نتایج جستجو

سلام. کسی میتونه ادرس فرزانگان رباط کریم رو برام پیدا کنه و بفرسته؟ خیلی گشتم اما پیدا نکردم....لطفا کمک کنید

شاهین وای. بینایی و تشخیص رنگ شما عالی است. چشمان تیزبین شما همانند شاهین می‌تواند از فاصله دور یک شکار کوچک را تشخیص دهد به اشتراک بگذارید و دوستان خود را به این چلنج دعوت کنید اشتراک در تلگرام امتیاز: ۲۵ خطا: ۰

پاسخ : خاطرات سوتی‌ها یه روز به دوستم گفته بودم برام خوراکی بخره ........... بعد از من میپرسه چی بخرم ؟ منم گفتم کوفت بخر.......... به فروشنده میگه خانم کوفت دارین ؟ من : :-" :D فروشنده : :-? دوستم : =)) =))

پاسخ : خاطرات سوتی‌ها یکی از همکلاسیام گربه داره میخواست بگه گربه ها بچه به دنیا اوردن گفت گربه هام تخم گذاشتن............ از اون روز به بعد هی مسخرش میکنیم

پاسخ : شرطبندی یه معلم داریم اصلا با کسی شوخی نداره ..... سر بازی جرئت و حقیقت یه بدبختی گفت جرئت ..... باید میرفت پیش همین معلمه میرقصید

پاسخ : شرطبندی انکه چیزی نیست یکی از دوستام سر این بازی مجبور شدسطل اشغالو لیس بزنه ....... چندشه نه ؟

پاسخ : گپ دانشجویی سلام منم بیام ؟ :)

پاسخ : شاهکار های عکاسی

پاسخ : جدول زمانبندی و آخرین نتایج مسابقات فوتبال اخبار تیم ملی رو هم بزارید

پاسخ : شاهکار های عکاسی

پاسخ : در کیف شما سلام ،اینجا تهران :D ساعت هشت شب ،we love you sampadia :)) :))

پاسخ : زمین،100سال بعد... اصلا اینو از کجا در اورده بودن؟

پاسخ : مشاوره با دیگر اعضا اگه بخوای المپیاد بدی اون سه سال اخرشو باید چه کار کنی؟

پاسخ : خاطره هامون با معلم ها یه معلم داشتیم خیلی مهربون بود .... خیلی دوسش داشتم :x .... بعضی وقتا دخترشو میاورد درس میداد .... تازه دخترش فکنم از دانشگاه دراومده ... گفت عروسیش دعوت میکنه ولی دیگه هیچی ازش نشنیدم .

پاسخ : کتک خوردن از یه بچه نه والا از جقله بچه ها کتک نخوردم ولی زدم .... یه بار دخترعمم پررو بازی دراورد گرفتمش دیگه ولش نکردم ... داغ کرده بودا .... کاشی بودین قیافشو میدیدین .... دلم خنک شد >) .... داشت :(( در میومد ....به زور خودشو گرفته بود ... بدبخت هی رنگ عوض میکرد . حال کردما >)

پاسخ : شرطبندی داداشمو و پسرخالم ،بابامو و شوهرخالم توی پاستور یار میشن ....شرتبندی میکنن تازه بعد از اینکه بازی تموم میشه یه کیک گیرمون نمیاد X-( اصلا رو مخه

پاسخ : ترسوندن بقيه بچه های مدرسه از سوسک خیلی میترسیدن منم یه بار قبل از اومدن معلم سرکلاس داد زدم سوسک . =)) هر چهل نفر پریدن رو میز رو هوا ....بعد که زدم زیر =)) فهمیدن الکی گفتم ... به خاطر همین زنگ تفریح افتادن دنبالم ... ولی نمیتونستن منوبگیرن >) از بس زرنگ بودم دیگه . /m\

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم ! من که داداشم نصفه شب بیدارم کرده گفتم حالا چی شده .... رفتم توی اتاق یه نگاه به کامپیوتر کردم دیدم قبول شدم ... اصلا نمیدونستم چکار کنم ... از یه ور خوابم میومد از یه ور خوشحال بودم ... داداشم دم به دیقه ماچم میکرد...... یه وضعی بود اصلا.

پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر کلاس ششم که به من خیلی خوش گذشت .... تا چشم روهم گذاشتم شش سال رفت ... دوست دارم یه بار دیگه برگردم کلاس ششم . :-< امروز جشن بازگشایی مدارس داشتیم .... خیلی حال داد ، تازه بهمون یادگاری دادن (دلتون بسوزه) >:p .... تازه شهردار اندیشه اومده بود مدرسه ..... بعضی بچه ها...

پاسخ : جنجالی شدن سریال" در حاشیه" من که از این سریال متنفرم :-& ..... حالمو بهم میزنه .. نمیدونم مردم از چیه این سریال خوششون اومده :-< ....خیلی مسخرس وقتی کارگردانش مهران مدیری و نویسندش ژوله چه انتظاری دارین .... من که یه قسمتشم نگا نکردم یعنی :-& :-&