یه بار ردیف کنار دیوار سمت راست نشسته بودیم با دوستان از جلوییم یه سوال پرسیدم بلد نبود از جلوییش پرسید جلوییشم بلد نبود از جلوییش پرسید خلاصه هیچکی بلد نبود تا رسید به نفر اول نفر اول جوابو بزرگ رو دستش نوشت آستیناشو زد بالا دستاشو از دو طرف کشید (ینی داره خستگی در میکنه)خلاصه همه از رو دستش...
دو سال پیش روز تولدم مامان بابام بردنم بیرون شام بخوریم بعد یه کادو بهم دادن کاغذ کادو رو که باز کردم توش یه جعبه دستمال کاغذی بود
با تعجب نگاشون کردم دیدم دارن لبخند میزنن بعد جعبه دستمال کاغذی رو برداشتم نگاش کردم توش گوشی بود...