• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

صندلی داغ رتبه های برتر کنکور-خانم پری ناز مسیبی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,189
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : صندلی داغ رتبه های برتر کنکور-خانم پری ناز مسیبی

تبریک میگم بهت >:D<
امیدوارم همیشه خیلی موفق باشی و راهی که انتخاب کردی رو هر روز بیشتر از قبل دوست داشته باشی.
منم با مخالفت شدید همه اومدم سمت دارو، هنوزم که هنوزه حس میکنم ناراضی ان بعضی وقتا.
ولی خودم روز به روز بیشتر از انتخابم مطمءن میشم.


حالا برای این که سوالم پرسیده باشم:
نظرت در مورد صتدلی داغ مطهری که خیلی یخ و بی مزه ست چیه? :-"
دو خط از خودت تعریف کن
نظرت در مورد من چیه ;;)

سوال درسی:
انگلیسی میخوای بخونی ?چرا مثلا اسپانیولی یا ایتالیایی نمیخونی که بشه زبان سوم و ..
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,189
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : صندلی داغ رتبه های برتر کنکور-خانم پری ناز مسیبی

تو هم بدتر از اون، چرا جواب نمیدی خو،،،
 

Parinaz.

پری‌ناز
ارسال‌ها
1,932
امتیاز
9,953
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قزوین
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
آزاد تهران جنوب
رشته دانشگاه
طراحی لباس
پاسخ : صندلی داغ رتبه های برتر کنکور-خانم پری ناز مسیبی

به نقل از بره ناقلا :
تو هم بدتر از اون، چرا جواب نمیدی خو،،،
مسافرتم با گوشی سخته... ببخشید
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,189
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : صندلی داغ رتبه های برتر کنکور-خانم پری ناز مسیبی

به نقل از پری ناز :
مسافرتم با گوشی سخته... ببخشید
اهان اوکی
 

Parinaz.

پری‌ناز
ارسال‌ها
1,932
امتیاز
9,953
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قزوین
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
آزاد تهران جنوب
رشته دانشگاه
طراحی لباس
پاسخ : صندلی داغ رتبه های برتر کنکور-خانم پری ناز مسیبی

سلام پری‌ناز؛؛)
تبریک میگم واقعا؛؛)

غیر از شغلی که الآن در نظر داری برای آینده ات، چه شغل دیگه ای رو میتونی متصور شی برای خودت؟
به علوم پایه علاقه داری؟ اگه آره کدوم رشته اش برات هیجان انگیزتره؟
درآمد چقدر برات مهمه؟
نظرت راجع به پزشکی چیه؟ :-"
سال کنکور سمپادیا زیاد میومدی؟ :-" مفید بوده برات یا مضر یا خنثی؟ :-"
فک کنم رایان تدر گوش میدی اگه اشتباه نکنم. ;;)
نظرت راجع به ایشون چیه؟ بهترین آهنگش چی بوده برات؟

و مهمترین سوالم اینکه؛ چطور تونستی بدون فکر کردن به باورهای غلط جامعه در خصوص تاپ بودن برخی رشته ها به ویژه تو تجربی، ول کنی و بری دنبال علاقه ات؟ چه فکری باعث میشد که بری و چه فکری باعث میشد که پشیمون نشی؟

+توصیه‌ای داری برای ما کنکوریا؟:د
سلام. مرسی. :D

شغلی برای آینده م در نظر ندارم میخوام درسو بخونم، اونم به مرور متوجّه میشم که میخوام چه کاری کنم!
یه موقع میخواستم نویسنده شم ولی دیدم استعدادشو نداشتم. ((: همیشه دوست داشتم یه اموزشگاه زبان عالی داشته باشم، اونم که فعلا سرمایه شو ندارم. ((:

زیست شناسی رو همیشه با علاقه میخوندم ولی هیچوقت به عنوان رشته ی دانشگاه بهش فکر نکردم.

خب الان توی سن و موقعیتی نیستم که نیاز به درآمد رو حس کنم چون هنوز از طرف پدرو مادرم تامین مالی میشم.
درآمد مهم هست ولی برام انگیزه قوی ای نبود وگرنه میتونستم همون تجربی و بعدش پزشکی رو ادامه بدم... چیزای مهم تری ام هست...

پزشکی رو دوست دارم ولی نه به اندازه ی کافی؛ نه به اندازه ی رشته ی خودم.

سمپادیا زیاد میومدم ولی مثل سالای قبل تو بحثای دنباله دار شرکت نمیکردم که مجبور بشم به اومدن! خیلی از تاپیکای گفت و شنود/عقیدتی/اجتماعی/انجمن کنکوریا رو دنبال میکردم و همه ی حرف بزنارو میخوندم؛ خیلی از دعواهارو حتّی :))؛ تو حرف بزن و انجمن پشتیبانی کنکور 94 پست میذاشتم. و اینا! وقتمو زیاد میگرفت خب ولی اگه سمپادیا هم نمیومدم میرفتم پینترست مثلاً یا گودریدز؛ پس فایده ی سمپادیا بیشتر از ضررش بوده. :))

بله گوش میدم. خدای آهنگسازی پاپه؛ من دیگه حرفی ندارم. :D آهنگ Counting Starsش خیلی inspired ـم کرد. :-"

اینکه چرا رفتم دنبال علاقم رو بین حرفای قبلیم زیاد گفتم. و اینکه چرا پشیمون نشدم؟ خب من بالاخره بعد چند سال برای خودم یه تصمیم تحصیلی درست و حسابی گرفتم و ایندفعه مثل این نبود که خودمو به زور به یه چیزی نگه داشته باشم و دلم اونجا نباشه. تابستون قبل از سال سوم هنوز شک داشتم که تجربی بمونم یا برم انسانی. وسط سال سوم میخواستم المپیاد ادبی بخونم که اونم عملی نشد یعنی انقد خودمو تو تجربی گرفتار میدیدم که انگیزه ی نداشتم برم سراغ المپ ادبی. آخر سال یه معدل کتبی خوبم گذاشته ن کنار کارنامم و گفتم خب دیگه آستینارو بزنیم بالا بریم برا پزشکی. ترازای قلمچیو تو تابستون دویست تا دویست تا بالا بردم تا هفت هزار ولی همشو انگار مجبور بودم. فقط زیست و ادبیات بودن که ب علاقه میخوندم. وقتی تغییر رشته دادم به نظرم همه ی اشتباهای انتخاب رشته دبیرستان و المپیاد شرکت نکردنم جبران شد. از "زورکی" درس خوندن و "زورکی" هدف داشتن خلاص شدم و کیه که پشیمون شه از همچین چیزی؟

+ توی انتخاباتون تجدید نظر کنین ببینین واقعا دارین برای چیزی درس میخونین یا فقط خودتونو گرفتار سیل رشته های خفن کردین؟ :D
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا