• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

نتایج جستجو

  1. اخراجی

    پاسخ : اخراجی سلام به دوستان عزيز...من خودم تا بحال اخراج نشدم ولي يكي از دوستام سر زنگ رياضي بود كه يه دفه معلم بهش گفت:آشغال برو بيرون...اونم بلند شدو يقه معلمو گرفت و يه سه چهارتا مشت حواله معلم بيچاره كرد...كار به دفتر كشيد...اونجا هم با مدير و مشاور مدرسه دعواش شد...كارش كشيد به هسته...
  2. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها سلام و درود به دوستان عزيزم...يه روز ميخواستيم با دوستان واسه ناهار بريم بيرون...بعد يكي از دوستام به داداشش گفت برو از خونه جندتا يخ بردار بيا...اونم رفت وقتي برگشت چندتا بسته نخ با خودش آورده بود...بيچاره كلي ازش خنديدن...داداششم خيلي دعواش كرد...
  3. معرفی رشته های علوم انسانی

    پاسخ : معرفی رشته های علوم انسانی سلام به هم دوستان...در جواب Matin320 عزيز بايد بگم كه رشته هاي خوب علوم انساني چند تاست...همونطور كه همه عزيزان ميدونن حسابداري حقوق مديريت و روانشناسي(البته روانشناسي باليني بهتره) اينا رشته هاي خوبن انساني هستن...ولي موضوعي كه هست اينه كه رشته حقوق...
  4. شیطنت ها

    پاسخ : شیطنت ها سلام به همگي...بچه كه بوديم تو همسايگي خونه پدر بزرگم يه خونواده بودن كه يه بچه تقريبا 4 ساله داشتن...يه روز اون بيچاره رو گرفتيم و آرد بهش خورونديم بعدشم يه ليوان آبم به زور بهش داديم...بيچاره داشت خفه ميشد.ما كه ترسيده بوديم فرار كرديم رفتيم خونه پدر بزرگم بعد خالم اومد واسش...
  5. شیطنت ها

    پاسخ : شیطنت ها سلام...بچه که بودم همیشه وقتی میرفتیم خونه عمم یه حوض داشتی تو خونشون...همیشه ظرفاشونو میذاشتن لب حوض.منم همیشه مینداختمشون تو حوض... ;D ;D چه شیطون بودیما...
  6. سرکار گذاری!

    پاسخ : سرکار گذاری ! سلام به همگی...بچه که بودیم یه پیرزن همسایمون بود...این بیچاره نابینا هم بود...همیشه من و پسر عموم وقتی که از خونه میرفت بیرون از رو دیوار میرفتیم تو خونش و تمام وسایلش رو به هم میریختیم بیع میومدیم در خونش رو با یه چیزی میبستیم که نتونه بازش کنه...حالا که اون پیرزنه مرده...
  7. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها سلام به تمامی دوستان...یه روز یکی از دوستام اومد پیشم تا وقت ناهار پیشم بود...عصر هم مدرسه داشتیم..از بس دیرم شده بود میخواستم با لباس زسر برم مدرسه.مامانم گفت کجا میخوای بری با این لباسا کتاب گرفتی دستت؟یه نگاه به خودم کردم تازه فهمیدم چی شده!!! :)) :)) ;D ;D =)) =))
  8. زورگیری

    پاسخ : زورگیری سلام به همه...یادمه اول دبستان بودیم.یه همکلاسی داشتیم که اصلیتشون مال آبادان بودن...بعد من و یکی از دوستام همیشه این بیچاره رو اذیت میکردیم و هرچی داشت رو به زور ازش میگرفتیم.اگرم نمیداد کتک حسابی میخورد...مثلا ما کتکش میزدیم اون فرداش برامون خوراکی میگرفت تا مثلا ما دیگه بی...
  9. سرکار گذاری!

    پاسخ : سرکار گذاری ! سلام به همه دوستان...یادمه یه بار با یکی از دوستام زنگ زدیم به آتش نشانی شهرمون...بعد گفتیم یه خونه آتیش گرفته...گفت کجا؟آدرس خونه عممونو بهش دادیم..بعد خودمونو با موتور رفتیم خونه عمم...وقتی که آتش نشانی با تمام تجهیزات اومد و دید که خبری نیس.سر کاری بوده...خلاصه یادش...
  10. شیطنت ها

    پاسخ : شیطنت ها سلام به همه دوستان...یادمه یه معلم عربی داشتیم؛تمام جزوه ها و معنی درسها رو تو دفترش نوشته بود...بعد یه روز من دفترمو گم کرده بودم...معلممون یه کاری واسش پیش اومد یه دفه رفت.وسایلشم نبرد.منم فرصتو غنیمت شمردم و دفترو دزدیدم.بعدشم خودمو زدم به سر درد و رفتم خونه.معلممون دید دفترش...
  11. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها سلام به همه دوستان.یه روز داشتم واسه یکی از دوستام از مسافرتی که به شمال رفته بودم تعریف میکردم...بهد میخواستم بگم با توپ پلاستیکی بازی میککردیم؛یه دفه گفتم داشتیم بازی پلاستیکی میکردیم... :)) ;D =))
  12. خدا رحمتش کنه! جاش خالیه...

    پاسخ : خدا رحمتش کنه! جاش خالیه ... سلام يه دوست داشتم كه خيلي با هم خوب بوديم...يه سساعت همديگه رو نميديديم ميمرديم...كلي با هم خوش ميگذرونديم...بعد يه روز گفت كه ميخوام يه هفته اي برم تهران...تو راه كه ميرفته بود،يه با يه كاميون تصاف ميكنه...كاميون از روي ماشينش رد ميشه...فقط دستاش مونده...
  13. تقلب

    پاسخ : تقلب سلام به همگي...داستان تقلب كردن من كمي خنده داره...اولين باري بود كه ميخواستم تقلب كنم.اونم چه امتحاني رو..!رياضي!!! فكرشو بكنين.يكي از دوستام گفت بيا ورقه هاي امتحانيمونو با هم عوض كنيم تو اول واسه من بنويس بعد واسه خودت...گفتم باشه.ورقه ها رو عوض كرديم..من اول واسه اون نوشتم بعد...
  14. آرزوی دوران بچگی!

    پاسخ : آرزوی دوران بچگی! سلام به تمامي دوستان خوبم...خب...يادمه هميشه بچه كه بودم آرزو داشتم بتونم مثل پرنده ها پرواز كنم..!شايد باورتون نشه ولي هر شب خواب ميديدم كه دارم پرواز ميكنم...خيلي هم حال ميداد...اما حالا كه بزرگ شدم ميفهمم چه خيالاتي تو سرم داشتم...آخ كودكي..!يادت بخير ×محدثه:سایز...
  15. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها سلام به همه دوستان.يادمه يكي از دوستام ميخواست كه از رفتن به خدمت سربازي معاف بشه...منم كلي واسش كلاس گذاشتم كه من همه چيزشو بلدم و از اين حرفا...بعد فكرشو بكنين چي گفتم!به كارت پايان خدمت گفتم پارت كايان خدمت... كلي با هم خنديديم:)) :)) ;D ;D =)) =))
  16. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! sسلام به همگي...روزاي اولي بود كه چت كردن بلد شده بودم.تو نسيم چت بودم.با يه نفر داشتم چت ميكردم،ازم پرسيد ASL Plz.اعتراف ميكنم فكر كردم كه بهم فحش داد يا حرف بدي زد.منم هرچي از دهنم در اومد نثار اون بيچاره كردم...بعدها ديگه فهميدم كه منظور اون بد بخت چي بوده؟ :)) :)) :)) =))...
  17. خودکشی !

    پاسخ : خودکشی ! سلام به همه عزيزان...شما كه در مورد خودكشي مطلب گذاشتين،كاش دليل بيشتر خودكشي ها هم رو ميگفتين...مثلا خود من يكي از دوستام خودكشي كرد..!كسي هم نفهميد چرا! آخر سر تو وسايلش يا نامه پيدا كردن كه واسه باباش و مامانش نوشته بود و گفته بود كه هيچ كس مسؤول اين كار من(خودكشي)نيست.كسي رو...
  18. اثبات در فلسفه و منطق

    سلام به همه دوستان عزيز...ميخواستم ببينم كسي هست كه با روش هاي اثبات يك بحث و يك قضيه در فلسفه و منطق چيزي ميدونه؟اگه كسي از دوستان كتابي،جزوه اي،مطلبي يا سايتي در اين رابطه ميشناسه،خواهش ميكنم معرفي كنين...با تشكر :x :x :x
بالا