پاسخ : سمپادیهای تهران [دبیرستان فرزانگان ۱]
پس الان قراره پیش دانشگاهیا نرن از دب دیگه ؟ :-" خوبه پس :-"
ولی خیلی کلاسای ما 1.1 تا 1.5 دوره :-" تا بخوایم بیایم حیاط اینور زنگ میخوره تموم میشه.. :/ اصن تا 1 مهر ما کلاس خواهیم داشت؟
هیچی نبود اونور آخه... :-" :-?
پاسخ : سوتیها
یکی از بچه ها عکس گداشته بود با سگش بعد به دوستم گفتم:
ملت با سگشون عکس میندازن مام با تو :-"
یه نگا به دوستم کردم فهمیدم چه توهینی بش کردم :)) :))
به خیر گذشت خداروشکر :))
پاسخ : سوتیها
دوستم اومد داداش یکی از دوستام رو که 4 سالشه اذیت کنه بعد یه چی بش گف
داداش دوستم عصبانی شد ، با عصبانیت گف با چاقو میکنمتا... :|
بعدن کاشف به عمل اومدن که منظورش این بوده که با چاقو میکشمت عا :)) #:-S بچه ها فقط داشتن آسفالت گاز میزدن اون دوستمونم گرخید دیگه تا آخر روز...
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]
خب بعدش گف پس همه میخوان و اینادیگه! فک نکنم نیازی به ثبت نام بوده باشه !
یه چیز دیگه :دی کی میشه تو پروفایل نوشت "دبیرستان فرزانگان 1" :-"
و اینکه الان ما دو روز دیگه بریم :-" کی میاد تاپیک راهنمایی دقیقا؟
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]
× فیلتر که دادیم امروز، بعد اومدن گفتن که شما همه منطقه6 ، فرزانگان یک میمونید. ظاهرا میخوان یه ساختمون دیگه بگیرن و اینا. ما که هنوز باورمون نشده. :-؟
از دبیرستان کسی خبری نداره؟ سال دیگه چی میشه؟
جفری هم سرویسی منه ، بعد گف شاید پیش ـآ رو ببرن...
پاسخ : سوتیها
داداشم میگه دوتا از دندونام تا حالا افتاده یه بار 4 سالگی یه بار 5 سالگی یه بار 6 و یه بارم 7 سالگی :))
_____
یکی از بچه ها سر کلاس زبان :
green ِ رو به سیز ِ :))
-------
کنار معاون محترمه بودیم دوستم بلند میگه پس به مهسا رفتی سر کلاس یه اس بده #-o
پاسخ : سوتیها
عاغا این مکالمه من و یکتا (بالایی ) ـست :دی
من :عاغا حالا واقعا آویشن نوع خوردنی ـم داره؟ :))
مگه مال پروانه نبود؟ :)) یکم توضیح بده اسمش که آشناس :-"
یکتا:آویشن نخوردییی؟ X_X X_X :-""
به مامانت بگو آویشن چیه، میگه یه نوع ادویهی خوشمزّه که تو پیتزا هم میریزن بعضیا. :-"
×...
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]
والا من از چند تاشون پرسیدم و اینا یکیشون خیلی با جدیت و اینا گف خب حلقه یه حس خوبی بم میده مث یه نمادی چیزی :))
بعد گفتن که اکثرا همین گل گلدون و بلدن فقط دیگه یعنی تعداد کمی بلدن :-"
بعدم گفتن که خیلی گیج شده بودن ، منتظر بودن سوما بیان...
پاسخ : سمپادی های تهران [راهنمایی فرزانگان ۱]
امروز خیلی عصبانی رعنا اومد گف از شنبه با هد سرمه ای یا مشکی تو مدرسه میبینیمتون :|
زنگ بعد گف فقط با مشکی ، اگرم نداشته باشید راتون نمیدیم !
بعد کلی اصرار که یه فردارو وقت بدید حجابامونو درست میکنیم هویدا گف ینی سومای مدسه باید واسه مدرسه ـم...
پاسخ : بچه های سایت را بکشید! (1)
صبا ;;)
خب تو و خواهرت رو کشیدم که خیلی دوسش داری ;;)
اون ژاکت ـت هم که خب خیلی خاطره باش زیاد داریم و اینا :-"
شلوار ـه هم همون شلوار ورزشیس که بیشتر سال پوشیدیش ;D
کفش ـات هم سفید بوودن ولی خب حالا B-)
بعد اون مانتو ـه مانتو مدرسس ولی خب مقنعه ـتو...
پاسخ : سوتیها
من و داداشم و دختر خالم بودیم ، شب هم بود
داداشم: ئه یه ماشین داره میاد
ماشینه که رد شد...
داداشم: ئه اینکه ماشین نبود پیکان بود
............
داداشم: ینی جزو ِ کشور ـای ایرانه ؟
:))
.....
خواستم داخل مغازه ـه شم نوشته بود روش کشویی منم جلوتر از بابام بودم بعد در ـو هل دادم...
پاسخ : بدشانسی هاتون
دوست ـم تعریف میکرد که داشتن فیلم میدیدن تخمه هم تو پلاستیک کنارشون برقا هم خاموش تقریبا آخرای فیلم مادر ِ تخمه هارو داشته جمع میکرده دوست ماهم متووجه نبوده یه جسم سیاهی رو رو زمین میبیننه میزاره تو دهنش که گاز بزنه :))
چشمتون روز بد نبینه اون جسم سیاه گویا سوسک بوده :))...