• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

شیطنت ها

نظر شما راجع به گول زدن چیه؟

  • انجام دادم.بد نیست.

    رای‌ها: 52 73.2%
  • انجام ندادم.بد نیست.

    رای‌ها: 4 5.6%
  • انجام دادم.بده.

    رای‌ها: 9 12.7%
  • انجام ندادم.بده.

    رای‌ها: 6 8.5%

  • رای‌دهندگان
    71
  • Poll closed .

شقایق س.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
5,954
نام مرکز سمپاد
فرزانگان - فرزانگان ناحیه یک
شهر
زابل - کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فردوسي مشهد
رشته دانشگاه
مترجمي زبان فرانسه
پاسخ : شیطنت ها

ما امروز زنگ ورزش فوتبال زدیم(اشتباه نکنین من دخترم :D)
بعد تایم استراحت که بود من و یکی دیگه اومدیم تمرین کنیم
بعد من خواستم توپو ازش بقاپم یه تکل حسابی زدم زیر پاش ،بدبخت نقش زمین شد پاشم در رفت :)) :-[ :-[
 
  • لایک
امتیازات: tezar

tezar

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
633
امتیاز
5,344
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6 سابق
شهر
تهران
دانشگاه
امـیـرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی بـرق
پاسخ : شیطنت ها

برادر عزیزمون دیشب با دوستش شوخی خرکی کرده بودن و فیلم هم گرفته بودن،اگه طرف راضی باشه میزارم فیلمو ببینین! :D
شرح قضایا:داداشم برا دوستش زیر پا گرفته و همون لحظه یه دوست دیگش هم برا همون فرد مورد نظر زیر پا گرفته و بدین ترتیب بیچاره با مخ خرده زمین!!!!! :D

****

یه پیشنهاد که میخوام خودم تجربش کنم ولی هنوز نشده:
این که گوشی دوستاتو تو مدرسه از سایلت در بیاری و بزاری روoutdoor بعد سر کلاس بهش زنگ بزنی.اگه طرف جنبش زیاد بود میتونید آهنگ زنگش هم عوض کنید که قشنگ باقالی شه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! :D
 

haniiii

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
430
امتیاز
2,029
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رفسنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : شیطنت ها

رفتیم رستوران یکی از دوستا گفت من دیر میام
مام از اونجایی که علاقه شگرفی بش داشتیم :-"همه غذاهامونو سفارش دادیم.قشنگ تموم که شد هر کی ته غذاشو گذاشت:Dزی.برنج.سس قرمز.گوجه کبابی.سس سفید.کشک بادمجون.سالاد.نوشابه.دوغ بعد همه اینارو قاطی کردیم و گذاشتیم کنار
وختی اومد گفتیم همون غذایی که دوس داری رو واست گرفتیم.اونم خرذوق سده بود گفت وای میسی چه دوستای گلی دارم من.مام گفتیم بذار واست یه لقمه بگیریم.تو حالا چشاتو ببند :-"
وختی با 1000ضرب و زور چشماشو باز کرد همه متواری شده بودن
 
  • لایک
امتیازات: tezar

dokhtar-e-tanha

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
263
امتیاز
4,609
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
پاسخ : شیطنت ها

یه مدت بود توی کلاسمون بین چن تا از بچه ها مد شده بود که مثلا میخاستن طرفو بترسونن دستشونو مشت میکردن میاوردن محکم جلو صورتت که مثلا میخان بزنن ب صورتت بعد میبردن پشت گردنت :D
حالا یکی از دوستان نازنین میخاست این شوخی رو با من بکنه...
،هم دستشو مشت کرد آورد جلو محکم زد تو چشمم :O
من: :rolleyes:
گفتم بیا یه چشم بینا داشتیم اونم از دست دادیم :))
 

fa.z

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
544
امتیاز
1,467
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
كرمان
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
ژنتیک
پاسخ : شیطنت ها

فندك روشن مى كنيم زير صندلياي فلزى!!

سر كلاس دبيراي جدي مقنعه ميكشيم و قلقلك ميديم كه دبير بهشون گير بده!!!

از بالاى پله ها بچه ها رو هل ميديم!!!!
 

hermes

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
908
امتیاز
2,876
نام مرکز سمپاد
دبیرستان شهیداژه ای 1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتى اصفهان
رشته دانشگاه
مكانيك
پاسخ : شیطنت ها



درجه:نیمه خرکی

بچه ها جان، آیا از چسبندگی آدامس خبر دارید؟ آیا از اهمین "مو"های دوستانتان برای اشان خبر دارید؟

آیا میدانید؟ :
آدامس جویده شده ی شما(ترجیحا خرسی)+موهای فرق سر دوستتان+آب ولرم یا گرم = چیزی که با قیچی میشه حلش کرد فقط :D

*فقط یه مدت بعدش حواستون به خودتون باشین،چون به شخصه واسم پیش اومده بخوان انتقام بگیرن

چون من از روزی که آدمسو زدم به کله ی بدبخت،تا 1 هفته امید داشت به هرگونه تلافی،که نتونست :D
 

dr.eniac

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,641
امتیاز
7,850
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
دانشگاه
علوم‌پزشکی مازندران
رشته دانشگاه
دندان‌پزشکی
پاسخ : شیطنت ها

یکی از خرکیترین شوخیهایی که امسال داشتیم این بود ،

دوتا از بچه ها داشتن سیب زمینی میخوردن ، یه نفر اومد لگد زد به سیب زمینیا ، همه ی سُس های رو سیب زمینیا پاشید روشون ، بعد این دوتا رفتن از بوفه سه چهارتا سُس گرفتن ،
رفتن سر ِ کلاس زیپ ِ کیف ِ طرفو باز کردن و همه سُسهارو خالی کردن تو کیف ، بعد کُل ِ کتابا و دفتر ها و کلن هرچی که تو کیف بود + خود کیف سُسی شد :D

صحنه وحشتناکی بود واقعن :-"
 

Poorya.L

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,140
امتیاز
4,784
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
نیشابور
مدال المپیاد
-
دانشگاه
-
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : شیطنت ها

به نقل از Dr.Eniac :
یکی از خرکیترین شوخیهایی که امسال داشتیم این بود ،

دوتا از بچه ها داشتن سیب زمینی میخوردن ، یه نفر اومد لگد زد به سیب زمینیا ، همه ی سُس های رو سیب زمینیا پاشید روشون ، بعد این دوتا رفتن از بوفه سه چهارتا سُس گرفتن ،
رفتن سر ِ کلاس زیپ ِ کیف ِ طرفو باز کردن و همه سُسهارو خالی کردن تو کیف ، بعد کُل ِ کتابا و دفتر ها و کلن هرچی که تو کیف بود + خود کیف سُسی شد :D

صحنه وحشتناکی بود واقعن :-"
مهران جان من همین اتفاقو تو صفحه قبل گفتم
تکراری بود
 

khashayarfn

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
565
امتیاز
2,076
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر - علوم تصمیم و دانش
پاسخ : شیطنت ها

ما رو بردن مشهد اردو بعد نمیزاشتن هیچ کاری بکنیم فک کنید 5روز اونجا بودیم 27ساعت برنامه حرم گزاشتن ما هم با معاونمون وارد حرم میشدیم اون میرفت تو بچه ها کلاس ما همه با هم(18 نفر) از همون در میرفتیم بیرون تو این بازارای کنارش میگشتیم! بعد از این چاییایه نفخ آور گرفتیم 10-12 بسته تو هرکدوم 2تا از این کیسه هاش! بعد اومدیم هتل صبح زود پاشدیم رفتیم تو رستوران که صبحونه میدادن هیشکی نیومده بود رفتیم سر سماور اصلی که همه ازش چایی میخوردن همه ی چایی هایی که خریدیمو ریختیم توش! خودتون بقیه داستانو حدس بزنید.... =)) =)) =)) =))
 

lindaa

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
573
امتیاز
3,604
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ابرشهرقدیم (نیشابور)
پاسخ : شیطنت ها

به نقل از fa.z :
فندك روشن مى كنيم زير صندلياي فلزى!!

سر كلاس دبيراي جدي مقنعه ميكشيم و قلقلك ميديم كه دبير بهشون گير بده!!!

از بالاى پله ها بچه ها رو هل ميديم!!!!

این هل دادن بچه ها از بالای پله ها شوخی نیستا!!!!

بازی کردن با جونشونه!!! :D

+++++

دبیرایی رو که میدونیم به گچ حساسن زنگ قبلش صندلیشونو گچی میکنیم!!! (<

اونروز سوزنچه گذاشتیم رو صندلی دبیرمون :-" یکی از بچه های لوس فهمید برداشت :rolleyes:
 

Fireball.II

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,458
امتیاز
8,721
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
علوم پزشکی زاهدان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : شیطنت ها

منو یه پسره از بالای پله ها هل داد بعد یه دبیرم اون پایین خوب شد زیاد محکم هل نداد سریع خودمو جمع کردما :-" :-"
 
  • لایک
امتیازات: tezar

sogand1374

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,858
امتیاز
8,753
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : شیطنت ها

جای گچ قند گذاشتیم تخته سیاه.... :D

**این اتفاق که الان میگم چند سال پیش توسط بچه های شهید مدنی 1تبریز به انجام رسیده!** O0 (<
تو این شهید مدنی گویا یک اتاقی هس توش لحاف تشک میزارن...برا اسکان فرهنگیان......
یک روز نخبگان تین مرکز میرن کلید این اتاقو پیدا میکنن....همه صندلیا روو دوره میچینین لحاف تشک میارن میگیرن وسط کلاس رو زمین میخوابن /m\ :D B-)
بعد معلم که وارد کلاس میشه این وضعیتو میبنه....فک کن در کلاسو باز کرده.....همه خوابن!!
به این حال ت میره دفتر مدیر X-( X-( L-: L-:
گویا مدیر هم شخص بسیار آف لاینی بوده...جوری موقع رد شدن از زیر تور بسکتبال سرشو خم میکرده....اینقد داغون ینی! :)) :D
تا این معلم بیاد مدیرو بفهمونه چی شده.....این بکس همه چیو جمع میکنن مثه اولش میشنن...همه تو صندلیا سر جاشون به این حالت ;;)

ومدیر که درکلاسو باز میکنه میبینه خمه چی عادیه......و معلم میشه :O :-\
و اون معلم دیگه به اون کلاس نمیره! :)) :D
 

hiam jun

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
145
امتیاز
522
نام مرکز سمپاد
سمپاد!!
پاسخ : شیطنت ها

ما یه حوض وسط مدرسمون داریم که وقتایی که تمیزش نمیکنن، پر لجن میشه! :-&اصن یه وضی! ;))
پارسال یه بار اینطوری شده بود!وقتی نگاش میکردی میخواستی بالا بیاری! ;))
اون وقت ما رفتیم یکی از دوستامون رو پرت کردیم توش! :D
قیافش وقتی از حوض اومد بیرون دیدنی بود! :))
 

amir abbasi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
894
امتیاز
4,125
نام مرکز سمپاد
دبیرستانِـــ CNIHS یا همون CIHS سابق
شهر
مـــشـ CO
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
UWO
پاسخ : شیطنت ها

یه بار دوستم تو استخر داش دوش میگرفتم یه بطری رو از آب سرد کن پر کردم در حین دوش گرفتن ریختم روش بهد اون منجمد شد
چند دقیقه بعدش که تو رختکن لباسامو پوشیده بودم روم آب ریخت تمام لباسام خیس شد (تو این هوای سرد.)
 

bad

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
3
شهر
نیشابور
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
هر چی خدا به خواد
پاسخ : شیطنت ها

یه روز برای زنگ انشاء باید انشاء می نوشتیم.توی گروه دوستیمون هم فقط من انشاء نوشته بودم.اوضاع ناجور ناجورا بود.
معلم هم شدیدا ناراحت و عصبانی...حالا از کجا و چه طورش دیگه نمی دونم.
برا همین قرار شد که اگر از دوستام کسی رو گفتن من دفترمو بدم.
شانس ما سعیدو صدا کردن.منم دفترمو دادم که ببره.
اما اون مثل مشنگها اینقدر من من کرد که معلم شک کرد.چون از دوستای من بود یکی یکی صدامون کرد و به هر کودوممون
گفت یه بخش رو بخونیم.منم از همه روان تر خوندم.
این بود که لو رفتیم.
معلمه هم با عصبانیت و اون چشمهای ورقلمبیدش همچین به ما نگاه کرد که خودمون خودمون رو لو دادیم.
اونم دو نمره از هممون کم کرد تا دیگه از این حوسا به دلمون نزنه.بعدش هم فرستادمون دفترو.... :-ss :-ss :-ss
 

Sarina_ahm

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
717
امتیاز
5,265
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين یکـــ
شهر
جَهــان / ٢
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
علوم پزشكى اصفهان
رشته دانشگاه
پزشكى
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : شیطنت ها

توضیحات:ایشون یه قسمت از راهرو هستن که بعنوان کلاس ازشون استفاده میشه و اینم درشونه...مام یه زمانی تو این کلاس بودیم گفتیم یکم هنری ترش کنیمو اینا ;;)







 

محمد!

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
402
امتیاز
213
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی1 تهران
دانشگاه
شريف
رشته دانشگاه
مهندسي صنايع
پاسخ : شیطنت ها

اینجا نمیشه گفت!!! :-[ :-[ :-[
گروه اراذل اوباش یودیم ما !! تو راهنمایی! :O :O :O
یادش بخیر!
یه تحقیقی راجع به گروه اراذل اوباش بکنیدو میشناسن اکثرا!!!
تا دلتون بخواد گند زدیم! <D= <D= <D=
 

homa7

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
173
امتیاز
564
نام مرکز سمپاد
فرزانگان نیشابور
شهر
نیشابور
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : شیطنت ها

پارسال بود یه زنگ ورزش داشتیم بیکار ول میچرخیدیم!
اون قسمت منتور برق کل مدرسه تو سالن بالا بود ینی همون سالن ما...
ما هم اومدیم کرم بریزیم رفتیم هرچی کلید رو به بالا بود رو به پایین کردیم و هرچی رو به پایین بود رو به بالا!!!! :P
آخ چه کیفی داد...حالا بعد5دقیقه مسئول کتابخونه اومد به دبیر ورزشمون گف که شما اینکاروکردین؟؟چون همه کامپیوترا قطع شده بود
دبیرمونم به رو خودش نیاورد و گف نه ما تمام وقت تو کلاس بودیم!!!! :-??
ما هم =)) =)) =)) :-"
 

ارنواز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
897
امتیاز
2,920
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 / فرهنگ
شهر
مشهد
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
باستان شناسی
پاسخ : شیطنت ها

پارسال، آخرای سال بود معلمامون یکی در میون میومدن، ما هم تصمیم گرفتیم آب بازی کنیم ...
بعد یکی از بچه ها تریپ افسردگی داشت و اینا ، کنار میله ی والیبال نشسته بود و رفته بود تو خودش، ما هم هممون پلاستیکامونو (مجهز بودیم خب !) آب کردیم و در یک حرکت ناگهانی خالی کردیم رو سر این بدبخت ... دیگه بقیشو خودتون حدس بزنید :))
 

.!؟

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
798
امتیاز
5,565
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
کرمان
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
معماري
پاسخ : شیطنت ها

مدرسه ما رو برد مشهد
بچه ها تو صحن حرم پايين چادرهاشون رو گره زدن به هم!بعد مردم ميومدن از تو اينا رد شن گير ميكردن بايد 10-20 نفر ميرفتن جلو كه برسن به اخرين نفر!!!
:))
 
بالا