مشاعره

[shgh.tv]

در این سرای بی کسی، کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما، پرنده پر نمیزند

دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

حافظ

 

[Farnaaaz]

من از روییدن خار سر دیوار دانستم
که ناکس، کس نمیگردد از این بالانشینی ها

 

[shgh.tv]

ای کریمی که از خزانه غیب
گبر و ترسا وظیفه خور داری

دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمنان نظر داری

سعدی

 

[Mooni]

یک عمر گریه کردم ای آسمان روا نیست
دردانه ام ز چشم گریان مـن بیفتد
شهریار

 

[دوزیست]

دلا تا کی نمی‌نالی به زاری
سر راحت به بالین می‌گذاری
تو صاحب‌درد هستی ناله سر کن
خبر از دردِ بی دردی نداری

مشیری

 

[برفــــ]

یک عمر گریه کردم ای آسمان روا نیست
دردانه ام ز چشم گریان مـن بیفتد
شهریار

دل به امید روی او همدم جان نمیشود
جان به هوای کوی او خدمت تن نمیکند
حافظ

 

[دوزیست]

یکی روبهی دید بی دست و پای
فرو ماند از لطف صنع خدای

یک شب از دست کسی
باده ای خواهم خورد
که مرا با خود تا آن سوی اسرار جهان خواهد برد

مشیری

 

[Mooni]

دام تزوير كه گسترديم بهر صيد خلق
كرد مارا پايبند و خود شديم آخر شكار
پروین اعتصامی

 

[panah]

روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل
ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من!
حافظ

 

[panah]

من این مراد ببینم به خود که نیم شبی
به جای اشک روان در کنار من باشی
حافظ

 

[fati.h]

من این مراد ببینم به خود که نیم شبی
به جای اشک روان در کنار من باشی
حافظ

یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
*حافظ*

 

[Shkf.tv]

یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
*حافظ*

ره آسمان دور نیست پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند
مولانا

 

[Ali sonami]

شاعر میفرماید :« دنیا دیگه مثل تو نداره نداره نه میتونه بیاره خخخ»
ــــــــــــــــ
درد عشقی کشیده‌ام که مپرس زهر هجری چشیده‌ام که مپرس
گشته‌ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده‌ام که مپرس
حافظ

 

[fati.h]

شاعر میفرماید :« دنیا دیگه مثل تو نداره نداره نه میتونه بیاره خخخ»
ــــــــــــــــ
درد عشقی کشیده‌ام که مپرس زهر هجری چشیده‌ام که مپرس
گشته‌ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده‌ام که مپرس
حافظ

سر گشته چو پرگار همه عمر دويديم
آخر به همان نقطه كه بوديم رسيديم
* فخر رازی *

 

[Ali sonami]

سر گشته چو پرگار همه عمر دويديم
آخر به همان نقطه كه بوديم رسيديم
* فخر رازی *

مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است زان رو سپرده اند به مستی و شرب مدام ما
حافظ

 

[panah]

نوگل نازنین من تا تو نگاه میکنی
لطف بهار عارفان در تو نگاه کردن است
شهریار

 

[Mooni]

تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
حافظ

 

[fati.h]

تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
حافظ

وای اگر پرده ز اسرار بیفتد روزی
فاش گردد که چه در خرقه این مهجور است
امام خمینی

 

[فاطمـه]

تو مپندار که خاموشی من
هست برهان فراموشی من

 

[Shkf.tv]

تو مپندار که خاموشی من
هست برهان فراموشی من

نور دارد موسقی آن دیده ای
صوت رخشان فلک بشنیده ای
عشق یعنی رقص و آواز خدا
هیچ روزی با خدا رقصیده ای