قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

[(:TABASSOM:)]

دیگران در تب و تاب شب عیدند ولی
مثل یک سال گذشته به "تو" مشغولم من ...
#کاظم_بهمنی

 

[shnava]

وفا نكردی و كردم، خطا نديدی و ديدم
شكستی و نشكستم، بُريدی و نبریدم

مهرداد اوستا

 

[Fateme :)]

از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود

حافظ

 

[Armin-]

نیست غم خشکیدن یک برگ
کل جنگلم بیابونته
نیست غم شاعر ولگرد
خیابونا میگن بیا خونه بم

 

[(:TABASSOM:)]

با تو باید عشق را با چـــه زبانی حرف زد؟
اَنتِ فی قَلبی مَنیم جانیم بُلورسَن فور اِوِر!

علی عطری

 

[Distorded Angel]

منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
کاظم بهمنی

 

[***Paradise]

حرفی بزن که تو زیرو بم صدات حرف نگفته چشماتو بشنوم
فرقی نمیکنه که چی میخوای بگی فقط بگو بذار صداتو بشنوم

 

[..زهرا..]

می شنیدیم صدای قدمش را اما
پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم

* * *

آخرین منزل ما کوچه سرگردانی است
دربه در در پی گم کردن مقصد رفتیم


فاضل نظری

 

[:-|]

تو آس رو شده ی دل در آخرین دستی
بریده میشوی از من در این شب مستی
تو راه گمشده ی منتهی به بن بستی
برای تو که در آغاز زندگی هستی
چگونه حرف ز پایان ماجرا بزنم؟

فاطمه اختصاری

 

[*Kosar*]

حدیث چشم تو گفتم دلم رفت
به دریای فنا و جان سپاری

دل من رفت عشقت را بقا باد
در اقبال و مراد و کامکاری

#مولانا

 

[Fateme :)]

مرده بودی و کسی در نفس من جان داشت
مرده بودی و کسی باز به تو ایمان داشت

سید مهدی موسوی

 

[Ebiiism]

خدا از هرچه پنداری جدا باشد
خدا هرگز نمیخواهد خدا باشد
نمیخواهد چنین آیینه ای وحشت نما باشد

 

[Sara.kh]

عالم چهار فصلست فصلی خلاف فصلی

با جنگ چار دشمن هرگز قرار نماند

پیش‌آ بهار خوبی تو اصل فصل هایی

تا فصل ها بسوزد جمله بهار مانَد


مولانا

 

[zeinab_s]

ای شب،به پاس صحبت دیرین،خدای را
با او بگو حکایت شب زنده داری ام ..
با او بگو چه میکشم از درد اشتیاق
شاید وفا کند بشتابد به یاری ام ..

 

[قاصدک آبی]

دلا نزد کسی بنشن که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گل های تر دارد

مولانا

 

[Iman Rage]

گفتمش سلسله ی زلف بتان از پی چیست
گفت حافظ گله ای از دل شیدا می کرد

 

[M R X]

چندان بخورم شراب کاین بوی شراب
آید ز تراب چون روم زیر تراب
گر بر سر خـاک من رسد مخموری
از بوی شراب من شود مست و خراب

 

[Sara.kh]

ای آنکه مرا بسته‌ی صد دام کنی
گوئی که برو در شب و پیغام کنی

گر من بروم تو با که آرام کنی
همنام من ای دوست که را نام کنی؟


مولانا

 

[(:TABASSOM:)]

بگفتم روز بیگاه است و ره بس دور ، گفتا رو
به من بنگر به ره منگر که من ره را نوردیدم
#مولویِ_جان

 

[*aysan*]

باز هم کشته و بازنده ی این جنگ منم
که تو با لشکر چشمانت و...من یک نفرم
#محسن نظری