چگونه با كودكان دستفروش برخورد كنيم؟

[G.MM]

خب حتما هممون زياد بچه هايي رو ديديم كه با سن كم دست فروشي ميكنن مخصوصا تو اين سرما

چند وقت پيش رامبد جوان تو پيج اينستاش يك مطلبي راجب اين موضوع گذاشت كه ميتونه خيلي كمك كنه براي برخورد ما

حتما بهش توجه كنين ؛؛)



اول از همه اينكه ازشون چيزي نخرين!

بيشتر اين بچه ها رو خانواده هاشون روزانه اجاره ميدن. پولي كه بهشون ميدين و تموم كردن چيزايي كه دستشونه باعث نميشه اونا رو زودتر بفرستن خونه. به محض تموم شدن يك بسته يكي ديگه ميدن كه بفروشه

بهشون بي اعتنايي نكنين!

ناديده نگيرينشون .بي اعتنا نباشين.راهتونو نكشين و نرين.شيشه ماشين رو ندين بالا. اين كارا باعث ميشه اون بچه با تنفر از اجتماع بزرگ بشه. صبور باشين و توضيح بدين كه اون وسيله رو لازم ندارين. خشونت به خرج ندين. اين بچه بزرگ ميشه و خشونت رو به جامعه بر ميگردونه

براشون دلسوزي الكي نكنين!

اگه كاري از دستتون برنمياد الكي بچه رو گيج نكنين . سوال الكي نپرسين كه مجبور بشه دروغ بگه . اون ها خانواده دارن ولي مجبورن كه دروغ بگن . نگين دوست داري بچه ي من بشي؟ اينجور حرفا باعث ميشه بچه آزار رواني ببينه

چه كاري از دستمون برمياد؟

بهشون خوراكي بدين.اكثر اين بچه ها سوتغذيه دارند . براشون خوراكي هاي مقوي بخرين و بهشون بدين و مطمعن بشين كه ميخورن. مثلا بسته ي كوچيك شير يا موز ، ساندويچ گوشت يا مرغ ، نارنگي يا پرتقال

اگه بهشون پول بدين ازشون ميگيرن . چيزي بدين كه باعث بشه بدنشون تو اين سرما مقاومت بيشتري داشته باشه و مريض نشن لباس بهشون ندين چون ازشون ميگيرن و وادارشون ميكنن با لباس كم تو خيابون باشن كه مردم دلشون بسوزه

مثل يك فروشنده باهاشون برخورد كنين

نذارين ازتون گذايي كنن اگه التماس داره ميكنه توضيح بدين كه بايد جنسش رو ببينين كه آيا لازم دارين يا نه يادتون باشه شما مددكار اجتماعي نيسيتن و كاري هم از دستتون تو اون لحظه بر نمياد پس صبور باشين و سعي كنين لااقل مثل يك انسان با اون بچه برخورد كنين

از كلمات مودبانه استفاده كنين

اين بچه ها چيزي غير از فحش و كلمات زشت و جمله هايي كه مناسب سنشون نيست نميشنون باهاشون با احترام برخورد كنين تا هميشه تو ذهنشون بمونه كه اجتماع دشمن اونها نيست

با١٢٣ تماس بگيرين

نگين فايده نداره چون داره! اگر ميزان گزارشات مردمي از جايي تعدادش بالا باشه اونها از بهزيستي تقاضاي واحد جمع آوري متكديان ميكنند در حال حاضر بهزيستي اين امكانو داره كه بتونه بعضي از اين بچه ها رو به عنوان بد سرپرستي از خانوادهاشون بگيره(ميتونيد تو گزارشتون بگين كه ميترسين از اين بچه سواستفاده جنسي بشه) اون ها وظيفه دارن كه گزارش شما رو ثبت كنن


خب نظر شما چيه؟

چقدر اين چيزا ميتونه كمك كنه؟

خودتون تجربه اي داشتين يا براشون كاري كردي؟


مثلا من خودم هميشه از دست فروشا چيزي ميگيرم

مخصوصا از بچه ها و اگر موقعيتش باشه براشون خوراكي ميخرم

ولي خب با توجه با اين متن ديگه ازشون خريد نميكنم و بيشتر سعي ميكنم رو تغذيه اونا و رفتار خودم تمركز كنم



لطفا به فكر كودكاني باشين كه كودكي نميكنن :]

 

[G.MM]

بخش خیلی زیادی از بچه ها مخاطب ایشون بودند ولی نه همشون! یسریا واقعا با خانواده خودشون زندگی میکنند! یسریا هستند خرج خانواده رو به تنهایی به دوش میکشن! خیلی مسخره است این حرف که ازشون چیزی نخرید لطفا!! یا بهشون کمک نکنید! به صورت یه فرشونده با آنها برخورد کنید!! نمیدونم این مرتیکه دلقک باخودش چی فکر کرده... اون شماره 123 خیلی خوبه و واقعاً ره گشاست اگه کودکان کار اجباری و بی سرپرست باشند!

ببينين در هر صورت بخش عظيمي از اين بچه ها واقعا به اجبار خانواده و يا هر كس ديگه اي ميان با اين لباس كم تو اين سرما دست فروشي ميكنن

بنظرم بهتره تو هر مورد حالا چه به اجبار بقيه يا خواست خودش كه ميخواد خرج خانوادشو بده بجاي كمكاي كوچيك ما با اون شماره تماس گرفته بشه تا اساسي بهش كمك بشه و خب واقعا اون بچه تا كي ميخواد دست فروشي كنه؟

به صورت فروشنده هم منظورش اينه بهشون احترام بذارين
خيلي شيك ازشون بپرسين قيمتش چنده و بهش احتياجي نداريم

 

[دوزیست]

وقتی با التماس و پنج دقیقه به پات افتادن و به زور گذاشتن جنس فروششون توی دست و روی کیفت مواجه میشی چه برخوردی میکنی ؟

 

[hastikhanoom]

خب این واضحه همه به یه دلیل دست فروشی نمی کنن،ولی اگر بشه آماری بدن که مشخص کنه اکثرا به چه دلیلی این کارو می کنن،میشه یه رفتار کلی رو در نظر گرفت. البته من نمی دونم هست این آمار؟انجام پذیره اصن؟
ولی خب یه چیزی که منو اذیت میکنه اینه که مناصلا نمی تونم طاقت بیارم یه بچه انقد التماس کنه و عزت نفسشو پایین بیاره..

 

[G.MM]

وقتی با التماس و پنج دقیقه به پات افتادن و به زور گذاشتن جنس فروششون توی دست و روی کیفت مواجه میشی چه برخوردی میکنی ؟

ببين درسته ممكنه با اصرار بيش از حدشون اذيت كنن ولي در هر صورت نبايد باهاشون بد برخورد كرد يا بي اعتنايي كرد
بايد توضيح داد به خوبي براش كه واقعا اونو نميخواي و بهش احتياجي نداري

خب این واضحه همه به یه دلیل دست فروشی نمی کنن،ولی اگر بشه آماری بدن که مشخص کنه اکثرا به چه دلیلی این کارو می کنن،میشه یه رفتار کلی رو در نظر گرفت. البته من نمی دونم هست این آمار؟انجام پذیره اصن؟
ولی خب یه چیزی که منو اذیت میکنه اینه که مناصلا نمی تونم طاقت بیارم یه بچه انقد التماس کنه و عزت نفسشو پایین بیاره..

خب با توجه به اين متن (كه خود جوان ننوشته بلكه يك فعال اجتماعي نوشته ) اكثرشون به اجبار اينكارو ميكنن
دقيقا منم همين مشكلو دارم
ولي خب شايد براشون بهتر باشه رو تغذيشون كار كنيم تا كمكي بكنيم كه تهش به خودشون هم نميرسه

 

[دوزیست]

خب معلومه احتیاج داشتن یا نداشتن براشون اهمیتی نداره . اون ها بچه هستن تا جلب ترحم کنن ! پس اینکارو میکنن...
من یکیشونو خیلی دوست دارم ، هرروز می بینمش کلی نگاش میکنم اما می ترسم باهاش صحبت کنم و اینو فرصتی واسه جلب ترحم ببینه و ندونم رفتارم چطوری باشه : (

 

[Mahdiye.Z]

ببين درسته ممكنه با اصرار بيش از حدشون اذيت كنن ولي در هر صورت نبايد باهاشون بد برخورد كرد يا بي اعتنايي كرد
بايد توضيح داد به خوبي براش كه واقعا اونو نميخواي و بهش احتياجي نداری

چطور باید توضیح داد این رو ؟ با چه جملاتی مثلا ؟ چون واکنش من اغلب همین بوده ، سعی می‌کردم براشون توضیح بدم که نیازی به اون کالا ندارم و تا جایی که یادمه اثری نداشت ...
خاطرمه یکی از همین بچه‌ها دنبال من و دوستم ، مسافت طولانی ای رو اومد و اصرار و التماس که تروخدا ازم خرید کنید . هر بار که سعی می‌کردم توضیح بدم براش که واقعا احتیاجی نداریم ابدا متوجه نمی‌شد . هرچقدر من و دوستم بیشتر سعی می کردیم توضیح بدیم که احتیاجی به اون کالا نداریم ، التماس ها و گریه های اون هم بلند تر میشد ؛ طوری که در نهایت ، راننده‌های تاکسی ایستگاه نزدیک مون ، دخالت کردن و اون بچه رو از ما کندن . ( به معنای واقعی از کیف و دست و پای دوستم اویزون شده بود و چسبیده بود ! ) و در نهایت هم از روی خشم و ناراحتی ضربه ی محکمی با ارنج به دوستم زد و با گریه رفت . ( بماند طوری دل مون براش سوخته بود و از خودمون بیزار شده بودیم که دوستم روز بعد پیداش کرده بود و ازش خرید کرده بود ) هر طور فکر می‌کنم توی اون موقعیت اون بچه ابدا توجیه نمی‌شد ..

 

[f-1391]

خُب این رو هم در نظر بگیرید که همه ی بچه های کار واسه یکی دیگه کار نمیکنن...
میشناسم کسایی رو که مثلن پدر و مادرشون جدا شدن،پدر رفته زندان و بچه ها واسه تامین مخارجشون صُبا میرن مدرسه و بعدظهرا میرن کار خُب قاعدتن اینا ب پول احتیاج دارن.
حتی یکیشون هست کنار ترازوش کتاب فارسیش و دفتر مشقشو میذاره و همون کنار خیابون مشقاشو مینویسه
بیشتر باید نگران شخصیتشون تو جامعه بود آدمایی که شخصیتشون داره کنار خیابون شکل میگیره...

 

[G.MM]

چطور باید توضیح داد این رو ؟ با چه جملاتی مثلا ؟ چون واکنش من اغلب همین بوده ، سعی می‌کردم براشون توضیح بدم که نیازی به اون کالا ندارم و تا جایی که یادمه اثری نداشت ...
خاطرمه یکی از همین بچه‌ها دنبال من و دوستم ، مسافت طولانی ای رو اومد و اصرار و التماس که تروخدا ازم خرید کنید . هر بار که سعی می‌کردم توضیح بدم براش که واقعا احتیاجی نداریم ابدا متوجه نمی‌شد . هرچقدر من و دوستم بیشتر سعی می کردیم توضیح بدیم که احتیاجی به اون کالا نداریم ، التماس ها و گریه های اون هم بلند تر میشد ؛ طوری که در نهایت ، راننده‌های تاکسی ایستگاه نزدیک مون ، دخالت کردن و اون بچه رو از ما کندن . ( به معنای واقعی از کیف و دست و پای دوستم اویزون شده بود و چسبیده بود ! ) و در نهایت هم از روی خشم و ناراحتی ضربه ی محکمی با ارنج به دوستم زد و با گریه رفت . ( بماند طوری دل مون براش سوخته بود و از خودمون بیزار شده بودیم که دوستم روز بعد پیداش کرده بود و ازش خرید کرده بود ) هر طور فکر می‌کنم توی اون موقعیت اون بچه ابدا توجیه نمی‌شد ..

ميدونم واقعا بعضياشون گوش نميدن. من خودم خيلي برخورد نداشتم اينجوري چون معمولا ازشون خريد ميكردم
ولي شايد بهتر باشه بذاريم اصرار كنن ولي از روشاي ديگه بهشون كمك كنيم مثل همون زنگ زدن به ١٢٣ كه بهشون كمك درستو حسابي بشه نه كمكاي كوچيك
مرسي تجربتو گفتي

خُب این رو هم در نظر بگیرید که همه ی بچه های کار واسه یکی دیگه کار نمیکنن...
میشناسم کسایی رو که مثلن پدر و مادرشون جدا شدن،پدر رفته زندان و بچه ها واسه تامین مخارجشون صُبا میرن مدرسه و بعدظهرا میرن کار خُب قاعدتن اینا ب پول احتیاج دارن.
حتی یکیشون هست کنار ترازوش کتاب فارسیش و دفتر مشقشو میذاره و همون کنار خیابون مشقاشو مینویسه
بیشتر باید نگران شخصیتشون تو جامعه بود آدمایی که شخصیتشون داره کنار خیابون شکل میگیره...

گفتم درسته ممكنه استثنا هم باشه ولي اكثريت واقعا به اجبار اين كارو ميكنن و تهش براي خودشون چيزي نميمونه
و بايد از طريق هاي ديگه بهشون كمك كرد

شخصيتشون رو هم ما ميتونيم خيلي توش موثر باشيم با رفتارمون:]

 

[f-1391]

زنگ زدن به 123 هم یه سری مشکلاتی داره که ممکنه واسشون خوشایند نباشه...
بعضی از این مراکز تفکیک جنسیتی هستن در نتیجه خواهر ها و برادر ها ار هم جدا میشن. تفکیک سنی هم دارن یعنی دو تا خواهر به خاطر اختلاف سنیشون در دو مرکز جدا نگه داری میشن.این دلیلیه که بعضی بچه های کار دوست ندارن تو این مراکز باشن و واقعن واسشون آزار دهندست.
و یع چیزجالب در مورد این مراکز اینه که سرپرستی کوتاه مدت هم دارن!دو تا بچه بودن که مادر و پدرشون با هم زندان بودن مادامی که اونا تو زندان بود بچه ها داخل مراکز نگه داری میشدن بعد از این که آزاد شدن به درخواست بچه ها دوباره با پدر و مادرشون زندگی کردن:)

 

[suicide]

باو این خیلی بی رحمانس ..

یعنی چی ازشون هیچی نخرید ؟

چجور دلتون میاد ؟؟

من که وقتی میبینم دارن واسه فروش یه جنس به یکی التماس میکنن خود به خود گریم میگیره ...

 

[G.MM]

باو این خیلی بی رحمانس ..

یعنی چی ازشون هیچی نخرید ؟

چجور دلتون میاد ؟؟

من که وقتی میبینم دارن واسه فروش یه جنس به یکی التماس میکنن خود به خود گریم میگیره ...

به اين فك كن كه براي خودش سودي نداره واقعا

بيشتر بجاي اينكه ازش خريد كني بهش محبت كن يا رو تغذيش كار كن