• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,394
امتیاز
22,769
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

× ی مسابقه نقاشی گذاشته بودیم بین معلما خانوم ایگرگ یک فیل رو از پشت سر فیله کشیده بودن :
آقا ایکس: اینو کی کشیده؟ (اشاره ب فیل مذکور)
ما: خانوم ایگرگ!
آقا ایکس: خانوم ایگرگ با پشت فیل کشیدن؟
ما: =))




آقا افخمی: این بیتو معنی کن:"آتش است این بانگ و نای نیست باد"

ی بنده خدایی:" ینی این نی از خودش باد نمیده...."

ما: =))
آقا افخمی: =))
اون بنده خدام مرد از خجالت :-[ روحش شاد و یادش گرامی :|



اینکه بعضیا حواسشون نیس ب معلماشون ک خانومن میگن "مامان" خیلی مهم نی ولی این ک من تو سال چهارم ب آقا ایکس مذکور بگم "بابا" خیلی ضایعس می فهمی؟؟؟؟ :|
 

علیمپو

بچّه سنّی
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,858
نام مرکز سمپاد
حلی۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

منتظر اس‌ام‌اس یکی از دوستان بودم، گوشیمم رو ویبره بود، شیکمم لرزید و دست بردم که گوشیمو بردارم، متوجه شدم صدای قار و قورِ شیکمم بوده! :‌))
 

مِهرنوش

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
383
امتیاز
6,865
نام مرکز سمپاد
‌‌‌‌فرز
شهر
الف
سال فارغ التحصیلی
96
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

دو سه روز پیش امتحان زبان فارسی و ادبیات و عربی تو یه روز داشتیم :/ (حالا بماند که چه قدر رفتیم غر زدیم که لغو شه حداقل یکیشو، نشد. شبش تا صبح بیدار موندیم خوندیم دیگه :/ )

×بعد از امتحان زبان فارسی(سومین امتحان:/ و مغزی پر از هَنگیـ ـات:/)
من:بچه ها دیدین سوالاشو از کتابه porse man (پُرس مَن)در اورده بود؟ (;; (به حالت بال دراوردن که منبع سوالاشُ پیدا کردم)
دوستم(در حال ترکیدن از خنده):مجید دلبندم اون کتاب پُرسـِمان گاج بود

خب لعنتیا چرا اسم انتشاراتتونُ به انگلیسی بالای برگه هاتون مینویسید؟ :|
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

قبل امتحان زبان بود
یکی پرسید: uneasy معنیش چیه؟
اون یکی پرسید: embarrassment یعنی چی؟

قاطی کردم گفتم: دلپاچگی
:)) :)) :)) :))

ترکیبی از دلواپسی و دست پاچگی

 

f@him

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
427
امتیاز
21,028
نام مرکز سمپاد
فاتح
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
IT
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

واقعا جا برای ترکیدن داش
از زبان دوستم:
تو کلاس بودیم یهو م.ب اومد تو گف بچه ها اسم استاد یکی از کلاسای ابنس امام خمینی رحمته الله علیهه!!!!!(دقت کنین رحمته الله علیه هم داش)
بعد گفتم عجب :-? کجا نوشته بوده اینو مگه:م.ب گف دم در ابنس نوشته بود کلاس فلان داخل پرانتز مدرّس امام خمینی(ره)....
بعد من و بقلیم: :)) :)) :)) :)) :))
دیگه معلوم شد "مدرس"رو مدرّس میخونده :))
تازه آخرم کلی اصرار کردیم که پذیرف اون مدرسه =))
 

PlusME

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
290
امتیاز
1,492
نام مرکز سمپاد
HeLLi 1
شهر
KerMan
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی شیراز
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

روز عاشورا به مدت چن ثانیه داشتم فک میکردم اگه محرم و و ماه رمضون بیفته رو هم چی میشه بعد داشتم تحلیل میکردم اونوقت عزادارای واقعی معلوم میشه که چیزی نمیخورن!! که یهو فهمیدم چی شده :-" :-"
 

moOn:)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
335
امتیاز
2,483
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ارومیه
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

همین‌طور که داشتم می‌رفتم سمتِ داروخونه تا یه بسته قرص بخرم، تو ذهنم به این فکر می‌کردم که خمیردندونم داره تموم می‌شه و بهتره یه خمیردندونِ اورال‌بی هم بخرم و...

+یه بسته قرصِ اورال‌بی می‌خوام.
-قرصِ چی؟!
+قرصِ ا و ر ا ل ب ی !
-اشتباه بهتون گفتن.
+نه آقا، مطمئنم. شاید بهتر باشه شما از دکتر بپرسید.
-فکر نمی‌کنید با...
+ای وایِ من :‌)) وای‌:‌)) نه، نـــــــه! منظورم خمیردندونِ اورال‌بی ه. در واقع منظورم قرصه، ولی خمیردندونم می‌خوام ! یه لحظه :‌))) الان می‌گم دقیقن چی می‌خوام!

پ.ن:خودمم خوشال می‌شم با سوتی‌هام :‌‌| آقاهه هم کلن پوکرفیس بود بیشتر ضایع شدم :‌-"
 

زﮩرا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
706
امتیاز
8,250
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
کِرمان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
کرمان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

الآن شخصیتم اینجا میره سوال اگه تعریف کنم ؛ امروز سر کلاس شیمی دوستان اسکاندیوم رو " اسکاندوم " صدا میزدن؟ اگه آره که بگین ؛ تعریف نکنم : -"

پ.ن: الان دوستان از عقب اشاره کردن بروزن " اس آر ان آ " هست ایشون : -"

پ.ن : اینکه بعد این قضیه هممون قهقهه زدیم؛ دلیلی نیست که این چیزا رو میدونیم؛ ما خیلیم پاکیم : -"
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,189
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

استاد :یه مثال فلان طور از lipid ها? بچه ها بگیییین
من: روغن قرچک
استاد:بله روغن قرچک..

یهو ما هممون تازه فهمیدیم چی شد :D
قرچک که نزدیک ورامینه،،،اون روغن کرچکه بابا :))
 

paramore

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
249
امتیاز
1,229
نام مرکز سمپاد
دبيــرـــــتان فرزانــگان يـــك
شهر
تهران
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

ديروز زنگ خونه خورده بود و معلممون بيشتر نگهمون داشت، بعد كه گفت بريد من و دوستم با عجله دويديم بريم كه به سرويسمون برسيم. تو راه پله كه بوديم، دو تا از بچه ها جلومون داشتن با سرعت مورچه راه ميرفتن! واقعاً خيلى كند داشتن ميرفتن. منم از اونجايى كه ديرم شده بود و با اون دو نفر هم تقريباً رفيق بودم با لحن بدى سرشون داد زدم راه برو ديگه! :-w
ولى چيزى كه من نديده بودم معلممون بود كه جلوى اين دو نفر داشت ميرفت و از اونجايى كه پاش درد ميكرد خيلى آروم راه ميرفت!
اين بنده خدا هم فكر كرد من با اونم! برگشت يه نگاهى بهم انداخت و سعى كرد تند تر بره ولى من كه كلا نفهميدم جريان چيه عذرخواهى هم نكردم X_X
چند ثانيه بعد دوستم هم كه گويا ايشون رو نديده بود حتى بلند تر از من داد زد چرا راه نميرين پس؟! :-w :-w L-:
ديگه معلم بنده خدا برگشت گفت شما رد شين برين خب
ما هم با حداكثر سرعت پا به فرار گذاشتيم X_X X_X :))
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,561
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

در پی صحبت های ناظم گرامی درباره ی سیزده آبان ،بعد از تموم شدن سخنان ،کمی دعوامون کرد(چرا اینقدر ماژیک استفاده می کنید؟؟؟!_دیوار تازه رنگ کردیم و....)
داشتیم بالا می رفتیم ،دوستم داشت درباره ی سرعت شخصی صحبت می کرد.گفت:
لعنتی مثل ماژیک بالستیک میدوئه!!!
یه دقیقیه همه نگاش کردن و گفت :
:D :D :D :D :Dموشک بالستیک!
یعنی تا آخر زنگ که ماژیک می دیدیم میخندیدیم :))
 

M.H.R

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
256
امتیاز
685
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
urm
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

معلم زمین شناسی ما خیلی بدخطه و همیشه هم قبل از شروع درس یه خلاصه از درس رو تخته می نویسه و ما هم اونارو تو کتاب می نویسیم . جلسه قبل رو تخته نوشته بود درجهشوری . قبل شروع درس و در حین یادداشت برداری یکی پرسید ببخشید خانم اون واقعا درجه سنتوریه ؟! و چند نفر هم همراهیش کردند :D معلم که چشماش چهارتا شده بود گفت نه درجه شوریه . بعد من و چند نفر دیگه گفتیم : ااااامگه این درجه تنوری نیست؟! :D بیچاره خیلی از خط خودش ناامید شد :D
 

shaylin

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
150
امتیاز
1,323
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
khorasan
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

داشتیم بایکی از بچه های سایت خیلی تاکید داره رو این که اتییسته و اینا صبت میکردیم :د
خدا اینا درکار نیس :د
البته خیلییی بچه ی خوبیه و اسمشو که نمیگم تازه نگمم فرق نمیکنه ،چون تو سایت اتییست زیاده
خلاصه داشت میگف که د رس میخونم،هم زمان کار میکنم و اینا
بله دیگه استعداده ... خدا داده ماعم استفاده میکنیم ...
دقت کنین خدا ...
؛؛)
 

...ELINOR...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
7,503
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
آزاد مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

خواهر گرام سر امتحان دینی :

معنی کنید
ان الله شکورا علیما

جواب ایشون :-"
خدا ی عالمه شکر گزاره

:))
این ب من نرفته ها :))
اصن با من نیس :-"
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,561
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

ناظم عزیز و گرامی(ببخشید اشتباه شد بره بمیره!)در طول سخنانی که می گفتند کم کم حرف هایشان به دعوا و بزن بزن در صف کلاس بچه های نهم الف و ب منجر شد!در ادامه هنگامی که ما را نصیحت می کردند(نزدیک بود میرکروفونو بکنه تو حلقمون!داشتیم کر میشدم اینقدر داد میزد!)و هنگامی که درباره ی اوضاع دیوار تازه رنگ شده ی مدرسه(که به گند کشیده شده!!) صحبت می کردند یکی از دبیران محترم(خدا خیرش بده)آمدند و با ناظم عزیز حرف زدند.حالا حرف های رد و بدل شده:
دبیر:چه خبره ؟؟؟؟خانوم احمدی صدا تو بیار پایین بچه های دوم تجربی آزمون دارن!
ناظم:اهههههم!خانوم عزیز ما داریم با بچه های خوب مدرسه دوستانه حرف میزنیم!!!(توجه کنید دوستانه!)
دبیر:خانوم احمدی اگه این محترمانته بخوای دعوا کنی چی کار می کنی؟؟
دانش آموزان:در حال ترکیدن
ناظم:میشه تشریف ببرید بالا؟؟؟(محترمانه گفت گمشو!)
دبیر:خجالت بکش خانوم محترم!!میخوای بیا منو بزن!!!!!
(و نکته اینجاس که کنار مدرسه یه شرکت ام دی اف سازی هست و صدای خنده ی کارگراش تو مدرسه هم میومد!!)
بر طبق شواهد گفته شده دانش آموزان پس این وقایع بر روی زمین از شدت خنده نشسته بودند که ناظم به صورت خشمگین(کمی بیشتر!)به داخل دفترتشریفش را برد(فرار کرد).
 

...ELINOR...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
7,503
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
آزاد مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

سوال امتحان
تفاوت کانی ها از لحاظ بلور در چیست؟!

جواب بنده
انسجام درونی در عین نظم تکمیلی!![nb]میخواستم بنویسم تدریجی دیدم معنی نمیده :-"[/nb]

این چی بود؟؟؟چرا؟؟؟ :)) :)) :))
این رِل وید دینی x: >:D< :)) :((
 

arezoo.s

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
1,808
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک مشهد
شهر
مشهد
مدال المپیاد
فقط نه فصل مورتیمر خوندم......
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

توی امتحان زبان بعد از ریدینگ همه ش دیگه سوالای تستی بود.....ولی من فکر کردم به عادت امتحانای قبل باید چندتا پرسش تشریحی از متن هم باشه....جلوی سوال اول تستی توضیح دادم درحد سه خط......وبه خاطر تایپ بد برگه جلوی گزینه ها هم توضیح دادم!!!!!!!!!!!!!!!!!
احتمالا دبیر وقتی برگه مو دیده نفهیده از کجا خورده....... :D :D
 
ارسال‌ها
2,289
امتیاز
62,974
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

داشتم حضور غیاب می‌کردم؛ چشمام هم به‌خاطر نخوابیدن شب قبل می‌سوخت.

خانوم ایزدی؟
حاضر.

خانوم ایکبیری؟ :| فامیلیتون ایکبیریه جدا؟ :O
نه‌خیر. کبیری هستم خانوم. :-w

خوبه چیز دیگه‌ای نخوندم. :-"
 

M.H.R

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
256
امتیاز
685
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
urm
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

اسم یکی از بچه های کلاسمون مهشیده و سال قبل معلم شیمیمون صداش زد جمشید :D
 
بالا