عمهم یه هفته قبل از پروازم میگفت: یعنی واقعا میخوای مجرد بری؟ نمیشه قبلش ازدواج کنی؟
بعد من اینجوری بودم که خدایا ))) تو یه هفته توقع داره چی کار کنم من؟
اه ببین توروخدا یهویی نصف شب یاد چی افتادم!
در حین چرخیدن در سایت و فکر کردن بهت که چقد خوب که کارت راه افتاد و از قشنگی های این روزای سایتی و اینا(: یهو یادم افتاد اون هزینه ازادسازی مدرک رو چطوری و از چه طریقی بهش اقدام کردی؟گفتم بدونم بعدا نیازم میشه:]
میدونم دیگه خیلی دارم بانگ میذارم شما بذارید به حساب ذوق یه خواهر کوچیکتر خیالی :»
نه تنها کاربرای اینجا،بلکه مادر من هم بعد از شنیدن داستان شما،گوشزد کردن که بخوایم ازتون در اسرع وقت یه توضیحاتی راجع به مسیری که طی کردید تا به اینجا برسید ارائه کنید.
مرسیی :»
سلام من اومدم دیدم همه دارن به شما تبریک میگن و میگن که خیلی تلاش میکردید و بالاخره موفق شدید و اینها، سه صفحه کامل از بانگ هاتون رو خوندم و فهمیدم که گویا براتون دعوتنامه اومده. اینا رو میدونم، ولی کلا نمیدونم چی به چیه.
اگر وقت و انرژی و حوصله و تمایل دارید ممکنه برام توضیح بدید چه خبره؟
از چه زمانی برای چه هدفی چرا و چطوری تلاش میکردید و الان نتیجه چی شده؟
یا حداقل لینک پست های مربوطه رو بدین؟
(اینا رو خودم بخوام بدونم باید کل فعالیتتون رو چک کنم..)
ممنون میشم و فعلا علیالحساب تبریک میگم و خسته نباشید.
اوخوداااا ^________^
خدا شاهده جواب کنکورم میومد انقدری خوشحال نبودم که امشب بودم!
ما که باید بریم نذر جنابعالی رو ادا کنیم اما منتظر گرفتن شماره کارت یا فراخوان دعوت تون میمونیم.