه یا خواب آوره مصرف کنید. ( من به خاطر مشکلی ، وسط سال رفتم و توی داروهام قرص سیپروهپتادین بود ، یه هفته...
اعتراف میکنم یه عادت مسخره دارم . به این شکل که توی خونه کیف باید روی دوشم باشه؛ یه کیف پارچهای سنتی دارم که اریب می ندازم روی شونهم . همیشه(حتی روم به دیفال ، توی دسشویی!) هم باهامه ، توش گوشیمه ، کتابی که دارم میخونم و کلی دستمال کاغذی ، کش مو و هندزفری و چندی از خرت و پرت های دیگه ...
من دیشب برای اولین بار نشستم پای اجرای وحید رحیمیان. واقعا حین اجرای وحید احساس خنگی میکردم ! اصلا نمی فهمیدم ملت به چی میخندن. یا حتی نمیفهمیدم داره چی میگه !
ولی اجرای ابوطالب رو خییلییی دوست داشتم .. یه سر و گردن بالاتر از بقیه ست .
به پزشکی و چالش هاش علاقه دارم ولی به دندون نه. یعنی از دندون چیز زیادی نمی دونم . با این حال شکل کلی آینده ی کاری شو دوست ندارم
می ترسم از سختی های پزشکی . دندون از این لحاظا ایده آل تره . چیکار کنم ؟!
باید چکار کنم تا یه تصور درستی از دندون/پزشکی توی ذهنم داشته باشم ؟
+
بین پزشکی ایران و...