• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

کار کردن بانوان خارج از منزل؟!

  • شروع کننده موضوع wdr
  • تاریخ شروع

آیا موافقید خانومتون خارج از خونه کار کنه؟

  • بله، میتونه فول تایم کار کنه

    رای‌ها: 77 61.1%
  • بله، اما پارت تایم کار کنه

    رای‌ها: 32 25.4%
  • بله، 3 روز در هفته پارت تایم

    رای‌ها: 5 4.0%
  • بله، ولی توی خونه کار کنه، مثلا بره پروژه یا ترجمه یا کارهایی که میشه تو منزل انجام داد رو بگیره

    رای‌ها: 5 4.0%
  • نه، بهتره بشینه خونه و به شوهر و بچه هاش برسه

    رای‌ها: 7 5.6%

  • رای‌دهندگان
    126
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
معلومه که داره ولی معمولا عاطفه و محبت مادر خیلی بیشتر و مهم تره و با پدر فرق داره واسه بچه

بله باور عمومی مردم همینه ولی سوال من اینه که آیا آماری چیزی وجود داره که اینو تایید کنه؟ خیلی از خانواده‌های فعلی(در ایران) به این صورت شکل گرفتن که پدر نان آور اصلی خانوادس و مادر حتی اگر شاغل باشه بیشتر در خونه وقت میگذرونه و قطعا بیشتر با فرزند صمیمی میشه. حالا سوال من اینه که آیا اگه نقش زن و مرد در این خانواده‌ها کاملا فرق کنه(نه ناگهانی به طوری که از اول اینطوری می‌بود) آیا فرقی در فرزند ایجاد میشه؟ آیا با وجود اینکه با پدر بیشتر وقت میگذرونه باز هم با مادر صمیمی‌تره و یا اینکه با پدر صمیمی‌تره ولی حس کمبود محبتی از جانب مادر حس می‌کنه که در شرایط قبلی از طرف پدر حس نمیکرد؟ من نظرم اینه که فرقی حس نمیکنه فرزند و دلیل اینکه الان خیلیا فکر میکنن نقش مادر در محبت به فرزند بیشتره اینه که خانواده‌های خودشون این طوری بودن.

قطعا اینطور نیست که والدین 24 ساعته در خدمت بچه باشن. اینجوری بچه اصلا لوس بار میاد و تربیت والدین مشکل داره. بله بچه خواسته هاش تمومی نداره... البته این ویژگی انسان است که خواسته هاش تمومی نداره. و این قضیه اصلا ربطی نداره. خود من و شما هم با داشتن پول و غذای کافی سیر نمی شیم (حتی اگه برای ادامه ی حیات کافی باشه باز هم بیشتر می خوایم) ولی با این حال غیر منطقیه اگه یکی بیاد بگه: تو پول و غذا می خوای چی کار وقتی هرچی بهت بدیم بازم می خوای؟
این حرف غیر منطقیه چون ما به پول و غذا برای زندگی مون نیاز داریم و نمیشه خودمون رو محروم کنیم چون قرار نیست خواسته هامون تموم بشه. یه بچه هم تا یه اندازه ای به محبت و پشتیبان نیاز داره ولی خب بیشتر بشه لوس بار میاد(بحث اصلی منحرف شد:/)

آره این حرفا رو قبول دارم و بیشتر منظورم از اون قسمت حرفم این بود که بچه ممکنه خودش این فکرو بکنه که کمبود محبت و اینا داره ولی اگه از یه بعد منطقی به میزان محبتی که بهش شده توجه کرد میزان قابل قبول و نرمالی شاید پیدا کرد. یعنی شاید در مورد پول و وضعیت اقتصادی بشه یک مرزی (هرچند کم‌ دقت) تعیین کرد ولی در مورد میزان مهر و محبتی که به بچه میشه تعیین این مرز خیلی سخته و احتمال داره در هر حالت میزان محبت (کم متوسط و زیاد) بچه در هر صورت ناراضی باشه.
 

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,191
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
خانوم ها و آقایون محترم،
اولا که با توجه به گرونی های اخیر باید هر دو تاتون مثل اسب کار کنید بلکم بتونید زنده بمونید.
دوما که ترجیحا ازدواج نکنید، ازدواج هم کردید بچه دار نشید، بچه دار هم شدید نهایتا یکی بچه داشته باشید که ضریب رشد جمعیت منفی بشه، خلاصه یک کاری کنید که منقرض شیم!
با تشکر.
 

علیمپو

بچّه سنّی
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,857
نام مرکز سمپاد
حلی۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
خیلی منطقیه که زن نباید زیاد از خونه بره بیرون. شکار کردن، جمع‌آوری ملزومات و به طور کلی زندگی کردن بیرون خونه برای مرد هم خطرناکه، زن با جسم ضعیف‌ترش که جای خود داره؛ با یه خرس مواجه شه شانس زنده موندنش چقدره؟ خیلی کم.
 
آخرین ویرایش:
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
خب الان شما خودتون برای این حرف آماری دارین آیا؟؟؟ ببینین مادر (یعنی کلا یه زن) معمولا می تونه ارتباط احساسی بهتری با بچه پیدا کنه و حس مادری فقط مال خود مادره(البته این همیشه درست نیست و بستگی به فرد و بچه هم داره) مادرانی هم هستن که اصلا بلد نیستن ارتباط برقرار کنن ولی در کل معمولا ( و نه همیشه ) نیاز بچه ها به محبت مادر قوی تره. با این حال نه مادر، پدر میشه و نه پدر، مادر. و هردو باید سعی کنن ارتباط خوب برقرار کنن
نه دیگه گفتم نظرمه:)) مسئله اینجاست که اصلا نمیشه اطلاعات دقیقی در حال حاضر در این مورد به دست آورد چون اکثر خانواده‌ها تا به الان این حالت رو انجام میدادن که پدر نان‌آور اصلیه و مادر محبت‌ورز(؟) اصلیه. یعنی تعداد زیادی وضعیت برعکس این یا یه حالت دیگه رو انجام نمیدن که بتونیم بررسی کنیم که این خانواده‌ها مشکلی اساسی دارن و زن بهتر می‌تونه به فرزند محبت بورزه یا نه. به قولی جامعه آماری کوچیکه. حتی در غرب هم تازه چند ساله که داره خانواده‌ها از این حالت کلی خارج میشه و به سوی اشکال خانواده‌ی دیگه می‌ره و هنوز مشکل حادی دیده نشده ولی خب جامعه آماری اونقدری بزرگ نیست که بشه نظر دقیق داد. (البته یه نکته‌ی دیگه هم هست که زیاد این چیز مهمی نیست که ازش آمار بگیرن:)) )

+ کلا هم نمی‌دونم این شرایط به خصوصی که من اشاره کردم رو اصلا چجوری میشه بررسی کرد:/ اصلا چه سوالی پرسیده از مردم پرسیده بشه که این اطلاعاتی که ما می‌خواهیم به دست بیاد؟:))
 
  • شروع کننده موضوع
  • #65

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
خب خداروشکر بحث از اون حالت دعواهای صفحات قبل داره خارج میشه...امیدوارم اخرشم ختم به خیر بشه
من پست های اخرو خوندم، اگر حافظم یاری کنه درباره ی قسمتهای مهمش نظرمو میگم

اول اینکه، نقش زن و مرد چرا از نظر عرف اینه، دیگه قدمتش فکر کنم اندازه ی عمر بشر باشه. و اینکه کم کم داره عوض میشه(خصوصا کشورای پیشرفته) رو منم قبول دارم. ولی ما فعلا داریم درباره ی نسل خودمون و کشور خودمون حرف میزنیم و یهو بخوایم همه چیز رو عوض کنیم، ممکن نیست(درواقع بدتر میشه تا بهتر...همیشه تغییرات نرم و ریشه ای بهتر از جهش های سطحی و شدیده)

فلذا فعلا بار اصلی تربیت فرزند، خصوصا عاطفی، خصوصا سنین قبل از نوجوانی(مثلا زیر 15) بر عهده ی مادر هست. و اینو نه میشه انکار کرد نه میشه با این سرعت عوض کرد. و نه اینکه واقعا آیا عوض کردنش چیز خوبی باشه؟ فکر نکنم فعلا جواب مثبتی بهش داده شده باشه!

دوم اینکه، به لحاظ روانشناسی(البته روانشناسی شخصی من، نه علم روانشناسی) من فکر میکنم اون کسی که قراره head سیستم باشه، مثلا رهبر جامعه یا سازمان، بهتره اون بالا و دور باشه. یه جور قبح و بزرگی بهش داده بشه تا در مواقع لزوم حرفش برش داشته باشه. حالا اینکه حدش چقدر باشه الان بحثی ندارم(زیاد بشه دیکتاتوری میشی و خیلیم کم باشه هرکی هرکی میشه)، و پدر هم اصولا چون قراره اون راس هرم خانواده باشه(حداقل خانواده بشر تا امروز)، بهتره فقط تو مسائل کلی نظر بده و راهنمایی کنه. و خودشو قاطی مسائل جزیی و روزمره زندگی نکنه. تا حرفش تو اون موارد بزرگ و مهم زندگی تاثیرگذارتر باشه.

کلا یکمی فاصله حفظ کنه با بچه خوبه... تا اون جایگاه بالاتریش مشخص باشه واسه بچه... تا بعدا حرفایی که میزنه روی بچه اثر بیشتری بکنه تا درنهایت به نفع خود بچه بشه. وگرنه چه پدرهایی که توی ظاهر شاید خشک و بی احساس به نظر بیان، اما شب یواشکی میرن کفش بچه شون رو واکس میزنن و خیلی کارهای شبیه این. این به نظرم حداقل یه جور اصول مدیریتیه.

سوم اینکه، همونطور که اشاره شد، شاید تو موارد نادری زن و مرد کارشون دست خودشون باشه، مثلا خانم دکتر باشه و مطب دست خودش باشه، یا خیاطی داره، یا هر کاری که میتونه بگه من از این ساعت تا این ساعت کار میکنم. ولی در واقعیت، این اتفاق خیلی نادر هست و شما حتی کارت هم دست خودت باشه، بعدا دیگران باهات کار نمیکنن! ملت دنبال کسی هستن نه تنها در تایم اداری، بلکه 24 ساعته پاسخگوی مشتری و همکاراش باشه، و مسلما وقتی ببینن یه نفر میگه فقط 8تا12 کار میکنم، خیلی ها دیگه باهاش کار نمیکنن.(هرچند بازم تو بعضی موارد مثل مطب شاید بشه...یا توی معلمی یا استادی داتشگاه، کلاس رو صبح بگیری که بچه مدرسه است و نزدیک خونه ات هم باشه که همزمان با هم برسید خونه).

درواقع پارت تایم کار کردن، یکی از راه حل های خوب این مسئله است. اما مشکل اینجاست که بهرحال پارت تایم هم محدود کنندس. من خودم به شخصه اگر بخوام کارمند پارت تایم بگیرم، کار درجه 2 رو میدم بهش. چون کار درجه 1 باید طرف 24 ساعته اماده باشه بهم جواب بده. چون منم باید 24 ساعته جواب مشتری رو بدم! کار با کسی شوخی نداره. (البته من دارم از یه شرکت معتبر حرف میزنما... که قراره امسال اگر طلسمش بشکنه یه شعبه شم ببریم کانادا ... نه خیلی ایرانی که حرف نزنیم درباره شون بهتره!!)

و دختری که هرطور شده میخواد یه ادم خفنی تو رشته خودش بشه باید یکجورایی قید خانوادشو بزنه! پسر هم همینظوره...شما خیلی از کارافرین هارو ببینید، میگن ما 5 صبح میزنیم بیرون و 1-2 شب میایم خونه... اینا بقول معروف با کارشون ازدواج کردن.... ولی خب چون این حرکتشون به عرف نزدیکتره، بچه اون اسیبی رو نمیخوره که اگر مادرش قرار باشه اینکارو بکنه میخوره! همه صحبت سر اینه.

حتی یادمه یه جایی از زندگینامه جابز رو میخوندم(نقل به مضمونی که تو ذهنم مونده)، میگفت من اصلا نفهمیدم دختر دارم. و بزرگ شد. و من کلا چند ساعتم شاید ندیدمش توی این سالها و .... (فکر کنم داشت ابزاز ندامت میکرد مثلا). ولی واقعیت همینه. یه زمان برنامه پایش کانال 1 رو نگاه میکردم، هر هفته کارافرینارو که میاورد و از خانوادشون مصاحبه میکرد همه همینو میگفتن! که وقتی خوابیم میره و وقتی خوابیم میاد! و من خودم همیشه به این فکر میکردم که من واقعا دلم نمیخواد اینطوری باشم! ولی انگار واقعیت همینه.

یا جابز بشو و خانواده تعطیل
یا یه کارمند معمولی باش و با خانوادت زندگی کن
(حالا این واسه مرده که خانواده همین که حسابشون پر از پول باشه ازش راضین! و توی عرف هم نقش انچنانی نداره تو تربیت بچه... برای زن شرایط سختتر هم هست... و بقول یکی از دوستان، واقعا زنی که چنین رویاهای کاری ای داره نباید ازدواج کنه. یا اگر ازدواج کرد هرگز نباید بچه دار بشه...چون چوبشو فقط همون بچه میخوره)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #66

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
یه نکته ای هم که هیچکدوم از دوستان اشاره نکرد(البته چون شاید کسی اینجا تجربه کاری نداره. و زنی هم که تجربه کاری داشته باشه معمولا لو نمیده به خاطر فرهنگ و شرایط جامعه) خشونتهایی هست که زنان میبینن در محیط کار. بارزترین و آشکارترینش خشونت کلامی هست و پشت پرده به خشونت های رفتاری و .... هم بعضا منجر میشه. خصوصا برای دختری که بقول معروف لای پر قو توی خونه بزرگ شده.
و حتی محیط کار هم خیلی فرق نمیکنه. من هم تو بازار کار کردم، هم تو شرکت خصوصی، هم پارک علم و فناوری و هم یکی از وزارتخونه های دولتی که خیلیا ارزو دارن کار کنن. تو همشون این اتفاق میفته. حالا توی یکی بهت میگن "بشین سرحات" توی یکی دیگه میگن "بتمرگ". ولی اصل قضیه فرق نمیکنه و اون حس بد رو ادم هر روز میگیره. البته به مردها هم میگن ها، ولی مردها خب اولا میگن بخاطر زن و بچمون مجبوریم(از درون خودوشون رو راضی میکنن)، و ثانیا روحیه شونم کمتر حساسه و بیشتر این چیزارو در طول زندگی دیدن و راحتتر کنار میان.

و در نهایت همه اینا منتقل میشه به خونه... و محاله کسی بگه من واقعا دم در خونه هرچی دیدم و شنیدم در محیط کار میذارم کنار و صفر کیلومتر میام حونه(هرچند یقین دارم الان چنتا دختر خانم گل با مثالهای اماده هستن بیان بگن خاله و مامان و دوست من همینطوریه محیط کارش و چیزیم اصلا انتقال نداده تا حالا....خخخخ)

ولی یه دلیل که ما(به عنوان صاب کار!) کارمند زن نمیگیریم، همینه. چون معمولا بعد از چند ماه کم میارن و میرن. و برای ما نمیصرفه اینهمه هزینه برای اموزش و مچ کردن یه کارمند با تیم یا شرکت انجام بدیم، و تازه زمانیکه داره راه میفته قهر کنه بره. و اینهمه وقت و هزینه از ما تلف کنه.

ضمنا بازم تاکید میکنم، همیشه توهین و بی اخترامی مستقیم نیستا. ممکنه سه ماه بری جایی کار کنی، همه شیک و کروات زده و ادبیاتی صحبت کنن، بعد میبینی ای بابا یه کارمندی هست همش واست چایی میاره. خیلیم بهت احترام میذاره!! (یعنی تو مخ رفتنای اینطوری بگیر تا هر آزار محترمانه ی دیگه ای). و اگرم جلوش دربیای ممکنه یهو رنگ عوض کنه، و یا پشت سر زیرابتو بزنه و خلاصه خسته ات کنه تا بذاری بری و داف بعدی بیاد!!(هستن همیشه همچین انگلهایی تو هر شرکتی).

از مدیر شرکتم اصلا توقع نداشته باشین. مدیر اینقدر زیر چک و قرارداد و اینده ی شرکت و پروژه ها گیره، اصلا وقتی واسه فکر کردن به این چیزا نداره و در بهترین حالت جفتتون رو نپرسیده اخراج میکنه. مگر اینکه یکی از کارمندا واقعا به درد شرکت بخوره و مدیر بخاطر کار خودش نگهش داره. کلا مدیر دیدگاهش منفعت شرکتشه و به ادمها کاری نداره(منظور اینه در حدی که کار شرکتش راه بیفته کار داره و با هیچکس رابطه احساسی/عاطفی نداره و حتی دنبال حق و عدالتم نمیگرده!(دیدم که میگم)).

گفتم اینا هم خوبه گفته بشه تا از یک بعد دیگه هم به قضیه نگاه بشه. و البته همیشه استثنا وجود داره. چه توی محیط کار و چه توی شخصیت زن. من یادمه یه منشی ای بود تو همون وزارتخونه، منشی یکی از مدیران بالا بود، مدیر طوری باهاش حرف میزد که من چند بار داشتم قاطی میکردم مدیر رو بردارم از شیشه پرت کنم بیرون! و جالبه این منشی یه بچه 10-12 ساله هم داشت که خیلی وقتا مجبور بود بیاره اداره! و بالاخره همه جور ادمی با هر نوع پوست کلفتی ای پیدا میشه! ولی بعضی دخترا هم هستن با اینکه من به این نازی مدیرشونم بعد چند ماه خسته میشن میرن...چون توقعشون رو با خونه باباشون میسنجن و خیلی بالاس!
همه جوره داریم.

یه چیز دیگم بود اخرش یادم نیومد!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #67

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
یه نکته ای هم که هیچکدوم از دوستان اشاره نکرد(البته چون شاید کسی اینجا تجربه کاری نداره. و زنی هم که تجربه کاری داشته باشه معمولا لو نمیده به خاطر فرهنگ و شرایط جامعه) خشونتهایی هست که زنان میبینن در محیط کار. بارزترین و آشکارترینش خشونت کلامی هست و پشت پرده به خشونت های رفتاری و .... هم بعضا منجر میشه. خصوصا برای دختری که بقول معروف لای پر قو توی خونه بزرگ شده.
و حتی محیط کار هم خیلی فرق نمیکنه. من هم تو بازار کار کردم، هم تو شرکت خصوصی، هم پارک علم و فناوری و هم یکی از وزارتخونه های دولتی که خیلیا ارزو دارن کار کنن. تو همشون این اتفاق میفته. حالا توی یکی بهت میگن "بشین سرحات" توی یکی دیگه میگن "بتمرگ". ولی اصل قضیه فرق نمیکنه و اون حس بد رو ادم هر روز میگیره. البته به مردها هم میگن ها، ولی مردها خب اولا میگن بخاطر زن و بچمون مجبوریم(از درون خودوشون رو راضی میکنن)، و ثانیا روحیه شونم کمتر حساسه و بیشتر این چیزارو در طول زندگی دیدن و راحتتر کنار میان.

و در نهایت همه اینا منتقل میشه به خونه... و محاله کسی بگه من واقعا دم در خونه هرچی دیدم و شنیدم در محیط کار میذارم کنار و صفر کیلومتر میام حونه(هرچند یقین دارم الان چنتا دختر خانم گل با مثالهای اماده هستن بیان بگن خاله و مامان و دوست من همینطوریه محیط کارش و چیزیم اصلا انتقال نداده تا حالا....خخخخ)

ولی یه دلیل که ما(به عنوان صاب کار!) کارمند زن نمیگیریم، همینه. چون معمولا بعد از چند ماه کم میارن و میرن. و برای ما نمیصرفه اینهمه هزینه برای اموزش و مچ کردن یه کارمند با تیم یا شرکت انجام بدیم، و تازه زمانیکه داره راه میفته قهر کنه بره. و اینهمه وقت و هزینه از ما تلف کنه.

ضمنا بازم تاکید میکنم، همیشه توهین و بی اخترامی مستقیم نیستا. ممکنه سه ماه بری جایی کار کنی، همه شیک و کروات زده و ادبیاتی صحبت کنن، بعد میبینی ای بابا یه کارمندی هست همش واست چایی میاره. خیلیم بهت احترام میذاره!! (یعنی تو مخ رفتنای اینطوری بگیر تا هر آزار محترمانه ی دیگه ای). و اگرم جلوش دربیای ممکنه یهو رنگ عوض کنه، و یا پشت سر زیرابتو بزنه و خلاصه خسته ات کنه تا بذاری بری و داف بعدی بیاد!!(هستن همیشه همچین انگلهایی تو هر شرکتی).

از مدیر شرکتم اصلا توقع نداشته باشین. مدیر اینقدر زیر چک و قرارداد و اینده ی شرکت و پروژه ها گیره، اصلا وقتی واسه فکر کردن به این چیزا نداره و در بهترین حالت جفتتون رو نپرسیده اخراج میکنه. مگر اینکه یکی از کارمندا واقعا به درد شرکت بخوره و مدیر بخاطر کار خودش نگهش داره. کلا مدیر دیدگاهش منفعت شرکتشه و به ادمها کاری نداره(منظور اینه در حدی که کار شرکتش راه بیفته کار داره و با هیچکس رابطه احساسی/عاطفی نداره و حتی دنبال حق و عدالتم نمیگرده!(دیدم که میگم)).

گفتم اینا هم خوبه گفته بشه تا از یک بعد دیگه هم به قضیه نگاه بشه. و البته همیشه استثنا وجود داره. چه توی محیط کار و چه توی شخصیت زن. من یادمه یه منشی ای بود تو همون وزارتخونه، منشی یکی از مدیران بالا بود، مدیر طوری باهاش حرف میزد که من چند بار داشتم قاطی میکردم مدیر رو بردارم از شیشه پرت کنم بیرون! و جالبه این منشی یه بچه 10-12 ساله هم داشت که خیلی وقتا مجبور بود بیاره اداره! و بالاخره همه جور ادمی با هر نوع پوست کلفتی ای پیدا میشه! ولی بعضی دخترا هم هستن با اینکه من به این نازی مدیرشونم بعد چند ماه خسته میشن میرن...چون توقعشون رو با خونه باباشون میسنجن و خیلی بالاس!
همه جوره داریم.

یه چیز دیگم بود اخرش یادم نیومد!

یه جور دیسلایک میکنن بعضیا که ادم فکر میکنه حداقل 5 سال سابقه کاری داشتن و 5 جای مختلف کار کردن!!
یه کار نکنید ادم پشیمون بشه از نوشتن یکسری واقعیت ها .... برای من نفعی نداره وقت گذاشتن و نوشتن این چیزا(که تجربه هایی هست که عمر پاش رفته تا بدست اومده) ... نفعش بیشتر برای شماهاست!
 

afsoon.s

.؛.
ارسال‌ها
293
امتیاز
2,569
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
----
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
ایران
رشته دانشگاه
تربیت بدنی
ببین، من زن عموم شاغله، یه بچه ۸ساله و دختر و پسر دوقلوی ۲ساله داره، بچه هاش بینهایت شیطونن،نیاز به مراقبت دارن، ولی میره سرکار،بچه هارو میذاره خونه خواهرش تازه به خواهره پولم میده!
غذای خونگی هم کلا تعطیل اصلا به کارهای خونه نمیرسه!
خب این چه کاریه؟ به نظرم جمع و جور کردن زندگیشون ضروری تره!
ولی یه سری ها هستن که هم میتونن زندگیشونو بچرخونن هم سرکار برن، تازه تو این اوضاع اقتصادی کمک هم میکنن به خانواده
باید شرایطو سنجید
اصلا کار واسه فراهم کردن رفاه هم هست، اگه زندگیت رو هوا باشه دیگه کار چه معنی میده؟
 

Roxana_G

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
14
امتیاز
56
شهر
تهران
یه جور دیسلایک میکنن بعضیا که ادم فکر میکنه حداقل 5 سال سابقه کاری داشتن و 5 جای مختلف کار کردن!!
یه کار نکنید ادم پشیمون بشه از نوشتن یکسری واقعیت ها .... برای من نفعی نداره وقت گذاشتن و نوشتن این چیزا(که تجربه هایی هست که عمر پاش رفته تا بدست اومده) ... نفعش بیشتر برای شماهاست!
به شخصه اگر دیسلایک کردم به این دلیل نبوده که این واقعیت وجود خشونت رو قبول ندارم یا میگم شما از خودت میگی این چیزا رو!
بلکه نحوه بیان شما رو نپسندیدم
بله خب خشونت در محل کار وجود داره. جدیدن خیلی هم در زمینه آگاه سازیش فعالیت شده چه ب مناسبت روز جهانی زن یا مناسبت های دیگه

ولی از نوع نوشتار شما اینطور نتیجه گیری میشه که حالا که خشونت هست پس خانوم ها کار نکنن
و اینکه شما استاندارد رو اون خشونت در محل کار در نظر گرفتی و میگی دخترا نمیتونن تحمل کنن چون " توقع بالا" دارن
در صورتی که مشکل اصلی رفتار اون اقایون هست
راه حل کار نکردن خانوم ها نیس
برطرف کردن و مقابله با اون خشونت هس

که البته کار یه روز و دو روز نیس و نیازمند آگاه سازی و فرهنگ سازی و اموزشه

حالا اگه اشتباه برداشت کردم از حرفتون که ببخشید...
 

mastermind81

... loading
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
801
امتیاز
8,496
نام مرکز سمپاد
شهید رجایی
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1400
تو تعریف خانواده ی ایرانی مرد وظیفه داره تمام هزینه های زندگی رو تامین کنه و زن مسئول پرورش بچه هاست .
حالا اگر زن خودش علاقه مند به کار خارج از منزل باشه باید این مسئله رو هم مد نظر بگیره که لطمه ای به همسر و فرزندانش وارد نشه
چنین که دیده شده بچه های خانواده هایی که زنان در اون شاغل هستن لطمه های عاطفی ،تربیتی یا حتی روانی میخورن
 
  • شروع کننده موضوع
  • #71

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
به شخصه اگر دیسلایک کردم به این دلیل نبوده که این واقعیت وجود خشونت رو قبول ندارم یا میگم شما از خودت میگی این چیزا رو!
بلکه نحوه بیان شما رو نپسندیدم
بله خب خشونت در محل کار وجود داره. جدیدن خیلی هم در زمینه آگاه سازیش فعالیت شده چه ب مناسبت روز جهانی زن یا مناسبت های دیگه

ولی از نوع نوشتار شما اینطور نتیجه گیری میشه که حالا که خشونت هست پس خانوم ها کار نکنن
و اینکه شما استاندارد رو اون خشونت در محل کار در نظر گرفتی و میگی دخترا نمیتونن تحمل کنن چون " توقع بالا" دارن
در صورتی که مشکل اصلی رفتار اون اقایون هست
راه حل کار نکردن خانوم ها نیس
برطرف کردن و مقابله با اون خشونت هس

که البته کار یه روز و دو روز نیس و نیازمند آگاه سازی و فرهنگ سازی و اموزشه

حالا اگه اشتباه برداشت کردم از حرفتون که ببخشید...

مسئله اینجاست که اگر من نظرم این بود که زن ها بشینن تو خونه و کار نکنن، اصلا چرا باید چنین تاپیکی درست کنم؟ قانع کردن زنان به خانه نشینی سودش برای من چیه؟
بلکه معمولا وقتی کسی سوالی/بحثی رو مطرح میکنه، درواقع خودش دنبال راه حل براش هست. و میخواد ببینه از لای حرفای بقیه چیزی درمیاد که تا حالا به فکر خودش نرسیده باشه؟
از اونطرف وقتی میبینه اکثریت جمع حاضر در بحث نظرشون به یک طرف تمایل بیشتری داره، مجبوره خودش اونیکی طرف بحث رو محکم بگیره و بحث کنه، تا بحث 2 طرفه شکل بگیره. تا هر دو ساید(side) قضیه قشنگ نقد بشه و ایراد و اشکالش دربیاد.
این از این(البته من با دیسلایک زدن مشکلی ندارم. مشکلم دیسلایک هایی هست که هیچ کامنتی نمیخوره. و ادم حس میکنه بیشتر از روی جو و احساسی هست. این شوق بحث کردن رو از بین میبره. وگرنه اون مخالفا هم بیان نظرشون رو علمی/منطقی/تجربی بگن ما هم اونارو دیسلایک کنیم...مشکلی نداره:))...مزاح! (تو پست های قبلیم ببینید من تقریبا هیچکدوم اونایی که دیسلایک کردن رو دیسلایک نکردم خودم))

اما بحث راه حل
یه راه حل که قبلا گفتم اینه که خانم یه شغل داشته باشه دست خودش باشه. ترجیحا زنونه هم باشه. مثل داشتن مطب. یا مثل داشتن یه خیاطی زنونه. و یا داشتن یه شرکت دانش بنیان بایوتک! که همه دخترن که توش کار میکنن(درواقع یه عده دختر جمع میشن همچین شرکتی تشکیل میدن). و یا انجام کارهای در منزل. مثل freelancing . چیزایی مثل برنامه نویسی وب و موبایل یا کارهای گرفیکی که همش میتونه از داخل خونه هم انجام بشه. و یا ترجمه. و یا کاری مثل تدریس تو مدرسه دخترونه، یا یک دانشگاه سطح بالا که هر ننه قمری(مذکر) استاد(یا دانشجو) نباشه توش که هر حرکت عجیبی ازش رخ بده! و .......(بقیش به عهده دانش اموز)

راه حل دیگه اینه که خانوم با اقا یه رشته داشته باشن و یه جا کار کنن. اینطوری حداقل بقیه بیشتر گوشی دستشونه و جلوی خیلی از این حرکتارو میتونه بگیره.

یه راه حلم باز یادم رفت(پیریه دیگه)
و بقیه راه حل هایی که ممکنه به ذهن شماها برسه

ولی میدونید، حرف سر اینه که فراهم کردن هرکدوم از اینا کار همچین ساده ای نیست، و بهرحال یکسری سختی های خودشو هم داره
و مسئله مهم تر اینکه اگر دختری خیلی توقعات کاریش بالا باشه، شاید با اینطور چیزا هم راضی نشه...(همون مثال جابز که زدم)...اینطور زنها باید 24 ساعته غرق کارشون بشن تا به اون نقاط خاص برسن. فلذا بهتره یا ازدواج نکنن یا هرگز بچه دار نشن!(یا هم بقول یکی از دوستان یه شوهری پیدا کنن که اون بشینه خونه و نقش مادر رو بازی کنه! اینم میشه)

درباره ی حل کردن بحث خشونت هم... توی کشورهای توسعه بافته و تو بالاترین رده هاشونم(رئیس جمهور و نخست وزیز و ....) میبینیم همچنان این مسئله وجود داره... و وقتی اونجا با اونهمه ازادی های جنسی از یکطرف، و قوانین سختگیرانه ی s-e-x harassment از طرف دیگه، هنوز مسئله حل نشده و ادامه داره، مطمئن نیستم که کلا حل شدنی باشه! انگار یه سری چیز هست که بیشتر باید پذیرفت تا حلش کرد!
 
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
چنین که دیده شده بچه های خانواده هایی که زنان در اون شاغل هستن لطمه های عاطفی ،تربیتی یا حتی روانی میخورن

کجا دیده شده؟

یه کار نکنید ادم پشیمون بشه از نوشتن یکسری واقعیت ها .... برای من نفعی نداره وقت گذاشتن و نوشتن این چیزا(که تجربه هایی هست که عمر پاش رفته تا بدست اومده) ... نفعش بیشتر برای شماهاست!

من نمی‌خواستم چیز دیگه‌ای بگم ولی این حرفتون خیلی جالب بود یعنی فکر میکنین این که تو محیط کار خیلی برای زن‌ها مشکل خشونت و مزاحمت وجود داره یه موضوعی که تو عمرمون نشنیدیم یهو شما داری حقایقو رو می‌کنی که برامون نفع داره؟:)) به جرئت میتونم اکثر دخترا از لحظه‌ای که به دنیا میان تو گوششون خونده میشه که نمیتونن اینکارو بکنن نمیتونن اونکارو بکنن و از این داستانهای خشونت و مزاحمت تو محل کار(و جاهای دیگه) خیلی میشنون. چیزایی که میگین نه جدیدن نه تجربه میخواد دونستنشون. طوری حرف می‌زنین انگار فکر میکنین دخترایی که میگن می‌خوان کار کنن انقدر تو ناز و نعمت بزرگ شدن که این حرفا رو می‌زنین انگار از مریخ حرف زدین. باور کنین حتی دخترایی که موقع بزرگ شدن همه قربونش صدقشون رفتن و نازشون کشیدن هم از این چیزا خبر دارن مگه این که خودشون به اون راه زده باشن.

اول اینکه، نقش زن و مرد چرا از نظر عرف اینه، دیگه قدمتش فکر کنم اندازه ی عمر بشر باشه. و اینکه کم کم داره عوض میشه(خصوصا کشورای پیشرفته) رو منم قبول دارم. ولی ما فعلا داریم درباره ی نسل خودمون و کشور خودمون حرف میزنیم و یهو بخوایم همه چیز رو عوض کنیم، ممکن نیست(درواقع بدتر میشه تا بهتر...همیشه تغییرات نرم و ریشه ای بهتر از جهش های سطحی و شدیده)

نمی‌دونم چرا راجع به این موضوع که دیگه نهایت شخصیه این حرف رو میزنین؟ مگه داریم راجع یه موضوع اجتماعی حرف می‌زنیم که "یهو" نمیشه؟ تو این موضوع که هرکس هرکاری بخواد می‌تونه بکنه و حتی این موضوعی نیست که تو چشم همه باشه که حتی قضاوت هم زیاد بشه.

و اتفاقا اون مسئله‌ی خشونت توی کار زنان که میگین فقط و فقط با کار کردن بیشتر و بیشتر زنان کمتر میشه. تا زنان نرن سر کار اتفاق خاصی قرار نیست بیوفته. تنها تغییری که ممکنه رخ بده در صورتیه که زنا کار کنن وگرنه که اگه بشینن تو خونه و منتظر باشن فرهنگ‌سازی بشه هیچ اتفاق خاصی نمیوفته.

این از این(البته من با دیسلایک زدن مشکلی ندارم. مشکلم دیسلایک هایی هست که هیچ کامنتی نمیخوره. و ادم حس میکنه بیشتر از روی جو و احساسی هست. این شوق بحث کردن رو از بین میبره. وگرنه اون مخالفا هم بیان نظرشون رو علمی/منطقی/تجربی بگن ما هم اونارو دیسلایک کنیم...مشکلی نداره:))...مزاح! (تو پست های قبلیم ببینید من تقریبا هیچکدوم اونایی که دیسلایک کردن رو دیسلایک نکردم خودم))
نمی‌فهمم چرا انقدر رو دیسلایک زوم کردی آدم با چیزی که خوشش نمیاد یا قبول نداره میتونه دیس بده تو هم خب به چندتا پست دیس بده ببین اتفاق خاصی میوفته یا نه:/ به همین پستم دیس بده.

درباره ی حل کردن بحث خشونت هم... توی کشورهای توسعه بافته و تو بالاترین رده هاشونم(رئیس جمهور و نخست وزیز و ....) میبینیم همچنان این مسئله وجود داره... و وقتی اونجا با اونهمه ازادی های جنسی از یکطرف، و قوانین سختگیرانه ی s-e-x harassment از طرف دیگه، هنوز مسئله حل نشده و ادامه داره، مطمئن نیستم که کلا حل شدنی باشه! انگار یه سری چیز هست که بیشتر باید پذیرفت تا حلش کرد!

جدیدا این دیدگاه خیلی زیاد شده جالبه. آره دیگه تو خارج که خیلی رو این چیزا کار میکنن هم مزاحمت جنسی وجود داره پس کلا زنا یا نیان کار کنن یا اگه میان انتظار این که مزاحمت براشون ایجاد نشه رو نداشته باشن:)) چه منطق قشنگی:)) دزدی و قتلم هرکاری بکنیم و هر راه حلی بدیم قطعا همیشه وجود خواهند داشت پس اصلا چه کاریه نقدشون کنیم و به فکر راه حل براشون باشیم باید بپذیریم که واقعیت زندگیه دیگه:))

مسئله اینجاست که اگر من نظرم این بود که زن ها بشینن تو خونه و کار نکنن، اصلا چرا باید چنین تاپیکی درست کنم؟ قانع کردن زنان به خانه نشینی سودش برای من چیه؟

والا از پستاتون که من این برداشتو کردم که دنبال نصیحت ازدواجین:)) البته بیشتر دارین میکنین نصیحت:)) اینارو به شوخی میگم ولی جدی من که به شخصه تو تاپیکای بحث کم پست شخصی میدم احساس کردم باید شخصی جوابتون بدم چون خیلی پستاتون شخصی به نظر میاد. یعنی به جای اینکه دنبال نتیجه گیری کلی و بحث تئوری دنبال این هستین که یک راه حل در همین لحظه به شخص شما داده بشه:-" خب اگه فکر میکنین لازمه زن خونه دار بگیرین بگیرین خب کی جلوتونو گرفته:)) دنبال راه حل چی میگردین دقیقا؟ کسی که بخواد هم کار کنه هم بچه دار بشه خودش بسته به شرایطش راهشو پیدا میکنه. البته تو شرایط فعلی همه دنبال راه حل فرار از ایرانن نه اینکه تصمیم بگیرن کارشون دنبال کنن یا بچه بیارن-_- این حرفارو بیشتر چرت گفتم و کلا الان سوالم اینه که اگه الان بخواین حرف کلیتون رو تو یه پاراگراف خلاصه کنین چی میگین؟ اگه حرفتون این نیست که زنا بهتره کار نکنن چیه پس؟ جدا الان فقط دنبال اینین که راه حل بدین که اگه خواستیم تشکیل خانواده بدیم چیکار کنیم؟ به نظرتون خیلی سودمنده بحث راجع به این راه حلا؟

+ این پست کلا احساسیه بیشتر ولی برای سلامت روان خودم باید میگفتم:)) ممکنه بعداً حذف شه یا ویرایش شه ولی احتمالش پایینه چون من حتی پستای چند سال پیشم که انقدر چرت گفتم خجالت میکشم بخونمشون رو هم پاک نکردم با این بهانه که تو واقعیت نمیشه حرفارو پس گرفت دیگه اینو که فکر کردم روش و با این فکر که ممکنه پشیمون بشم پستش میکنم:))
 
  • شروع کننده موضوع
  • #73

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
من نمی‌خواستم چیز دیگه‌ای بگم ولی این حرفتون خیلی جالب بود یعنی فکر میکنین این که تو محیط کار خیلی برای زن‌ها مشکل خشونت و مزاحمت وجود داره یه موضوعی که تو عمرمون نشنیدیم یهو شما داری حقایقو رو می‌کنی که برامون نفع داره؟:)) به جرئت میتونم اکثر دخترا از لحظه‌ای که به دنیا میان تو گوششون خونده میشه که نمیتونن اینکارو بکنن نمیتونن اونکارو بکنن و از این داستانهای خشونت و مزاحمت تو محل کار(و جاهای دیگه) خیلی میشنون. چیزایی که میگین نه جدیدن نه تجربه میخواد دونستنشون. طوری حرف می‌زنین انگار فکر میکنین دخترایی که میگن می‌خوان کار کنن انقدر تو ناز و نعمت بزرگ شدن که این حرفا رو می‌زنین انگار از مریخ حرف زدین. باور کنین حتی دخترایی که موقع بزرگ شدن همه قربونش صدقشون رفتن و نازشون کشیدن هم از این چیزا خبر دارن مگه این که خودشون به اون راه زده باشن.

جالب بود... پس یعنی میدانید همه اینها وجود داره و یه جورایی پذیرفتینش؟

نمی‌دونم چرا راجع به این موضوع که دیگه نهایت شخصیه این حرف رو میزنین؟ مگه داریم راجع یه موضوع اجتماعی حرف می‌زنیم که "یهو" نمیشه؟ تو این موضوع که هرکس هرکاری بخواد می‌تونه بکنه و حتی این موضوعی نیست که تو چشم همه باشه که حتی قضاوت هم زیاد بشه.

و اتفاقا اون مسئله‌ی خشونت توی کار زنان که میگین فقط و فقط با کار کردن بیشتر و بیشتر زنان کمتر میشه. تا زنان نرن سر کار اتفاق خاصی قرار نیست بیوفته. تنها تغییری که ممکنه رخ بده در صورتیه که زنا کار کنن وگرنه که اگه بشینن تو خونه و منتظر باشن فرهنگ‌سازی بشه هیچ اتفاق خاصی نمیوفته.

جایی که نقل قول کردید اصلا بحث خشونت نبود. بحث عرف نقش مرد و زن در خانواده بود. که گفتم یه چیزیه که قدمتش اندازه ی تاریخ بشر هست و من یهویی نمیتونم عوضش کنم. اگر بکنم(من بشینم خونه و مادرش بره سر کار) حداقلش اینه که هرکدوم از دوستاش اینو بفهمن مسخره اش میکنن! هم خودشو هم باباشو(که من باشم). و خیلی مسایل ریز و درشت دیگه که میتونه پیش بیاره که آخرش بگی همیشه خلاف اب شنا کردن جواب نمیده! بهتره بعضی چیزها اروم تر و تو چند نسل کم کم تغییر کنه.

نمی‌فهمم چرا انقدر رو دیسلایک زوم کردی آدم با چیزی که خوشش نمیاد یا قبول نداره میتونه دیس بده تو هم خب به چندتا پست دیس بده ببین اتفاق خاصی میوفته یا نه:/ به همین پستم دیس بده.

زوم نکردم. دارم میگم مثل الان نظر بدید. دیس خالی به چه دردی میخوره(اون اولاشم خیلی دیس ها بی منطق بود. چون من فقط یه سوال پرسیده بودم و به سوال هم دیس میدادن).

جدیدا این دیدگاه خیلی زیاد شده جالبه. آره دیگه تو خارج که خیلی رو این چیزا کار میکنن هم مزاحمت جنسی وجود داره پس کلا زنا یا نیان کار کنن یا اگه میان انتظار این که مزاحمت براشون ایجاد نشه رو نداشته باشن:)) چه منطق قشنگی:)) دزدی و قتلم هرکاری بکنیم و هر راه حلی بدیم قطعا همیشه وجود خواهند داشت پس اصلا چه کاریه نقدشون کنیم و به فکر راه حل براشون باشیم باید بپذیریم که واقعیت زندگیه دیگه:))

این برداشت شماست. حرف من اینه که، این ملاکم در نظر بگیریم موقع نظر ندادن!
من دوس دارم برم شمال. من عاشق شمالم. عاشق طبیعتم. ولی وقتی چند روزه دارم فیلم سیل میبینم، میزنم هواشناسی ببینم چی میگه؟ الان اوضاع در چه حده؟ ارزش ریسک داره که من جونم رو بخاطر یه تفریح به خطر بندازم؟
درباره ی کار هم من میگم آقا اینم در نظر بگیر. و بعد به یه نتیجه واحد برس. ضمنا باز میگم، این چیزا، چیزی نیس که یه شبه و حتی 1 نسله حل یشه. نسل هاست بشر دنبال حل کردنش بوده ولی همچنان هست.(یه زمان با دین، یه زمان با قانون، الان با فرهنگسازی و ....) و ادمی که میخواد هرطور شده الان یه کاری رو بکنه، خب قاعدتا باید ریسکش رو هم بپذیره!

ضمن اینکه بعدش خودم چنتا راه حل گفتم که این ریسک رو به کمترین حد ممکن برسونه(پس نمیشه از نظر من این برداشت رو کرد که دارم میگم چون خطر داره کلا بشینید خونه و تمام)

والا از پستاتون که من این برداشتو کردم که دنبال نصیحت ازدواجین:)) البته بیشتر دارین میکنین نصیحت:)) اینارو به شوخی میگم ولی جدی من که به شخصه تو تاپیکای بحث کم پست شخصی میدم احساس کردم باید شخصی جوابتون بدم چون خیلی پستاتون شخصی به نظر میاد. یعنی به جای اینکه دنبال نتیجه گیری کلی و بحث تئوری دنبال این هستین که یک راه حل در همین لحظه به شخص شما داده بشه:-" خب اگه فکر میکنین لازمه زن خونه دار بگیرین بگیرین خب کی جلوتونو گرفته:)) دنبال راه حل چی میگردین دقیقا؟ کسی که بخواد هم کار کنه هم بچه دار بشه خودش بسته به شرایطش راهشو پیدا میکنه. البته تو شرایط فعلی همه دنبال راه حل فرار از ایرانن نه اینکه تصمیم بگیرن کارشون دنبال کنن یا بچه بیارن-_- این حرفارو بیشتر چرت گفتم و کلا الان سوالم اینه که اگه الان بخواین حرف کلیتون رو تو یه پاراگراف خلاصه کنین چی میگین؟ اگه حرفتون این نیست که زنا بهتره کار نکنن چیه پس؟ جدا الان فقط دنبال اینین که راه حل بدین که اگه خواستیم تشکیل خانواده بدیم چیکار کنیم؟ به نظرتون خیلی سودمنده بحث راجع به این راه حلا؟

+ این پست کلا احساسیه بیشتر ولی برای سلامت روان خودم باید میگفتم:)) ممکنه بعداً حذف شه یا ویرایش شه ولی احتمالش پایینه چون من حتی پستای چند سال پیشم که انقدر چرت گفتم خجالت میکشم بخونمشون رو هم پاک نکردم با این بهانه که تو واقعیت نمیشه حرفارو پس گرفت دیگه اینو که فکر کردم روش و با این فکر که ممکنه پشیمون بشم پستش میکنم:))

اتفاقا من به این تاپیک سالهاست فکر میکنم. و راه حل شخصیش رو هم پیدا کردم(و اتفاقا صد درصد برعکسه چیزیه که شما از زن خانه دار گرفتن گفتید هست). ولی راه حل شخصی من فقط به درد خودم بخوره شاید. ولی اینکه چرا تاپیک زدم و دنبال چی هستم، چون این تاپیک رو من چند سال قبل(اونزمان که هنوز راه حل شخصی نداشتم) زده بودم(یه جای دیگه). و انگار حال و هوای سایت منو برد اون دوران(کلا منم وقتی همسن و سال اکثر شماها بودم توی اینطور سایتا(اینجا هم بودم 7-8 سال پیش...یا توی سمپادسیتی که نمیدونم چه بلایی سرش اومد) فعالیت میکردم. و الان بعد سالها دوباره اومدم و یاد این بحث افتادم. خواستم ببینم دیدگاه ها از اون زمان تغییری کرده ایا؟ و اینکه کسی حرف جیدی میزنه یا نه؟(چون شاید راه حل ابداعی منو دختری که ازش خوشم اومد نپذیرفت! باید بالاخره یه plan b داشته باشم تو استینم یا نه!). فلذا اوندن دنبال ایده های جذاب باقی دوستان بگردم. و اتفاقا نظر شما دخترا رو بازم گوش بدم ببینم چه راه حلی میشه پیدا کرد که شماهارو هم راضی کرد(چون بالاخره اونم یکی شبیه شماها خواهد بود دیگه).
 

پیکسی

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
257
امتیاز
2,692
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4d
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی گیاهی
{ارسال های قبلی رو نخوندم}
به شدت اسم تاپیک و نظرسنجی جنسیت زده‌ست، یعنی که چی "کار کردن بانوان بیرون از منزل؟" مگه اصلا جای سوال داره ؟! معلومه هر کس به عنوان یه انسان مستقل میتونه خارج از خونه یا داخل خونه کار کنه و درآمد داشته باشه. به جنسیتش هم اصلا مربوط نیست.
بعد مگه زن کالاست که شوهرش یا پارتنرش صاحبش باشه و براش تصمیم بگیره چی کار کنه و چیکار نکنه؟ کسی که ازدواج میکنه به اصطلاح وارد "زندگی مشترک" میشه و زندگی مشترک یعنی همه چی تقسیم! حالا بچه ای هم که میاد هر دو والد در تربیت و رشدش سهیم‌اند. و بسته به شرایطشون برنامه ریزی میکنن که چطور از فرزندشون مراقبت کنن که طوری هم باشه که کسی فشار و کار زیاد رو دوشش نیفته.
:-خونش‌به‌جوش‌اومده
 
  • شروع کننده موضوع
  • #75

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
{ارسال های قبلی رو نخوندم}
به شدت اسم تاپیک و نظرسنجی جنسیت زده‌ست، یعنی که چی "کار کردن بانوان بیرون از منزل؟" مگه اصلا جای سوال داره ؟! معلومه هر کس به عنوان یه انسان مستقل میتونه خارج از خونه یا داخل خونه کار کنه و درآمد داشته باشه. به جنسیتش هم اصلا مربوط نیست.
بعد مگه زن کالاست که شوهرش یا پارتنرش صاحبش باشه و براش تصمیم بگیره چی کار کنه و چیکار نکنه؟ کسی که ازدواج میکنه به اصطلاح وارد "زندگی مشترک" میشه و زندگی مشترک یعنی همه چی تقسیم! حالا بچه ای هم که میاد هر دو والد در تربیت و رشدش سهیم‌اند. و بسته به شرایطشون برنامه ریزی میکنن که چطور از فرزندشون مراقبت کنن که طوری هم باشه که کسی فشار و کار زیاد رو دوشش نیفته.
:-خونش‌به‌جوش‌اومده

اول سلام
دوم اینکه وقت کردید بخونید... نوشته های خوبیه باقی پست ها
سوم اینکه راستش عنوان نظرسنجی یک اشتباه لپی هستش. که دیگه بعدا امکان ویزایش نداشت(اگر مدیران میتونن لطفا ویرایش کنن! هرچند نمیدونم چرا خودشون عنوان تاپیک رو ویرایش کردن:))). درواقع عنوان نظرسنجی باید با عنوان تاپیک یکی میشد که من اشتباها اون عنوان رو نوشتم ولی منظورم کلا نظرسنجی درباره ی اشتغال زنان بود. نه اینکه مردا بیان نظر بدن میذارن زنشون کار کنه یا نه(این اشتباهی بود که دیگه نمیشد درستش کرد)
 

Roxana_G

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
14
امتیاز
56
شهر
تهران
اما بحث راه حل
یه راه حل که قبلا گفتم اینه که خانم یه شغل داشته باشه دست خودش باشه. ترجیحا زنونه هم باشه. مثل داشتن مطب. یا مثل داشتن یه خیاطی زنونه. و یا داشتن یه شرکت دانش بنیان بایوتک! که همه دخترن که توش کار میکنن(درواقع یه عده دختر جمع میشن همچین شرکتی تشکیل میدن). و یا انجام کارهای در منزل. مثل freelancing . چیزایی مثل برنامه نویسی وب و موبایل یا کارهای گرفیکی که همش میتونه از داخل خونه هم انجام بشه. و یا ترجمه. و یا کاری مثل تدریس تو مدرسه دخترونه، یا یک دانشگاه سطح بالا که هر ننه قمری(مذکر) استاد(یا دانشجو) نباشه توش که هر حرکت عجیبی ازش رخ بده! و .......(بقیش به عهده دانش اموز)

راه حل دیگه اینه که خانوم با اقا یه رشته داشته باشن و یه جا کار کنن. اینطوری حداقل بقیه بیشتر گوشی دستشونه و جلوی خیلی از این حرکتارو میتونه بگیره.
من فقط راجع به این قسمت از حرفتون بگم که بله اینایی گفتین شاید باعث بشه دیگه مزاحمتی تو محل کار بوجود نیاد ولی به نظر من اسمش " راه حل" نیس
بیشتر پاک کردن صورت مسئله س
چون باعث نمیشه به قول شما هیچ ننه قمری رفتار عجیب نشون نده دیگه!و مشکل اصلی همچنان سر جاش هست...
از طرفی برا خیلی از رشته ها و تخصص ها احتمالش خیلی کمه کسی بتونه تو یه محیط کاملا دخترونه کار پیدا کنه
راجع به بقیه قسمت ها هم با @Pan موافقم
 
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
جالب بود... پس یعنی میدانید همه اینها وجود داره و یه جورایی پذیرفتینش؟

خبر داشتن از یه چیزی لزوما به معنای پذیرفتنش نیست. به جز شرایط کاری خیلی از قوانین تو ایران حقوق زنارو زیر پا می‌ذاره و چیزیه که همه میدونن و شاید هم بشه گفت پذیرفتنش به این معنا که می‌دونن حالا حالاها درست بشو نیست نه که پذیرفتن که نمیشه هرگز درستش کرد.

جایی که نقل قول کردید اصلا بحث خشونت نبود. بحث عرف نقش مرد و زن در خانواده بود. که گفتم یه چیزیه که قدمتش اندازه ی تاریخ بشر هست و من یهویی نمیتونم عوضش کنم. اگر بکنم(من بشینم خونه و مادرش بره سر کار) حداقلش اینه که هرکدوم از دوستاش اینو بفهمن مسخره اش میکنن! هم خودشو هم باباشو(که من باشم). و خیلی مسایل ریز و درشت دیگه که میتونه پیش بیاره که آخرش بگی همیشه خلاف اب شنا کردن جواب نمیده! بهتره بعضی چیزها اروم تر و تو چند نسل کم کم تغییر کنه.

قسمت اول حرفم هم مربوط به همون بود و خشونت رو بعدش گفتم چون به نظر اومد نظرتون راجع به خشونت تو کار هم همینه. واقعا فکر میکنین مسخره میکنن؟ مسئله اینه که اصن این موضوع به نظرم چیزی نیست که فرضا پیش آدمای زیادی گفته بشه که حالا بخواد قضاوت یا مسخره بشه یا نه. و اینکه اگر هیچکس این کار رو نکنه دقیقا چطور تو نسل های بعد تغییر میکنه؟

این برداشت شماست. حرف من اینه که، این ملاکم در نظر بگیریم موقع نظر ندادن!
من دوس دارم برم شمال. من عاشق شمالم. عاشق طبیعتم. ولی وقتی چند روزه دارم فیلم سیل میبینم، میزنم هواشناسی ببینم چی میگه؟ الان اوضاع در چه حده؟ ارزش ریسک داره که من جونم رو بخاطر یه تفریح به خطر بندازم؟
درباره ی کار هم من میگم آقا اینم در نظر بگیر. و بعد به یه نتیجه واحد برس. ضمنا باز میگم، این چیزا، چیزی نیس که یه شبه و حتی 1 نسله حل یشه. نسل هاست بشر دنبال حل کردنش بوده ولی همچنان هست.(یه زمان با دین، یه زمان با قانون، الان با فرهنگسازی و ....) و ادمی که میخواد هرطور شده الان یه کاری رو بکنه، خب قاعدتا باید ریسکش رو هم بپذیره!

ضمن اینکه بعدش خودم چنتا راه حل گفتم که این ریسک رو به کمترین حد ممکن برسونه(پس نمیشه از نظر من این برداشت رو کرد که دارم میگم چون خطر داره کلا بشینید خونه و تمام)

شما بلاهای طبیعی رو با جرایمی که آدم ها مرتکب میشن یکی میدونین؟ یکی تو خیابون راه بره که آمار جرایم توش متوسط رو به بالاس یکی بیا چاقو بزنه بهش میگین خب ریسک راه رفتن تو اون خیابون رو باید بپذیری؟ این منطق همون منطقیه که باعث میشه اگه دختری مورد تجاوز قرار بگیره بقیه بیان بگن به خاطر "لباس پوشیدنش بوده" یا "جای اشتباهی راه میرفته" یا "خودش به طرف مقابل ایده اشتباهی داده" و خیلی راحت هم میشه باهاش به این جمله‌ی "به نفع خود زنه که کار نکنه" رسید. این حرفا حرفاییه که تقصیر گردن همه‌ی کارای قربانی میندازه و کلا "مجرم" رو نادیده میگیره. به جای اینکه مجرما نتیجه کارشون رو ببینن قربانیا باید ریسک هرکاری که میکنن رو از قبل میدونستن.

اتفاقا من به این تاپیک سالهاست فکر میکنم. و راه حل شخصیش رو هم پیدا کردم(و اتفاقا صد درصد برعکسه چیزیه که شما از زن خانه دار گرفتن گفتید هست). ولی راه حل شخصی من فقط به درد خودم بخوره شاید. ولی اینکه چرا تاپیک زدم و دنبال چی هستم، چون این تاپیک رو من چند سال قبل(اونزمان که هنوز راه حل شخصی نداشتم) زده بودم(یه جای دیگه). و انگار حال و هوای سایت منو برد اون دوران(کلا منم وقتی همسن و سال اکثر شماها بودم توی اینطور سایتا(اینجا هم بودم 7-8 سال پیش...یا توی سمپادسیتی که نمیدونم چه بلایی سرش اومد) فعالیت میکردم. و الان بعد سالها دوباره اومدم و یاد این بحث افتادم. خواستم ببینم دیدگاه ها از اون زمان تغییری کرده ایا؟ و اینکه کسی حرف جیدی میزنه یا نه؟(چون شاید راه حل ابداعی منو دختری که ازش خوشم اومد نپذیرفت! باید بالاخره یه plan b داشته باشم تو استینم یا نه!). فلذا اوندن دنبال ایده های جذاب باقی دوستان بگردم. و اتفاقا نظر شما دخترا رو بازم گوش بدم ببینم چه راه حلی میشه پیدا کرد که شماهارو هم راضی کرد(چون بالاخره اونم یکی شبیه شماها خواهد بود دیگه).

مسئله اینجاست که اون راه حل شخصی که میگین دقیقا همه هم از این راه حل شخصی‌ها دارن. و دقیقا برای هر شخص مختلف فرق میکنه این راه حلا. یک راه حل جهانی وجود نداره که پیداش کنیم بگیم هورا راه حل پیدا کردیم. و نکته‌ای که هست هم اینه که در حال حاضر اکثرا اول مسیر شغلیشون رو انتخاب میکنن نه ازدواج و بعد با توجه به اون مسیر شغلیشون مسیر ازدواجشون (یا عدم ازدواج) رو هم انتخاب میکنن.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #78

wdr

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
426
امتیاز
1,826
نام مرکز سمپاد
hElLi
شهر
tEh
سال فارغ التحصیلی
86
خبر داشتن از یه چیزی لزوما به معنای پذیرفتنش نیست. به جز شرایط کاری خیلی از قوانین تو ایران حقوق زنارو زیر پا می‌ذاره و چیزیه که همه میدونن و شاید هم بشه گفت پذیرفتنش به این معنا که می‌دونن حالا حالاها درست بشو نیست نه که پذیرفتن که نمیشه هرگز درستش کرد.

درست. ولی زمان میخواد. زمانی شاید بلندتر از عمر من و شما(چند نسل که میگم منظورم همینه). و ما داریم اینجا درباره(یا در بازه) عمر خودمون بحث میکنیم نه بیشتر.

قسمت اول حرفم هم مربوط به همون بود و خشونت رو بعدش گفتم چون به نظر اومد نظرتون راجع به خشونت تو کار هم همینه. واقعا فکر میکنین مسخره میکنن؟ مسئله اینه که اصن این موضوع به نظرم چیزی نیست که فرضا پیش آدمای زیادی گفته بشه که حالا بخواد قضاوت یا مسخره بشه یا نه. و اینکه اگر هیچکس این کار رو نکنه دقیقا چطور تو نسل های بعد تغییر میکنه؟

مطمئنم مسخره میکنن. خصوصا پسرا.
هر تغییری(انقلابی) نیاز به قربانی(فداکاری) داره. همیشه اون صف اولی ها خودشون رو قربانی میکنن. شما هم اگر دوست دارید خب انجامش بدید. با شعار دادن هیچی تغییر نمیکنه.

شما بلاهای طبیعی رو با جرایمی که آدم ها مرتکب میشن یکی میدونین؟ یکی تو خیابون راه بره که آمار جرایم توش متوسط رو به بالاس یکی بیا چاقو بزنه بهش میگین خب ریسک راه رفتن تو اون خیابون رو باید بپذیری؟ این منطق همون منطقیه که باعث میشه اگه دختری مورد تجاوز قرار بگیره بقیه بیان بگن به خاطر "لباس پوشیدنش بوده" یا "جای اشتباهی راه میرفته" یا "خودش به طرف مقابل ایده اشتباهی داده" و خیلی راحت هم میشه باهاش به این جمله‌ی "به نفع خود زنه که کار نکنه" رسید. این حرفا حرفاییه که تقصیر گردن همه‌ی کارای قربانی میندازه و کلا "مجرم" رو نادیده میگیره. به جای اینکه مجرما نتیجه کارشون رو ببینن قربانیا باید ریسک هرکاری که میکنن رو از قبل میدونستن.

من اصلا چنین دیدگاهی ندارم. حرف من اینه که آقا الان وضع بارونیه! همه جا داره سیل میاد! حالا شهرداری مسیل رو پر کرده جاده کشیده و باعث سیل شده، یا اون یکی شهرداری رودخونه هارو لایروبی نکرده، یه بحثه. اینکه تو در حال حاضر باید ریسک سفر رو بپذیری یه بحث دیگس!
من نمیگم یقه ی اون شهردارهای متخلف رو نگیریم. حرفم اینه که تو جزو اون ماشینهایی نباش که تو شیراز اب بردتشون! فعلا وضع همینه که هست و من دارم از مقطع حال حاضر حرف میزنم! نه یک برنامه ی 20 ساله که چطور باید این مشکل را حل کنیم! این یه بحث دیگس که من فقط در همین حد گفتم که فعلا هیچ جای دنیا نتونستن حلش کنن! پس احتیاط شرط عقله!

مسئله اینجاست که اون راه حل شخصی که میگین دقیقا همه هم از این راه حل شخصی‌ها دارن. و دقیقا برای هر شخص مختلف فرق میکنه این راه حلا. یک راه حل جهانی وجود نداره که پیداش کنیم بگیم هورا راه حل پیدا کردیم. و نکته‌ای که هست هم اینه که در حال حاضر اکثرا اول مسیر شغلیشون رو انتخاب میکنن نه ازدواج و بعد با توجه به اون مسیر شغلیشون مسیر ازدواجشون (یا عدم ازدواج) رو هم انتخاب میکنن.

اینم تا حدودی درسته. ولی هیچکس از مشورت کردن ضرر ندیده. الان اخرین متد(method) های ایجاد خلاقیت و نواوری تو کمپانی های بزرگ دنیا mind-storm هست. یعنی فقط دور هم میشنن و هرکس هر چی به ذهنش درباره ی یک موضوعی میرسه میگه! بدون هیچ قاعده و قانون خاصی. و از همین چیزای نامربوط اولیه در نهایت به یه نتیجه ی خیلی خلاقانه و کاربردی ای میرسه. منم بیشتر با این دیدگاه تاپیک زدم ببینم چه چیز خاصی ممکنه از ذهن یه نفر بجوشه و یه پنجره ی جدیدی رو به دانسته های قبلی مون باز کنه!

ضمن اینکه ممکنه من 5 سال قبل این بحثو کردم و یکی یه چیزی گفته که اونزمان نفهمیدم. الان ولی یه اطلاعات و تجربه ای دارم که اگر یه نفر دیگه بیاد همون نظر رو تکرار کنه، اینبار بفهمم چی میگه و کلا یه مسیر جدیدی روی نگاه سابقم باز کنم.
 
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
مطمئنم مسخره میکنن. خصوصا پسرا.
هر تغییری(انقلابی) نیاز به قربانی(فداکاری) داره. همیشه اون صف اولی ها خودشون رو قربانی میکنن. شما هم اگر دوست دارید خب انجامش بدید. با شعار دادن هیچی تغییر نمیکنه.
یعنی موضوع به این شخصی‌ای چیزیه که هر کس ضدش عمل کنه داره فداکاری میکنه؟و! من شعار دادم؟ کدوم قسمت حرفم دقیقا؟:)) وقتی گفتم اگه فرهنگ بخواد تغییر کنه باید هرکس خودش کاری که میخواد رو شروع کنه و اگه منتظر تغییر فرهنگ بمونه هیچوقت فرهنگ تغییر نمیکنه؟ جالبه شما دقیقا حرف خودمو یه مدل دیگه به خودم میزنین و بعد میگین شعار ندم:)) ضمن اینکه من اگر ایران بمونم اصلا ازدواج نمیکنم و برام هم مهم نیست فرهنگ ایران تغییر کنه یا نه. هرکی هرکاری دوست داره باید بکنه و منتظر تایید جامعه نباشه.

من اصلا چنین دیدگاهی ندارم. حرف من اینه که آقا الان وضع بارونیه! همه جا داره سیل میاد! حالا شهرداری مسیل رو پر کرده جاده کشیده و باعث سیل شده، یا اون یکی شهرداری رودخونه هارو لایروبی نکرده، یه بحثه. اینکه تو در حال حاضر باید ریسک سفر رو بپذیری یه بحث دیگس!
من نمیگم یقه ی اون شهردارهای متخلف رو نگیریم. حرفم اینه که تو جزو اون ماشینهایی نباش که تو شیراز اب بردتشون! فعلا وضع همینه که هست و من دارم از مقطع حال حاضر حرف میزنم! نه یک برنامه ی 20 ساله که چطور باید این مشکل را حل کنیم! این یه بحث دیگس که من فقط در همین حد گفتم که فعلا هیچ جای دنیا نتونستن حلش کنن! پس احتیاط شرط عقله!

شما که باز همون حرف قبلیو تکرار کردین؟ اصلا این مثال مسافرت که میزنین اصلا قابل مقایسه نیست. سفر فقط همین الان تو یه بازه زمانی مشخص محدود شده. مزاحمت تو محیط کار چیزیه که همیشه وجود داره و راهش این نیست که بگیم زنا با احتیاط بیان اگه چیزی بشه خودشون باید ریسکشو بپذیرن. واقعا درک نمیکنین که همین حرفا باعث میشه که به جای این که به فکر حل مشکلات تو محیط کار (یا کم کردنشون چون ظاهرا انتظار این که کلا مردا مزاحمت و خشونت ایجاد نکنن انتظار زیادیه) سعی کنن زنان رو از همه محیط‌های اجتماعی و کاری دور کنن که یه وقت آسیب نبینن؟ چون ما خوبشون رو میخوایم که میگیم کار نکنن چون ممکنه اذیت بشن مگه نه؟ به نظرتون به جای اینکه بگیم "اگه میخوای کار کنی ریسک این چیزارم باید بپذیری" بگیم "باید بدونین این ریسکا تو کار وجود داره ولی شما دنبال علاقتون برین و ما سعی میکنیم که ازش جلوگیری کنیم" بهتر نیست؟

اینم تا حدودی درسته. ولی هیچکس از مشورت کردن ضرر ندیده. الان اخرین متد(method) های ایجاد خلاقیت و نواوری تو کمپانی های بزرگ دنیا mind-storm هست. یعنی فقط دور هم میشنن و هرکس هر چی به ذهنش درباره ی یک موضوعی میرسه میگه! بدون هیچ قاعده و قانون خاصی. و از همین چیزای نامربوط اولیه در نهایت به یه نتیجه ی خیلی خلاقانه و کاربردی ای میرسه. منم بیشتر با این دیدگاه تاپیک زدم ببینم چه چیز خاصی ممکنه از ذهن یه نفر بجوشه و یه پنجره ی جدیدی رو به دانسته های قبلی مون باز کنه!

ضمن اینکه ممکنه من 5 سال قبل این بحثو کردم و یکی یه چیزی گفته که اونزمان نفهمیدم. الان ولی یه اطلاعات و تجربه ای دارم که اگر یه نفر دیگه بیاد همون نظر رو تکرار کنه، اینبار بفهمم چی میگه و کلا یه مسیر جدیدی روی نگاه سابقم باز کنم.

فکر نمیکنم روش ماینداستورمینگ به درد این موضوع بخوره ولی راجع به این بحثی ندارم.

انصافا چطور میتونید انقدر بنویسید؟و چطور میتونید همع نوشتع های نفرو قبلو بخونید و بازم یعالمه بنویسید؟=)
واس چیزی ک معلومه انقد بحث لازمه؟

من بقیه رو نمیدونم ولی من کلا بحث میکنم چون یکی از تفریحاتمه نمیفهمم مشکلش چیه. حالا در بحثای دیگه شاید برام مهم باشه که با اطلاعات و منطق خوب بحث کنم که نفر سومی که بحث رو میخونه(طرفین که تقریبا غیرممکنه تغییر موضع بدن) یه چیزی یاد بگیره و شاید به نظر خودم ترغیبش کنم ولی این بحث فقط یک مکالمه برای سرگرمیه برام.
 

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,191
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
بر اساس تحقیقاتی که توسط پروفسور Kathleen McGinn ، از بیزنس اسکول هاروارد، سال 2015 انجام شده ، بچه هایی که مادرهاشون ، بیرون از خونه کار میکنند هم شاد تر هستند هم از لحاظ شغلی موفقیت بیشتری نسبت به باقی هم سال هاشون دارن!

ایشون گفته هنوز هم مردم فکر میکنند مادر هایی که خارج از خونه کار میکنند ، موجب آسیب رسوندن به بچه هاشون میشه اما باید بدونید که این تفکر درست نیست و اگر میخواید که انتخاب شغلی کنید بیشتر از اینکه فکر کنید آیا شغلتون به فرزندتون آسیب میزنه یا نه به این فکر کنید که آیا به این شغل به دلایلی مثل دلیل مالی یا روحی نیاز دارید یا خیر، چون شغل شما اغلب موجب آسیب رسوندن به بچه های شما نمیشه!

مقاله ای که توسط Kathleen McGinn توی مجله ی نیویورک تایمز چاپ شده بود نشون داد که دخترانی که توسط مادرانی کارمند بزرگ میشن، اغلب درآمد بیشتری دارن ، مسئولیت پذیر تر هستند و از لحاظ شغلی هم اغلب موفق تر از افرادی بودند که مادرهاشون خانه دار بودند.

جالبه که بدونید بچه هایی که مادرشون کارمند بوده، به طور واضحی تحصیلات بیشتری داشتند ، آمار اشتغال به کارشون بالاتر بوده و شاد تر هم بودند.

لینک

درست. ولی زمان میخواد. زمانی شاید بلندتر از عمر من و شما(چند نسل که میگم منظورم همینه). و ما داریم اینجا درباره(یا در بازه) عمر خودمون بحث میکنیم نه بیشتر.



مطمئنم مسخره میکنن. خصوصا پسرا.
هر تغییری(انقلابی) نیاز به قربانی(فداکاری) داره. همیشه اون صف اولی ها خودشون رو قربانی میکنن. شما هم اگر دوست دارید خب انجامش بدید. با شعار دادن هیچی تغییر نمیکنه.



من اصلا چنین دیدگاهی ندارم. حرف من اینه که آقا الان وضع بارونیه! همه جا داره سیل میاد! حالا شهرداری مسیل رو پر کرده جاده کشیده و باعث سیل شده، یا اون یکی شهرداری رودخونه هارو لایروبی نکرده، یه بحثه. اینکه تو در حال حاضر باید ریسک سفر رو بپذیری یه بحث دیگس!
من نمیگم یقه ی اون شهردارهای متخلف رو نگیریم. حرفم اینه که تو جزو اون ماشینهایی نباش که تو شیراز اب بردتشون! فعلا وضع همینه که هست و من دارم از مقطع حال حاضر حرف میزنم! نه یک برنامه ی 20 ساله که چطور باید این مشکل را حل کنیم! این یه بحث دیگس که من فقط در همین حد گفتم که فعلا هیچ جای دنیا نتونستن حلش کنن! پس احتیاط شرط عقله!



اینم تا حدودی درسته. ولی هیچکس از مشورت کردن ضرر ندیده. الان اخرین متد(method) های ایجاد خلاقیت و نواوری تو کمپانی های بزرگ دنیا mind-storm هست. یعنی فقط دور هم میشنن و هرکس هر چی به ذهنش درباره ی یک موضوعی میرسه میگه! بدون هیچ قاعده و قانون خاصی. و از همین چیزای نامربوط اولیه در نهایت به یه نتیجه ی خیلی خلاقانه و کاربردی ای میرسه. منم بیشتر با این دیدگاه تاپیک زدم ببینم چه چیز خاصی ممکنه از ذهن یه نفر بجوشه و یه پنجره ی جدیدی رو به دانسته های قبلی مون باز کنه!

ضمن اینکه ممکنه من 5 سال قبل این بحثو کردم و یکی یه چیزی گفته که اونزمان نفهمیدم. الان ولی یه اطلاعات و تجربه ای دارم که اگر یه نفر دیگه بیاد همون نظر رو تکرار کنه، اینبار بفهمم چی میگه و کلا یه مسیر جدیدی روی نگاه سابقم باز کنم.

اگر شما میخواید با روش برین استورمینگ به نتیجه برسید باید بدونید یکی از قوانینش اینه که بدون criticism باشه! یعنی به دیگران انتقاد نکنید ! 3:

به عنوان کسی که چندین سال کار میکردم ، خیلی از حرف هایی که زدید رو با تجربیات شخصی خودم متفاوت دیدم ، البته برای حرف زدن راجع به مسائل علوم انسانی باید بتونیم بهتر و مستندتر از یک راننده تاکسی حرف بزنیم، اما چون نحوه استدلال شما صرفا تجربه شخصی بود من هم به همین مقدار استدلال بسنده میکنم.

موفق باشید
 
بالا