• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

تالار افتخارات مشاهیر معاصر

  • شروع کننده موضوع
  • #1

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,916
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
اینجا شما میتونید با معرفی مشاهیر و دانشمندان و شخصیت های علمی معاصر بقیه رو هم با اون ها آشنا کنید.
چه کسانی بودند چه کارهایی کردند و اگر در قید حیات هستند الان مشغول چه کاری هستند و افتاراتشون چیه و غیره.

این شخصیت ها میتونند شامل شخصیت ها و دانشمندان ایران خودمون یا دانشمندان و شخصیت های علمی خارجی باشند.

چیزایی که نباید فراموش کنید این هست که ، شخصیت ها معاصر باشند (نرید تو خوارزمی و نمیدونم اینجور گذشته ها ) و یجوری باشه که بدرد بخوره و جلب باشه و باعث آشنایی بشه.
خیلی خیلی توضیح ندید و یه توضیح مختصر و مفید جهت آشنایی بدید .
شخصیت ها حتما از جمله دانشمندان و شخصیت های علمی باشند.

× و حتما فراموش نشه که نکنید اینجارو کپی پیست گاه از ویکی پدیا و اینا، اون قسمت هایی که بدرد میخوره برای ایجاد یه آشنایی مختصر انتخاب کنید و بنویسید و غیره، پست ها کپی پیست اولش اطلاع داده میشه که ویرایش بشه و بعد اگه نشد ممکنه حذف بشن .

(فعلا یه مدت این تاپیک بصورت آزمایشی ایجاد کردم اگه فعالیتش خوب باشه و رضایت بخش و کپی پیست نشه یکسره توش و ایجاد دردسر نکنه باقی میمونه در غیر اینصورت ممکنه بیخیال بشم :د)

 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,916
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
استیون ویلیام هاوکینگ

4ee3faa67ea746a0685dc0d607fdd27b.jpg
Hello. my name is Stephen Hawking. physicist, cosmologist, & something of a dreamer. although i can not move & i have to speak through a computer; in my mind i am FREE

استیفن هاوکینگ، یک فیزیکدان نظری و کیهان‌شناسی بریتانیایی است که کارهای علمی اش سابقه‌ای بیش از چهل سال دارد.
در حال حاضر، او عضو جامعهٔ سلطنتی هنر، یک عضو ثابت جامعهٔ اسقفان دانشمند و در سال ۲۰۰۹ میلادی دریافت کنندهٔ مدال آزادی ریاست جمهوری امریکا است.
استیون هاوکینگ به مدت سی سال دارنده کرسی ریاضیات لوکاس بوده، از سال ۱۹۷۹ میلادی تا یکم اکتبر ۲۰۰۹. او به خاطر کاری‌هایی که در زمینهٔ کیهان‌شناسی و جاذبه کوانتوم انجام داده است، به ویژه در زمینهٔ سیاه چاله شناخته شده است.
هاوکینگ مبتلا به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک است، وضعیتی که پس از سال‌ها، پیشرفت بیماری در بدنش، او رابه فردی کاملا فلج مبدل نموده است. معمولاً مبتلایان به این بیماری بی‌درمان مدت زیادی زنده نمی‌مانند و این مدت برای استیون بین دو تا سه سال پیش‌بینی شده بود. همسر استیفن (جین وایلد) بسیار در موفقیت او و بازگشت او به زندگی موثر بوده.
این اعجوبه مفلوج استیفن هاوکینگ پرآوازه ترین دانشمند دهه آخر قرن بیستم است که اکنون در دانشگاه معروف کمبریج همان کرسی استادی را در اختیار داردکه بیش از دو قرن پیش زمانی به اسحق نیوتن کاشف قانون جاذبه تعلق داشت.همچنین وی را انیشتین دوم لقب داده اند زیرا می کوشد تئوری معروف نسبیت را تکامل بخشد و از تلفیق آن با تئوری های کوانتومی فرمول واحد جدیدی ارائه دهد که توجیه کننده تمامی تحولات جهان هستی از ذرات ریز اتمی تا کهکشان های عظیم باشد.


استیفن هاوکینگ در ویکی

استیون هاوکینگ کیست؟
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

August McJoseph

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
3,916
نام مرکز سمپاد
هاش II
شهر
مشهد
ریچارد فیلیپس فاینمن

Richard_Feynman_Nobel.jpg
I was born not knowing and have had only a little time to change that here and there.
Our responsibility is to do what we can, learn what we can, improve the solutions, and pass them on.

ریچارد فاینمن از تأثیرگذارترین فیزیکدان‌های آمریکایی قرن بیستم بود. وی نظریهٔ الکترودینامیک کوانتومی را تا حد زیادی گسترش داد، او در زمینه فرمول‌بندی انتگرال مسیر در مکانیک کوانتوم، تئوری الکترودینامیک کوانتوم، فیزیک ابرشاره در هلیوم مایع ابرسرمایش یافته و فیزیک ذرات (مدل پارتون) تخصص داشت.
در سال ۱۹۵۹ در انجمن فیزیک آمریکا در سخنرانی مشهور خود به بررسی بعد رشد نیافتهٔ علم مواد پرداخت و توجه دانشمندان را به توانایی بشر برای دست کاری مواد در مقیاس اتمی جلب نمود. سخنرانی که می‌توان آنرا اولین بحث در زمینه فناوری نانو دانست.
در سال ۱۹۶۵ بدلیل پژوهش‌هایش در زمینهٔ الکترودینامیک کوانتومی، جایزه نوبل فیزیک را به همراه جولیان شووینگر و سین‌ایترو تومونوجا دریافت کرد.

Sm_feynman.jpg
تمبر یادبود ریچارد فاینمن - انتشار 2005 آمریکا

ریچارد فایمن در زمان حیات خود به یکی از مشهور ترین دانشمندان جهان بدل شد. در 1999 در رای گیری از 130 فیزیکدان که توسط مجله انگلیسی فیزیکس ورلد برگزار شد او به عنوان یکی از 10 فیزیکدان برتر تاریخ انتخاب شد.

10547443_513661882098180_7472007779660527424_n.jpg
در دوران دبیرستان ضریب هوشی وی را ۱۲۵ اندازه گیری کردند.فاینمن بعدها تست های روانشناسی را مسخره خواند.
در 1933 در حالی که 15 سال داشت مثلثات، جبر پیشرفته، سری های نامحدود، هندسی تحلیلی و حساب دیفرانسیل و انتگرال را به صورت خود آموز، فرا گرفت.
در سال آخر دبیرستان بود در مسابقه ریاضی که توسط دانشگاه نیویورک برگزار شد برنده شد، اختلاف امتیاز او با نزدیک ترین رقیب هایش، تعجب داوران را برانگیخت.


ریچارد فاینمن در ویکی

ریچارد فاینمن کمی بیشتر
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,844
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
سیمور بنزر (۲۰۰۷-۱۹۲۱)

yZgBfr.png

سیمور بنزر[nb]Seymour Benzer[/nb] یک فیزیک‌دان، زیست‌شناس مولکولی، ژنتیک‌دان رفتاری و در کل یکی از جالب‌توجّه‌ترین دانشمندان قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم در آمریکا بود.

بنزر زمانی که تنها پانزده سال داشت از دبیرستان فارغ‌التحصیل و وارد دانشگاه بروکلین شد و لیسانس فیزیک گرفت. در مقطع دکتری و در دانشگاه پوردو[nb]Purdue University[/nb]، بنزر به عنوان یک فیزیک‌دان مستعد خودنمایی می‌کرد؛ تحقیقات دکتری او در زمینه‌ی فیزیک جامدات منجر به یافتن یک کریستال ژرمانیوم پایدار شد که می‌تواند در ولتاژهای بالا مورد استفاده بگیرد، کشفی که در نهایت منجر به تولید نخستین ترانزیستور شد. پس از اتمام دوره‌ی دکتری، بنزر بلافاصله به عنوان استادیار مشغول کار شد، با این حال، مطالعه‌ی کتاب مشهور «حیات چیست؟» نوشته‌ی فیزیک‌دان شهیر، اروین شرودینگر، بنزر را به شدّت علاقه‌مند به زیست‌شناسی مولکولی کرد. بنزر دو سال در مقطع پسادکتری در کالتک[nb]California Institute of Technology[/nb] در زمینه‌ی ژنتیک باکتریوفاژ‌ها[nb]ویروس‌هایی که به باکتری‌ها نفوذ می‌کنند[/nb] تحصیل کرد و سپس به پوردو بازگشت. در پوردو و در آزمایشگاه خودش، بنزر سیستم نقشه‌برداری ژنوم T4 rII را تدوین کرد که سیستمی برای مشخص کردن نقشه‌ی ژنتیکی ویروس‌ها با دقّت بسیار بسیار بالاست. در خلال این پژوهش، بنزر جهش‌های نقطه‌ای مختلفی که می‌توانند در ژنوم رخ دهند را کشف و دسته بندی کرد. پژوهش‌های بنزر در رابطه با این سیستم‌ نقشه‌برداری، زمینه را برای کشف کدهای سه‌گانه‌ی DNA فراهم کرد.

پس از این پژوهش، بنزر برای بار سوم زمینه‌ی کاری خود را تغییر داد و این بار، به عنوان یکی از پیش‌گامانِ این عرصه، وارد ژنتیک رفتاری شد. در دهه‌های بعدی، کار کردن روی مدل مگس سرکه، کشفیات بسیاری در زمینه‌ی مُدل کردن پیش‌روی بیماری‌های تحلیل اعصاب، یافتن پایه‌های ژنتیکی رفتار‌هایی همچون فوتوتاکسی و ریتم‌های سالانه و آرایه‌ی وسیعی از رفتارهای حرکتی و تولیدمثلی، سن‌افزایی و پیری در مگس سرکه و یافتن ژن‌های معادل در انسان‌ها به همراه داشت.

در سال ۱۹۷۸، در پی بستری شدن همسر سیمور بنزر در بیمارستان به علّت ابتلا به سرطان پستان، بنزر وارد فیلد پژوهش در رابطه با سرطان شد و تا سال ۲۰۰۷ که بر اثر سکته در گذشت، در این زمینه مشغول مطالعه و پژوهش بود.
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,844
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
روزالیند فرانکلین (۱۹۵۸-۱۹۲۰)

به مناسبت ۲۵ آپریل، روز ملّی [تو آمریکا] DNA که به همه تبریک می‌گمش [:د]



Franklin.jpg
"Conclusion: Big helix in several chains, phosphates on outside, phosphate-phosphate inter-helical bonds disrupted by water. Phosphate links available to proteins"


روزالیند فرانکلین
[nb]Rosalind Franklin[/nb] یک شیمی‌دان انگلیسی بود که کارهایش در زمینه‌ی کریستالوگرافی به وسیله‌ی اشعه‌ی X منجر به کشفیات بسیاری در رابطه با ساختار DNA، ویروس‌ها، گرافیت و ذغال‌سنگ شد. اگرچه اغلب کشف ساختار DNA را تنها به واتسون و کریک ربط می‌دهند، بنا به گفته‌ی خود واتسون و کریک و هم‌چنین موریس ویلکینز، همکار فرانکلین در آزمایشگاه کینگزکالج[nb]King's College[/nb] این کشف بدونِ دسترسی واتسون به عکسی که فرانکلین از DNA تهیه کرده بود و ویلکینز بدونِ اجازه‌ی اون به واتسون نشان داد، ممکن نبود[nb]عکس بسیار واضح بود و اگر ویلکینز این کار را نمی‌کرد، شاید مدل DNA فقط توسّط فرانکلین ساخته می‌شد.[/nb]. بسیاری معتقند چنانچه در سال ۱۹۶۲، فرانکلین هنوز زنده بود، به همراه واتسون، کریک و ویلکینز، جایزه‌ی نوبل فیزیولوژی پزشکی را به علّت پژوهش برای یافتن ساختار DNA، دریافت می‌کرد.

Photo_51_x_ray_diffraction_image.jpg
عکس مشهور از ساختار DNA تحت عنوان عکس ۵۱

روزالیند فرانکلین که در دانشگاه کمبریج دکترا گرفته بود و روی ذغال‌سنگ کار کرده بود، در پاریس و در مرکز تحقیقات شیمی [nb]Laboratoire Central des Services Chimiques de l'Etat[/nb]، تبدیل به یک بلورنگار بسیار ماهر شد. در سال ۱۹۵۰، فرانکلین به عنوان کارشناس تحقیقاتی وارد آزمایشگاه بیوفیزیک دانشگاه کینگزکالج شد. جان راندال، مسئول دپارتمان تحقیقات پزشکی در آن زمان، فرانکلین را به مدیریت پروژه‌ی کار روی DNA و هم‌چنین نظارت بر تز دکتری ریموند گاسلینگ و پژوهش‌های موریس ویلکینز در این زمینه، منصوب کرد. این انتصاب که بدون مشورت با گاسلینگ و ویلکینز صورت گرفت، منتجر به اصطکاک و سردی بین فرانکلین و این دو نفر در آزمایشگاه شد. فرانکلین عادت داشت ضمن اظهارنظر‌های هوشمندانه و رُک، در چشم افراد خیره شود، و برعکس ویلکینز، بسیار خجالتی بود، آرام و کند حرف می‌زد و مستقیماً به کسی نگاه نمی‌کرد؛ این تفاوت رفتاری، اصطکاک بین این دو را بیشتر از قبل کرد. با این‌ وجود، مهارت بالای فرانکلین در عکس‌برداری، منجر به کشف دو ساختار متفاوت DNA در محیط‌هایی با رطوبت بالا و رطوبت پایین شد [nb]کشف ساختار DNA A و DNA B [/nb] در سال ۱۹۵۳، فرانکلین پیشنهاد دستیار تحقیقاتی در دانشگاه بیرکبک[nb]Birkbeck[/nb] را پذیرفت و به پژو‌هش‌های بسیاری در رابطه با ساختار و عملکرد ویروس موزائیک تنباکو (TMV) پرداخت. در سال ۱۹۵۷، فرانکلین برای دریافت یک بودجه‌ی تحقیقاتی از سازمان مّلی سلامت آمریکا درخواست داد که تصویب شد و بزرگ‌ترین بودجه‌ای بود که تا آن زمان در دانشگاه بیرکبک تصویب شده بود. در سال ۱۹۵۸، قرار بود فرانکلین مدلی که از ویروس موزائیک تنباکو ساخته بود را در یک نمایشگاه بین‌المللی در بروکسل نشان دهد، این نمایشگاه، تنها به همراه تصویری از مُدل فرانکلین، در روز ۱۷ آپریل ۱۹۵۸ برگزار شد، چرا که فرانکلین تنها یک روز قبل، بر اثر ابتلا به سرطان تخم‌دان، در ۳۷ سالگی درگذشته بود.


image_04_large.jpg
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,844
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
آلن تورینگ (۱۹۵۴-۱۹۱۲)

url.jpg
"A man provided with paper, pencil, and rubber, and subject to strict discipline, is in effect a universal machine"​

آلن تورینگ[nb]Alan Turing[/nb] یک دانشمند علوم کامپیوتر پیشگام، ریاضی‌دان، منطق‌دان، فیلسوف، زیست‌-ریاضی‌دان و رمزنگار بریتانیایی بود. اون نقش و تأثیر شگرفی در پیدایش علم کامپیوتر داشت، و در پژوهش بر روی ماشین تورینگ، که مدلی عمومی و ابتدایی از یک کامپیوتر محسوب می‌شود، مفهوم «الگوریتم» و «محاسبات کامپیوتری» را فرمول‌بندی کرد. امروزه، تورینگ را پدر علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی می‌دانند.

تورینگ در طول جنگ جهانی دوّم، در مرکز دولتی رمزنگاری بریتانیا در بلتچلی پارک کار می‌کرد؛ او سال‌ها در این مرکز بر روی روش‌هایی برای کشف پیام‌های کدگذاری‌شده‌ی ارتش آلمان کار کرد. نقش محوری تورینگ در این زمینه، به متّفقین کمک کرد تا نازی‌ها را در بسیاری از نبرد‌های تعیین‌کننده‌ی جنگ شکست دهند، از جمله نبرد آتلانتیک. تخمین زده شده که فعّالیت‌های بلتچلی پارک جنگ جهانی دوّم را از ۲ الی ۴ سال کاهش، و جان ده‌ها میلیون انسان را نجات داد.

تورینگ پس از جنگ مشغول به کار و پژوهش در لابراتوار ملّی فیزیک در لندن شد. اون در این مرکز شروع به طراحی یک موتور اتوماتیک کامپیوتری (ACE) کرد، و در سال ۱۹۴۶مقاله‌ای مفصّل در رابطه با جزئیات کارش نوشت. در سال ۱۹۴۷، تورینگ به کمبریج رفت و سلسله پژوهش‌هایی بسیار ارزشمند در رابطه با هوش مصنوعی انجام داد که تا پیش از مرگش منتشر نشدند. در مدّتی که او در کمبریج بود، ACEای که طرّاحی کرده بود در غیابش ساخته می‌شد. هر چند ساخت ACE تورینگ هیچ‌گاه به اتمام نرسید، شماری از ابرکامپیوتر‌های ابتدایی ساختار خود را مدیون آن هستند. تورینگ در سال ۱۹۴۹ رئیس لابراتوار کامپیوتر در دانشگاه منچستر شد و طی سال‌های آینده، پژوهش‌های قابل‌ توجّهی در رابطه با هوش و محاسبات کامپیوتر‌ها انجام داد. در سال ۱۹۵۰، در مقاله‌ای که در مجله‌ی Mind به چاپ رسید، تورینگ به مسئله‌ی «هوش مصنوعی» پرداخت و آزمایشی پیشنهاد کرد که از آن زمان تا به حال، تحت عنوان «تست تورینگ» شناخته می‌شود؛ تست تورینگ در حقیقت آزمایشی برای تعیین هوشمندی یک کامپیوتر است. ایده‌ی مرکزی این تست این است که یک کامپیوتر می‌تواند «هوشمند» فرض شود، اگر یک انسانِ «بازجو» نتواند از طریق برقراری مکالمه با آن، تشخیص دهد که آیا با یک ماشین طرف است یا انسان. فُرم وارونه‌ی تست تورینگ را می‌توان در CAPTCHAهایی که امروزه در سراسر اینترنت دیده می‌‌شود بازیافت، تستی برای تشخیص این که کاربر یک انسان است یا کامپیوتر. تست تورینگ تأثیری پایدار و شگرف بر مباحث هوش مصنوعی داشته و دارد.

از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۴، تورینگ به زیست‌‌شناسی ریاضیاتی علاقه‌مند و در زمینه‌ی ریخت‌شناسی تکوینی[nb]Developmental Morphology[/nb] مشغول به کار شد. در ۱۹۵۲، او مقاله‌ای تحت عنوان «مبنای شیمیایی ریخت‌زایی» به چاپ رساند که در آن، تئوری الگوسازی تورینگ مطرح شده است. صحّت این تئوری، شصت سال پس از مرگ تورینگ با آزمایش‌های متعدّد به تأیید رسید. به رغم مدّت زمان کمی که تورینگ در این زمینه مشغول پژوهش بود، نتایج کارهایش تأثیر مهمی بر روی مطالعات تکوینی در زمینه‌ی ریخت‌زایی و الگوسازی گذاشت.

اوایل سال ۱۹۵۲ و در بریتانیایی که در آن زمان هم‌جنس‌گرایی را جرم می‌دانست، تورینگ که هم‌جنس‌گرا بود، به جرم برقراری رابطه با یک مرد دستگیر و در ۳۱ مارچ ۱۹۵۲ محکوم شد. قاضی به تورینگ گزینه‌ای در برابر رفتن به زندان داد: «درمان» هورمونی برای کاهش لیبیدو. تورینگ این گزینه را پذیرفت که شامل تزریق دوزهای بالای یک استروژن خاص به نام استیل‌بسترول می‌شد. این تیمار که یک سال ادامه یافت سبب ناتوانی، ضعف، بروز صفات زنانه و افسردگی شدید در تورینگ شد.

در ۸ ژوئن ۱۹۵۴، جسد آلن تورینگ بر روی تختش، در حالی که یک سیب گاز زده کنارش بود، پیدا شد. علّت مرگ هضم میزان مرگ‌باری از سم سیانید تشخیص داده شد و گزارش شد که تورینگ، خودش سیب را به سیانید آغشته و با گاز زدن آن خودکشی کرده است.

در سال ۲۰۰۹، در پی کمپین‌های مردمی، دولت بریتانیا در رابطه با برخورد نامناسب و غیراخلاقی که با تورینگ شد و به محکومیت او انجامید، رسماً عذرخواهی و او را عفو کرد. در سال ۲۰۱۳، نامه‌ی عفو و عذرخواهی رسمی در رابطه با آلن تورینگ، توسط ملکه‌‌ی انگلستان به امضا رسید.

در پای مجسمّه‌ی یادبود تورینگ در ساکویل پارکِ منچستر، این کلمات به چشم می‌خورد:


آلن متیسون تورینگ
(۱۹۱۲-۱۹۵۴)
پدر علوم کامپیوتر
ریاضی‌دان، منطق‌دان
رمزنگار زمان جنگ
قربانیِ تعصّب
 

hamed.yas

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
547
امتیاز
6,500
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد1
شهر
مشد
سال فارغ التحصیلی
1345
مدال المپیاد
مدال تو مشتم بود.از چنگم درآور
رشته دانشگاه
پزشک. دکتر. طبیب
ایروین رُز.

ایروین رز؛ برنده نوبل شيمی 2004 درگذشت

images.jpg


ايروين رز[nb]Irwin Rose[/nb] يک زيست شيميدان که جايزه نوبل سال 2004 در شيمي را به دليل کشف روشي که سلول ها پروتيين هاي ناخواسته را نابود مي کنند به اشتراک از آن خود کرد ، در سن 88 سالگي درگذشت.

کشف وي و همکارانش پايه اي براي ابداع درمان هاي جديد براي بيماري هايي مانند سرطان گردن رحم و فيبروز کيستيک شد.

جانت ويلسون سخنگوي دانشگاه کاليفرنيا که رز در آنجا کارهاي تحقيقاتي انجام مي داد، اعلام کرد که رز اوايل صبح سه شنبه در حين خواب در درفيلد واقع در ماساچوست درگذشت.

هوارد گيلمن رييس دانشگاه کاليفرنيا در يک بيانيه دانشگاهي اعلام کرد: رز از يک هوش فوق العاده و کنجکاوي تزلزل ناپذيري در مورد رويه هاي اساسي بيولوژيکي و شيميايي که پايه و اساس زندگي هستند، برخوردار بود.

هر سلول انسان شامل حدود 100 هزار پروتيين مختلف است که کارهايي از قبيل تسريع واکنش هاي شيميايي و غيره بر عهده دارند.

رز به همراه آرون سيچانور و اورام هرشلو که هر دو از رژيم صهيونيستي بودند جايزه نوبل شيمي در سال 2004 را به دليل کشف بوسه مرگ براي پروتيين ها به اشتراک از آن خود کردند.

OnlineNewsImage.aspx


بوسه مرگ براي پروتيين ها روشي است که به وسيله آن سلول هاي گياهي و حيواني پروتيين هاي مسن و آسيب ديده را تشخيص داده و تجزيه مي کنند. با اين روش سلول ها فرآيندهاي حياتي خود را در سطح مولکولي مورد مراقبت قرار مي دهد.


رز در 16 ژوئيه 1926 در بروکلين واقع در نيويورک به دنيا آمد و بيشتر زمان حرفه شغلي خود را به عنوان يک محقق در مرکز سرطان فاکس چيس در فيلادلفيا سپري کرد.

فعاليت وي که منجر به برنده شدن جايزه نوبل شد در اين مرکز و در اواخر دهه 1970 و اوايل دهه 1980 صورت گرفت.[nb]ویکی پدیا : Irwin Rose[/nb]
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
نیکلا تسلا

نیکولا تسلا (به انگلیسی: Nikola Tesla) زاده ۱۰ ژوئیه ۱۸۵۶ در امپراتوری اتریش-مجارستان - متوفی ۷ ژانویه ۱۹۴۳ در نیویورک در ایالت نیویورک، مخترع، مهندس برق ومهندس مکانیک صربی الاصل آمریکایی است. وی بیشتر به دلیل سهمش در طراحی سیستم نوین برق‌رسانی براساس جریان متناوب ( AC) شناخته می‌شود.
225px_Tesla_Sarony.jpeg


تسلا پیش از مهاجرت به آمریکا، در زمینهٔ مکالمه از راه دور و مهندسی برق تجاربی کسب کرده بود. وی در سال ۱۸۸۴ به ایالات متحدهٔ آمریکا مهاجرت کرد تا در شهر نیویورک برای توماس ادیسون مشغول به کار شود. تسلا پس از مدتی کوتاه با کمک حامیان مالی فعالیت مستقل خود را آغاز و با احداث آزمایشگاه‌ها و کارخانجاتی، اقدام به تولید طیف گسترده‌ای از محصولات الکتریکی کرد. حق امتیاز موتور القایی و ترانسفورماتور جریان متناوب که از اختراعات ثبت شدهٔ تسلا هستند، توسط جورج وستینگهاوس، که برای مدت کوتاهی نیز تسلا را به عنوان مشاور خود استخدام کرده بود، خریداری شد. فعالیت‌های تسلا در سال‌های آغازین توسعه توان الکتریکی همچنین منجر به وارد شدن او در اختلافات شرکتی بر سر اتخاذ جریان متناوب یا جریان مستقیم به عنوان استاندارد انتقال توان الکتریکی شد. از این اختلافات به نام جنگ جریان‌ها یاد می‌شود.تسلا امروزه مخترع رادیو و نیز «مخترع قرن بیستم» شمرده می‌شود.تسلا حداقل در سه کشور، کرواسی، صربستان و ایالات متحده آمریکا به عنوان قهرمانی ملی مورد تجلیل است.
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
گوستاو لودویک هرتز

گوستا لودویک هرتز فیزیكدان آلمانی و برنده جایزه نوبل سال ۱۹۲۵ در روز 22 جولای در سال ۱۸۸۷ در هامبورگ به دنیا آمد و شصت سال از عمر خود را در آزمایشگاههای فیزیك گذراند و قواعد جداسازی ایزوتوپها ،مبادله انرژی میان اتم و الكترون هنگام برخورد و میزان انرژی از دست رفته ، یونیزاسیون گازها و ... را كشف كرد . او در دانشگاه‌های مختلفی تحصیل کرد و در دانشگاه‌های هال و برلین هم تدریس کرد.هرتز از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۴ در شوروی زندگی و در یك لابراتوار فیزیك این كشور كار کرد. و سپس دوباره به آلمان برگشت و در مؤسسه فیزیک لایپزیگ با سمت ریاست مشغول به کار گردید.

c8015fa16d1190fd0fb119bc19eb84ab.jpeg


او و همکارش جیمز فرانک در سال 1925 به خاطر کشف قوانین برخورد الکترون ها به اتم ها مفتخر به دریافت جایزه نوبل فیزیک شدند.
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
ویلیام رمزی

سر ویلیام رمزی ( 1923-1816 ) فیزیکدان و شیمی‌دان انگلیسی است که برای کشف گازهای آرگون، کریپتون، نئون و زنون معروف است. او همچنین نشان داد این گازها در کنار هلیوم و رادون گازهای نجیب را تشکیل می‌دهند، که خانواده‌ای از عناصر جدید بود. رمزی در سال 1904 برای تلاش‌های بی‌نظیرش برنده‌ی جایزه‌ی نوبل شیمی شد.

1417436562.jpeg


ویلیام رمزی در 2 اکتبر 1852 در شهر گلاسکو در اسکاتلند متولد شد. پدر او مهندس راه و ساختمان و عمویش، آندرو رمزی، یک زمین‌شناس مشهور بود. پس از کسب تحصیلات اولیه در آکادمی گلاسکو، رمزی به دانشگاه گلاسکو رفت و تحت نظر شیمی‌دان برجسته، توماس آندرسون، آموزش دید. او مدرک دکترای خود را از دانشگاه توبینگن دریافت کرد. پس از آن، رمزی دستیار آندرسون در کالج آندرسون شد. او در سال 1879 به عنوان استاد شیمی در دانشگاه بریستول منصوب گشت.

ویلیام رمزی پس از کسب سمت استادی شیمی در دانشگاه لندن، اکتشافات مهم زیادی داشت و مقالات علمی متعددی درباره‌ی اکسیدهای نیتروژن نوشت. رمزی با الهام از کشف رایلی در سال 1892، که بیان می‌کرد که وزن اتمی نیتروژن یافت شده در جو بالاتر از وزن نیتروژن استخراج‌شده به وسیله روش‌های شیمیایی است، یک گاز سنگین را در نیتروژن اتمسفر کشف کرد و آن را آرگون نامید. یک سال بعد، او هلیوم را از یک کانی با نام کلویت آزاد کرد.رمزی زمانی که با شیمیدانی با نام موریس ترورس در سال 1898 مشغول به کار بود، سه عنصر را از هوای مایع‌شده در دمای پایین و فشار بالا جدا کرد و آن‌ها را نئون، کریپتون، و زنون نامید. در همکاری با شیمی‌دان دیگری به نام فردریک سودی در سال 1903، رمزی نشان داد که هلیوم همراه با انتشار گازی با نام رادیوم، متناوباً در طول تجزیه‌ی رادیو اکتیو رادیوم تولید می‌شود. این کشف تأثیر عمیقی در حوزه پرتوشیمی داشت.
200px_William_Ramsay_working.jpeg


ویلیام رمزی در سال 1888 عضو جامعه‌ی سلطنتی شد و سه سال بعد، یعنی در سال 1902، به مقام شوالیه رسید. او همچنین به عنوان رئیس انجمن شیمی و انجمن بریتانیایی پیشرفت علوم کار می‌کرد.رمزی در 23 جولای 1916 بر اثر سرطان بینی در باکینگهام‌شر انگلستان در گذشت. او 63 سال سن داشت.
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
جیمز چادویک

سر جیمز چادویک[nb]sir James Chadwick [/nb] (1974-1891) فیزیکدان انگلیسی است. در سال ۱۹۳۲نوترون را که رادرفورد در سال ۱۹۲۰ وجود آن را پیش بینی کرده بود، کشف کرد و به همین سبب، درسال ۱۹۳۵ جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد.
20110913162952649_21.jpeg


چادویک در بولینگتن، از جان جوزف چادویک و آن مری نولز متولد شد. وی دوران تحصیلات ابتدایی خود را در بولینگتن گذراند و سپس به مدرسه گرامری منچستر رفت و پس از آن به دانشگاه منچستر و سپس به کمبریج رفت.در سال 1913 چادویک به آمان رفت و با هانس گایگر در دانشکده فنی دانشگاه برلین مشغول به کار شد.در طی جنگ جهانی اول در اردوگاه نظامی POW بازداشت شد؛ برای همین آزمایشگاهی در یک اصطبل به راه انداخت. او به کمک چارلز الیس بر روی یونیزاسیون فسفر و همچنین برعکس واکنش شیمیایی کلر مونواکسید کربن مشغول به کار شد.
225px_James_Chadwick.jpeg


وی در بازگشت به انگلستان در ۱۹۱۹ از سوی رادرفورد برای همکاری با دانشگاه کمبریج فراخوانده شد و از ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۵ به عنوان دستیار مدیر پژوهش های آزمایشگاه کاوندیش به خدمت پرداخت.در این فاصله بود که چادویک بزرگ ترین اکتشاف خود یعنی کشف نوترون ها را در ۱۹۳۲ به ثمر رسانید.کشف چادویک برای شکست اورانیوم ۲۳۵ بسیار مهم بود. برخلاف ذرات با بار مثبت آلفا، که توسط نیروهای الکتریکی موجود در هسته‌های دیگر دفع می‌شوند، نوترون‌ها به نیرویی برای غلبه بر کولن‌ها احتیاج ندارند و بنابراین می‌توانند در سنگین ترین عناصر نفوذ کنند و تقسیم شوند. برای این کشف به او مدال هیوز سلطنتی در سال ۱۹۳۲ و جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۳۵ اهدا شد.کشف چادویک امکان ایجاد عناصر سنگین تر از اورانیوم‌هایی را که در آزمایشگاه‌ها ساخته بودند را فراهم می‌کرد. کشف او الهام گرفته از انریکو فرمی، فیزیکدان ایتالیای و برنده جایزه نوبل است.
170px_Sm_chadwick1.jpeg


در سال ۱۹۳۶ بین چادویک که آرزوی ساخت یک سیکلوترون را در آزمایشگاه کاوندیش در سر می پروراند و رادرفورد که به شدت با تمامی پروژه هایی از این دست مخالف بود، اختلاف نظرهایی درگرفت و بدین ترتیب بود که چادویک تصمیم گرفت که کرسی استادی فیزیک دانشگاه لیورپول را که به وی پیشنهاد شده بود، بپذیرد. و در آنجا بود که وی نخستین سیکلوترون بریتانیا را ساخت. و هنگام شروع جنگ جهانی دوم برای حمایت از ادعای اوتوفریش و رادولف پیرلز مبنی به امکان ساخت بمب اتمی آماده بود. در نتیجه طی جنگ بیشتر وقت خود را به عنوان رئیس هیأت بریتانیا برای پروژه منهتن در آمریکا گذرانید. او به خاطر انجام این خدمات در ۱۹۴۵ مفتخر به دریافت لقب سر شد
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
گوتلوب فرگه

فردریک لودویگ گوتلوب فرگه[nb] Friedrich Ludwig Gottlob Frege [/nb] استاد دانشگاه و منطقدان آلمانی در سال ۱۸۴۸ در «ویسمار» واقع در ساحل آلمانی دریای بالتیک متولد شد.پدر وی کارل الکساندر مؤسس و مدیر مدرسه ی خصوصی دخترانه بود و مادر وی اگوست بیالوبلوتزکی معلم و بعد مدیر همان مدرسه شد. وی در طول سالهای ۱۸۶۴ تا ۱۸۶۹ به درس خواندن در دبیرستان ویسماراشتغال داشت. سرانجام وی پس قبولی در دوره لیسانس وارد دانشگاه ینا شد و پس از آن در دانشگاه گوتینگن به مطالعه دروس فیزیک، ریاضیات، فلسفه ی دین و… پرداخت؛ در دسامبر ۱۸۷۳ در بیست و پنج سالگی پایان نامه اش را با عنوان «در باب نمایش هندسی صورت های خیالی در سطح» ارائه نمود. تاثیر امر الف بر امر ب بیانگر چگونگی ارتباط یافتن دو امر به یکدیگر است که در آثار بعدی وی این موضوع خود را به وضوح نشان می دهد؛ موضوع پایان نامه ی وی ادامه مسیری است که گاوس آغاز کرده بود، وی نشان داد که اعداد مختلط مانند نقاطی بر روی یک سطح به نمایش در می آیند.

180px_Young_frege.jpeg


هرچند که مطالعات اولیه فرگه در حوزه ریاضیات و هندسه بود اما دیری نگذشت که منطق نیز به زمینه های پژوهشی وی افزوده شد. نخستین اثر فرگه مفهوم نگاشت (Begriffsschrift) نام دارد. وی در این اثر سعی دارد که قویترین مبانی ممکن را برای علم حساب قراهم آورد. چرا که در نظر فرگه مبانی منطقی، دقیقترین مبانی هستند.

عدم تعریف دقیق، اثبات شده و روشن در مبانی ریاضیات زمینه ای برای مطالعات بعدی فرگه در این حوزه فراهم نمود، فرگه سعی کرد مفاهیم بنیادی ریاضیات، مفروضات اصول حساب و یافتن مفهوم دقیق برای استخراج و توجیه پذیر نمودن سایر حقایق ریاضیاتی را روشن سازد. اصول اندیشه وی منطق گرایی نام دارد؛ که بر این اساس قرار دارد که می توان اصول و مفاهیم حساب را بر منطق و مفاهیم منطقی تعریف پذیر نمود.

فرگه در کتاب مفهوم نگاشت با ارائه یک نظام کامل از منطق جمله ها و تحلیل آن به تابع و سرشناسه به جای موضوع و محمول منطق ارسطویی، نظریه تسویر، نظام کامل صوری استنتاجی و تعریف منطقی دنباله ریاضی تحول شگرفی در حوزه منطق ایجاد نمود که نظام چند هزار ساله ارسطویی را که وی معتقد بود تحت تأثیر نظام دستور زبانی و روانشناختی قرار دارد مورد نقد قرار دهد.

دوران حرفه ای کار وی از سال ۱۸۷۴ تا ۱۹۱۸ می باشد که در دپارتمان ریاضیات در ینا سپری شد. وی سعی بر ایجاد ارتباط میان ریاضیات و فلسفه داشت. او در طول زندگی اش چندان شناخته شده نبود و میراث دار اندیشه ی وی برتراند راسل و لودویگ ویتگنشتاین بودند. اما هنوز هم در دنیای امروز او را به عنوان بنیانگذار منطق ریاضی مدرن و پدر فلسفه تحلیلی می شناسند؛ و در منطق وی را همتراز بنیانگذار منطق، ارسطو به شمار می آورند.[nb]http://www.ihoosh.ir/Articles/Article.aspx?id=50717 [/nb]
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
جان دالتون

جان دالتون[nb]John Dalton[/nb] شیمیدان و فیزیکدان بریتانیایی بود. معروفیت او بیشتر بخاطر پیشگامی او در نظریه اتمی است.

225px_Dalton_John_desk.jpeg


جان دالتون ۱۰ سال پیش از ثبت و اعلان استقلال آمریکا در سال ۱۷۶۶، در انگلستان زاده شد. خانواده او در یک کلبه کوچک گلی در روستایی زندگی می‌کردند. در کودکی، جان به همراه برادرش در یک مزرعه کار می‌کرد و در مغازه پدر در بافتن لباس او را یاری می‌دادند. با وجود فراهم بودن اندکی از لوازم اولیه زندگی آنها خانواده فقیری بودند، بسیاری از پسران فقیر در آن زمان از داشتن تحصیلات محروم بودند، اما جان توانست با خوش‌شانسی در مدرسه‌ای در همان نزدیک زادگاهش مشغول تحصیل شود.او تحصیلاتش را در مدرسه کواکرها آغاز کرد و دروس مذهبی‌، ریاضی و علوم را فرا گرفت. دیری نگذشت که نبوغ او در ریاضیات در سراسر ناحیه پیچید و او توانست در دهکده مدرسه‌ای تاسیس کند و مدیریت مدرسه را بر عهده بگیرد. در آن زمان او فقط دوازده سال داشت و به علم هواشناسی نیز علاقه داشت.اما به خاطر کمبود پول مجبور به بستن آن مدرسه و کارکردن در مزرعه عمه‎اش شد.

3سال بعد، به همراه برادر بزرگ‌تر و یکی از دوستانش مدرسه‌ای را در کندال انگلیس باز کرد. به تدریس انگلیسی. لاتین، یونانی، فرانسوی و ۲۱ موضوع علمی و ریاضی پرداخت. جان به یادگیری طبیعت و هوای اطراف خود می‌پرداخت. او پروانه‎ها، حلزون‎، و. . . را جمع‌آوری می‌کرد. جان دالتون پی برد که دچار کوررنگی ست و به یادگیری آن روی آورد.دالتون مدت دوازده سال به مطالعه و تحقیق در ریاضیات مشغول بود‌، ولی از مطالعه در رشته هواشناسی دست نکشید.. در ۱۷۹۳، جان به عنوان معلم خصوصی به منچستر رفت و در کالج جدید مشغول به تدریس شد. و در آنجا به مشاهده رفتار گازها پرداخت.با این حال از وضع موجود راضی نبود زیرا به سبب کمی وقت نمی توانست به مطالعاتش ادامه دهد. او در زمان اقامتش در کندال با جان گوگ آشنا شد . جان گوگ از زمان تولد کور بود با این حال به چند زبان زنده آشنایی داشت.هم‌چنین هواشناس بزرگی بود و نوشته‌هایش برای دالتون مفید واقع شد.جان

2015_07_27_19_20_16_1122005035.jpeg


گوگ‌ دالتون را تشویق کرد تا مشاهدات و تجربیاتش را در زمینه هواشناسی منتشر کند. همین امر توجه دانشمندان را به دالتون جلب کرد. او به عضویت انجمن فلسفی و ادبی پذیرفته شد و بقیه عمرش را در خدمت به این انجمن گذراند.دالتون موفقیت خود را تنها در پشتکار خود می دانست. او دانشگاه منچستر را ترک و وقت خود را تماماً صرف مطالعات علمی کرد و با این که وضع مالی خوبی نداشت، ولی باز به مطالعه علم هواشناسی پرداخت و شاید همین مطالعات وی در امر هواشناسی باعث شد که به وجود اتم پی ببرد.
او به عناصر و اجزاء مختلف و چگونگی درست شدن آنها اندیشید. جان نظریه‌ای داشت که بر طبق آن، هر عنصری از اتم‎های مجزا تشکیل شده و تمام عناصر با یکدیگر متفاوت هستند زیرا اتم‌های سازنده هر کدام از آنها، با دیگری متفاوت است.
او فکر می‌کرد که هر عنصری وزن مخصوص می‌دارد، زیرا از اتم‌های متفاوتی تشکیل شده. در سال ۱۸۰۸، جان دالتون کتابی با مضمون، نظامی نوین در فلسفه شیمی منتشر کرد که در آن وزن بسیاری از اتم‌های شناخته شده را جمع‌آوری و لیست کرده بود. مقدار عددی وزن‌هایی که او محاسبه کرده کاملاً دقیق نبودند، اما مبنایی بودند برای جدول تناوبی پیشرفته، اگرچه بسیاری نظریه دالتون در مورد ساختار اتم را نپذیرفتند، اما وی بر تحقیقات خود برای دفاع از نظریه‌اش ادامه می‌داد.نظریه دالتون مورد توجه دانشمندان قرار گرفت و او به استادی آکادمی علوم فرانسه نایل شد و در سال 1826 موفق به دریافت درجه علمی از انجمن سلطنتی لندن شد.

2015_07_27_19_26_15_1052339831.jpeg



نظریه علمی دالتون بر دقت ریاضی و اهمیت علم شیمی افزود و توانست علوم فیزیک و شیمی را به هم نزدیک کند. با کمک نظریه دالتون ثابت شد ذرات ماده جاذبه الکتریکی دارند.
جان دالتون نخستین کسی بود که برای عنصر‌های شیمیایی نشانه‌هایی نسبتاً ساده در نظر گرفت و براساس همین نشانه‌ها برای بسیاری از مواد‌، فرمول شیمیایی پیشنهاد کرد. وی جرم اتمی هیدروژن را برابر واحد فرض و بر اساس آن فرمول‌های پیشنهادی مواد‌، جرم اتمی و قانون‌های نسبت‌های چندتایی در مورد ترکیب جرمی عناصر را کشف کرد.


جان دالتون در سال ۱۸۴۴ درگذشت، او با افتخار در انگلستان به خاک سپرده شد. بیش از ۴۰۰،۰۰۰ نفر بدن بی‌جان او را هنگام قرار گرفتن در تابوت مشایعت کردند. آخرین تجربه و آزمایش مربوط به او بررسی چشم نگهداری شده او در سال ۱۹۹۵ بود تا دلیل کوررنگی او را معلوم کنند. ثابت شد که کوررنگی او از نوع نادری است که به دوتروآنوپیا معروف است. دالتون حتی پس از مرگ نیز به گسترش دانش کمک کرد.[nb] Wikipedia[/nb] [nb]http://ut-chem92.blogfa.com/post/22 [/nb]
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
فرانسیس کریک

فرانسیس هری کامپتون کریک[nb]Francis Harry Compton Crick[/nb] (زاده ۸ ژوئن ۱۹۱۶ - درگذشته ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۴) زیست‌فیزیک‌دان انگلیسی و یکی از کاشفان ساختار دی‌ان‌ای است.از فرانسیس کریک در علم زیست‌شناسی سلولی به عنوان شخصیت برجسته جهانی یاد می‌شود. او دانشمندی است که در سال 1953 به همراه دوست و همکارش، جیمز واتسون ساختار DNA را کشف و بخاطر آن، جایزه نوبل 1962 را به همراه جیمز واتسون و موریس ویلکینز دریافت کرد.

200px_Francis_Crick.png


فرانسیس در 8 ژوئن 1916 در وستون فاول انگلیس چشم به جهان گشود. پدر و عمویش کارخانه تولید کفش داشتند و از این رو زمینه نسبتا مناسبی برای رشد و پرورش فرانسیس نوجوان فراهم شده بود. او خیلی زود علاقه‌اش به علوم مختلف و کنکاش در کتاب‌ها را نشان داد. البته والدینش او را در دوران کودکی به کلیسا سپردند، اما فرانسیس در 12 سالگی از آنها خواست تا او را مجبور به حضور در کلیسا نکنند و اجازه دهند به تقویت بنیه علمی‌اش بپردازد. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در مدرسه گرامر نورتمپتون راهی مدرسه هیل‌میل در لندن شد. او با بورسیه‌ای که دریافت کرده ‌بود به مطالعه مکانیک، فیزیک و شیمی مشغول شد.

در 21 سالگی و در حالی که برای ورود به دانشگاه کمبریج ناکام مانده بود، راهی دانشگاه کالج لندن شد. از همان دوران و بخصوص با اخذ مدرک دکتری، به مطالعه زیست‌شناسی سلولی و ساختار DNA مشغول شد. در سال‌های بعد و آغاز دوستی با واتسون، تحول علمی بزرگی در وی ایجاد شد. این دوستی در سال 1951 شروع شد. واتسون تنها 23‌ سال داشت، اما درک خوبی از فرانسیس با تجربه پیدا کرده بود. این دوستی در سال 1953 ثمره تاریخی خود را نشان داد، چون آنها طرح کلی مارپیچ دوتایی مولکول DNA را ارائه‌کردند.

r91h1g.jpeg


آنها در ادامه نظریه‌ای کلی درباره ساختار ویروس‌های کوچک را مطرح کردند که با استقبال محافل علمی و زیست‌شناسی جهان مواجه شد. او در سال‌های بعد همکاری‌های مختلفی با دانشمندان شناخته شده زمان خود برقرار‌کرد که هر یک از آنها به ارائه دستاوردی در علوم زیست‌شناسی و شیمی منجر شد.فرانسیس در سال‌های پایانی عمرش با دانشمندی همچون برینر همکاری گسترده‌ای را در زمینه زیست شیمی و علم ژنتیک آغاز کرد که به ارائه ایده‌هایی درخصوص ترکیبات پروتئینی و کدهای ژنتیکی منجر‌شد.
فرانسیس کریک در ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۴ برابر با ۷ مرداد ۱۳۸۳ در سن ۸۸ سالگی در بیمارستانی در سن دیگوی، کالیفرنیا، بر اثر سرطان روده بزرگ درگذشت.



فرانسیس کریک نقش چشمگیری در رشد و توسعه دانش زیست‌شناسی سلولی داشته و دستاورد تاریخی‌اش در زمینه ساختار DNA او و جیمز واتسون را برای همیشه در تاریخ علم ماندگار کرده است.[nb] Wikipedia[/nb][nb]biografica[/nb]
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
کارل پوپر

سِر کارل رایموند پوپر[nb] sir karl popper[/nb] (۲۸ ژوئیه ۱۹۰۲ - ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۴ (میلادی) فیلسوف علم، منطق دان، ریاضی دان و اندیشمند اتریشی-انگلیسی و استاد مدرسه اقتصاد لندن بود. او یکی از بزرگترین فیلسوفان علم سده بیستم به حساب می‌آید و آثار زیادی در فلسفه سیاسی و اجتماعی از خود باقی گذاشته‌است. پوپر به دلیل کوشش‌هایش در رد روش علمی طرفداران کلاسیک مشاهده/استنباط(اثبات گرایان) از طریق پیشبرد روش ابطال‌پذیری تجربی، مخالفت‌اش با دانش برآمده از قیاس و استدلال کلاسیک (ارسطویی-افلاطونی)و دفاع از خردگرایی انتقادی، بنیادگذاری نخستین فلسفه انتقادی غیر توجیه‌گرانه در تاریخ فلسفه و دفاع نیرومندش از لیبرال دموکراسی واصول انتقادگرایی اجتماعی که به نظر او امکان ظهور جامعه باز را فراهم کردند، شهرت دارد.

2015_07_29_00_12_55_1122005035.jpeg



کارل ریموند پوپر در 28 ژوئیه 1902 در شهر وین کشور اتریش به دنیا آمد. مادرش هنرمند و پدرش حقوق دانی بود که در اصلاحات اجتماعی نیز اهتمام می ورزید.در 1918 تحصیل در مدرسه را رها کرد و مطالعه شخصی را در پیش گرفت و در دروس مختلفی همچون تاریخ، ادبیات، فلسفه، ریاضیات، فیزیک و طب حضور می یافت. در 1919 در اثر تبلیغات کمونیستها، مارکسیست شد، ولی چند ماهی نگذشت که بی پایگی وعده های بزرگ این نظام را دریافت و روی از آن برتافت. ضعف علمی روان کاوی فرویدی و روانشناسی فردی آدلر نیز در همان سال بر او آشکار گردید و در مقابل علاقه اش به تئوری نسبیت اینشتین جلب شد که به تازگی از بوته آزمونی خطیر سرفراز برآمده بود.

در 1922 در آزمون ورودی دانشگاه وین پذیرفته شد. در 1928 پایان نامه دکتریش را با عنوان "درباره مساله روش در روان شناسی تفکر" ارائه و در دو امتحان شفاهی "فلسفه و روانشناسی" و "تاریخ موسیقی" شرکت جست و با احراز رتبه ممتاز، به اخذ درجه دکتری نائل گردید. پوپر در حین تحصیل کار هم می کرد. زمانی شاگرد قفسه ‌سازی و مدتی مددکار اجتماعی کودکان بی سرپرست بود.

2015_07_29_00_22_59_1052339831.jpeg



در 1929 رساله‌ای دربارة مسائل مربوط به اصل موضوعی در هندسه نگاشت و مجاز به تدریس ریاضیات و فیزیک در دبیرستان گردید. نخستین کتاب او به نام "منطق پژوهش" در 1934 انتشار یافت و در پی آن برای تدریس به انگلستان فراخوانده شد. در اواخر 1936 دانشکده علوم اخلاقی دانشگاه کمبریج و دانشگاه کنتربوری کرایسچرچ زلاندنو از او برای تدریس دعوت کردند. از 1937 تا 1945 به تنهائی عهده دار تدریس فلسفه در دانشگاه کنتربوری بود. در طول جنگ جهانی دوم دو کتاب "فقر تاریخیگری" و "جامعه باز و دشمنانش" را در حمله به شالوده‌های فلسفی فاشیسم و مارکسیسم به رشته تحریر درآورد. پوپر، سال 1946 دعوت دانشگاه لندن را برای تدریس پذیرفت و رهسپار انگلستان شد. او طی این مدت آثار فلسفی دیگر خود را نوشت که مهمترین آنها عبارتند از : "حدس ها و ابطال ها"، "شناخت عینی"، "فلسفه فیزیک"، "آینده باز است"، "در جستجوی دنیایی بهتر" و "همه زندگی حل مساله است".در 1950 به دعوت دانشگاه هاروارد برای نخستین بار به آمریکا رفت تا سلسه سخنرانی ‌هائی تحت عنوان "دروس ویلیام جیمز درباره مطالعه طبیعت و جامعه" عرضه نماید. در 1969 از شغل دانشگاهیش بازنشسته گردید.

کارل پوپر را برجسته ترین نماینده فکری"خرد گرایی سنجشگر" می دانند. این نحله فکری، پیش از آنکه به دنبال مسائل آکادمیک فلسفی باشد، خود را متوجه علوم تجربی می داند و به طرح پرسش های واقعی سیاست عملی می پردازد، خود پوپر معتقد است اندیشه‌‏ فلسفی باید مشغولیت همه روشنفکران باشد، مسائل را صریح و ساده طرح کند و از لفاظی و پیچیده گویی بپرهیزد.دشوارگرایان و دشوارنویسان به کرات مورد سرزنش پوپر واقع شده اند و وی آنان را به جادوگرانی تشبیه می کند که خود را در پشت چادری از الفاظ پرطمطراق پنهان کره اند تا همگان بپندارند که فلسفه چیزی پیچیده و اسرارآمیز و مذهب خردمندان است و نمی توان رموز آن را بر مردم عادی آشکار ساخت.

می توان تشخیص داد که اندیشه پوپر از یک طرف متاثر از فلسفه سقراط و از طرف دیگر تحت تاثیر فلسفه‌‏ روشنگری است. این جمله معروف سقراط؛" می دانم که هیچ نمی دانم". بی تردید در شیوه تفکر پوپر نقش بزرگی داشته است. پوپر بر این نظر است که حل هر مساله ای به پیدایش مساله تازه ای منجر می شود و هرچه انسان بیشتر درباره جهان بداند، معرفت او نسبت به آنچه که نمی داند آگاهانه تر و صریح تر است و لذا نادانی انسان را پایانی نیست. پوپر این عقیده خود را در جملات زیبایی به این صورت بیان می کند :
"هنگامی که به بی کرانگی آسمان پرستاره نظر می دوزیم، تخمینی از بی کرانگی نادانی خود به دست می آوریم. اگرچه عظمت کیهان ژرف ترین دلیل نادانی ما نیست، اما یکی از دلایل آن است.

2015_07_29_00_33_23_701772674.jpeg


مدارج علمی پوپر عبارتند از دکترای فلسفه از دانشگاه وین، دکتری ادبیات از دانشگاه لندن و دکتراهای افتخاری حقوق، ادبیات، علوم طبیعی، فلسفه، علوم سیاسی، از دانشگاه‌های شیکاگو، واریک و کنتربوری، سالفرد و گلف، وین، مانهایم و زالتسبورگ، فرانکفورت، کمبریج، گوستاو و آدولف، آکسفورد.
پوپر از اعضاء انجمن سلطنتی و فرهنگستان انگلیس، عضو خارجی فرهنگستان علم و هنر آمریکا، انجمن فرانسه، عضو خارجی فرهنگستان ملی لینچه‌ای، عضو فرهنگستان جهانی فلسفة علوم، وابسته فرهنگستان سلطنتی بلژیک، عضو آکادمی علم و هنر و فرهنگ اروپا، عضو افتخاری فرهنگستان جهانی تاریخ علوم، عضو افتخاری انجمن سلطنتی زلاندنو، عضو فرهنگستان زبان و ادبیات آلمان، عضو فرهنگستان علوم اتریش، عضو افتخاری حلقه PBK در هاروارد، عضو انجمن فلسفه آلمان، عضو افتخاری مدرسه علوم اقتصادی و سیاسی لندن و کالج داروین در کمبریج بود.
الیزابت دوم، ملکه بریتانیا در 1965 به پاس خدمات ارزنده پوپر به دانش به او عنوان "سر"(SIR) داد و در 1982 وی را به لقب "مصاحب افتخاری" خویش ملقب ساخت.


کارل ریموند پوپر، 17 سپتامبر سال 1994 در لندن چشم از جهان فرو بست.شمار تالیفات پوپر در موضوعات گوناگون از صد بیشتر است.[nb]Wikipedia[/nb][nb]biografica[/nb]
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
اتو هان

اتو هان[nb]Otto Hahn[/nb] (زاده ۸ مارس ۱۸۷۹ – درگذشته ۲۸ ژوئیه ۱۹۶۸) شیمی‌دان آلمانی بود که به خاطر کشف شکافت هسته‌ای جایزه نوبل شیمی در سال ۱۹۴۴ را بدست آورد. او در ایجاد اولین نیروگاه هسته‌ای نقشی موثر داشت.

225px_Otto_Hahn_Nobel_.jpeg


هان در سال 1879 در شهر فرانکفورت آلمان متولد شد. پدر او یک کارآفرین ثروتمند با نام هاینریش هان بود. او در سن 15 سالگی به شیمی علاقه‌مند شد، اگرچه پدرش دوست داشت اتو به تحصیل معماری بپردازد. او شیمی و معدن شناسی را در دانشگاه خواند و بعدها در سال 1901 مدرک دکترای خود را در شیمی آلی از دانشگاه ماربورگ دریافت کرد. در همین دانشگاه هان به مدت دو سال به عنوان دستیار سرپرست دکترای خود، تئودور زینک، کار کرد.
در سال 1904 هان شغلی را در کالج دانشگاه لندن پذیرفت و در همان مکان بود که کشف بزرگ او در رادیو توریم، یک ماده جدید رادیو اکتیو، اتفاق افتاد. او به تحقیقات پیشگامانه ی خود در شیمی هسته‌ای در دانشگاه مک گیل شهر مونترال ادامه داد و در همان دانشگاه ایزوتوپ رادیواکتینیوم، که یک ایزوتوپ رادیو اکتیو از توریم است ، را کشف کرد.

1394276960.jpeg


در سال 1904 هان شغلی را در کالج دانشگاه لندن پذیرفت و در همان مکان بود که کشف بزرگ او در رادیو توریم، یک ماده جدید رادیو اکتیو، اتفاق افتاد. او به تحقیقات پیشگامانه ی خود در شیمی هسته‌ای در دانشگاه مک گیل شهر مونترال ادامه داد و در همان دانشگاه ایزوتوپ رادیواکتینیوم، که یک ایزوتوپ رادیو اکتیو از توریم است ، را کشف کرد.
هان در سال 1907 به آلمان بازگشت و به عنوان مدرس در دانشگاه برلین استخدام شد. او بزرگ‌ترین کار خود در تاریخ انرژی را در سال 1938 انجام داد. او زمانی که با فریتس اشتراسمان، که یک شیمیدان دیگر بود، مشغول به کار بود کشف کرد که با بمباران اتم‌های اورانیوم توسط نوترون‌ها، عنصر باریم تولید می‌شوددر واقع هان و اشتراسمان به شکافت هسته‌ای دست یافتند، که فرایند شیمیایی اصلی یک واکنش هسته‌ای است. این کشف افسانه‌ای به طور غیرمستقیم به ساخت بمب اتمی و انرژی هسته‌ای کمک کرد. برای کشف شکاف هسته‌ای، هان در سال 1944 برنده‌ی جایزه‌ی نوبل شد. او به تحقیقات خود در زمینه یافتن مواد و عناصر جدید که طی فرایند شکافت هسته‌ای ایجاد می‌شوند ادامه داد.

1394277282.jpeg


اتو هان در سال 1946 به انجمن قیصر ویلهلم(KWG) پیوست. او آخرین رئیس این موسسه بود. او همچنین رئیس مؤسس انجمن ماکس پلانک( MPG) بود و از سال 1948 تا 1960 در آنجا انجام وظیفه می‌کرد.و با کوشش واعتبار بین‌المللی خود توانست آوازه وشهرت انجمن قیصر ویلهلم را مجدداً احیا کند.
هان در 28 جولای 1968 در سن 89 سالگی درگذشت.[nb]Wikipedia[/nb][nb]5040.ir[/nb]
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
ایزیدور ایزاک رابی

ایزیدور ایزاک رابی[nb]Isidor Isaac Rabi[/nb] (زاده ۲۹ ژوئیه ۱۸۹۸, درگذشته ۱۱ ژانویه ۱۹۸۸) فیزیک‌دان لهستانی‌تبار بود. او در شهر ریمانوف لهستان به دنیا آمد.این فیزیک‌دان در سال ۱۹۲۷ میلادی از دانشگاه کلمبیا با هم‌یاری استاد راهنمایش «آلبرت‌پاتر‌ویلس»، با مدرک دکترا فارغ‌التحصیل شد،. وی در رشته فیزیک ودر موسسه فناوری ماساچوست و دانشگاه کلمبیا فعالیت داشت.

225px_II_Rabi.jpeg


ایزیدور در سال ۱۹۴۴ به خاطر ابداع روش تشدید برای ثبت خواص مغناطیستی هسته‌های اتمی موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیک گردید.وسرانجام بعد از89سال زندگی پر ثمر،در۱۱ ژانویه ۱۹۸۸در نیویورک درگذشت.[nb]Wikipedia[/nb][nb]gornal[/nb]
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
فریدریش وهلر

فریدریش وُهلر[nb]Friedrich Wöhler[/nb] ‏ (۱۸۰۰-۱۸۸۲) شیمی‌دان آلمانی بود. شهرت او بخاطر ساختن اوره از مواد معدنی است، گرچه یافته‌های او در شیمی بسیار گسترده‌تر است.

225px_Friedrich_woehler.jpeg


فردریش وهلر، در ۳۱ ژوئیه سال ۱۸۰۰ در دهکده اِشِرسهایم نزدیک فرانکفورت آلمان چشم به جهان گشود. پدرش مردی تحصیلکرده و با قدرت بود، و خیلی زود فریدریش را به کسب علم و دانش واداشت. فردریش زیر نظر پدر قدرتمندش به تحصیل پرداخت و به معدن‌شناسی و شیمی علاقه‌مند شد. به علت آزادی کاملی که پدرش به او داده بود می‌توانست کارهای خود را در یک آزمایشگاه شخصی که فراهم آورده بود دنبال کند.

وهلر جوانی ماجراجو و کنجکاو بود، از این رو به کارهای خطرناکی در آزمایشگاه دست می‌زد. حتی یکبار بر اثر بی احتیاطی، جوانی را به کشتن داد. وهلر در ۲۰ سالگی وارد دانشگاه ماربورگ شد. هدفش از ورود به دانشگاه، تحصیل علم پزشکی بود. او اتاقش را به یک آزمایشگاه پژوهشی تبدیل کرده بود و این کار زیاد مورد رضایت مقامات دانشگاه نبود. حتی استادش نیز او را به خاطر این کار چند بار مواخذه کرد. وهلر که چنین دید تصمیم گرفت آزمایشها و تحقیقاتش را در جای دیگری دنبال کند. دانشگاه هایدلبرگ، اخیراً رشته پزشکی دایر کرده بود و استادی شیمی آنجا را شیمیدان آلمانی لئوپولد گملین بر عهده داشت. وهلر به این دانشگاه آمد و از آنجا در رشته پزشکی دانش‌آموخته شد. اما پروفسور گملین به او پیشنهاد کرد که به جای حرفه پزشکی علم شیمی را دنبال کند. وهلر پند او را شنید و به استکهلم رفت و زیر نظر شیمیدان نامدار سوئدی، برزلیوس به پژوهش در علم شیمی پرداخت.

220px_Friedrich_W%C3%B6hler_Stich.jpeg


زمانی که در سوئد کار می‌کرد، به آزمایش‌های موفقیت آمیزی دست زد. او ترکیبی از ازت، کربن، اکسیژن و نقره تهیه کرد و نام آن را سیانید نقره گذارد. این کشف جالب، توجه دانشمندان را به خود جلب کرد. شیمیدان آلمانی یوستوس لیبیگ نیز که در پاریس روی مواد محترقه کار می‌کرد، ماده‌ای نظیر ماده اکتشافی وهلر ساخته بود. ظاهراً، مقدار عناصر ازت، کربن، اکسیژن و نقره در این ترکیب جدید و ترکیبی که وهلر ساخته بود با هم فرقی نداشت ولی طرز عمل دو ماده متفاوت بود. این کشف شیمیدانان را به فکر انداخت تا بررسی دقیق‌تری در این مورد انجام دهند. آن‌ها همیشه برای بیان ترکیب شیمیایی از فرمول استفاده می‌کردند، اما کشف اخیر به کلی نظریه‌های پیشین را برهم زد و ثابت کرد که فقط فرمول برای این کار کافی نیست. وهلر و برزلیوس، که اهمیت مساله را فهمیده بودند نام این ویژگی شیمیایی را ایزومر (هم‌پار) نهادند. هم‌پار به ترکیب‌هایی گفته می‌شود که از لحاظ کمیت عناصر شیمیایی یک‌سانند اما ترتیب قرار گرفتن اتمهای مولکول‌های آن‌ها متفاوت است. این کشف سبب شد که هر دو شیمیدان جوان، لیبیگ ۲۱ ساله و وهلر ۲۳ ساله با هم دوست شوند.

وهلر در سال ۱۸۲۷ برای نخستین بار عنصر آلومینیوم را در آزمایشگاه تهیه کرد. او همچنین عناصری مثل بریلیوم، ترمیوم و واناریوم را کشف کرد. فریدریش وهلر آلمانى با الهام از روش اورستد و به کارگیرى آن در تحقیقات بیشتر موفق شد تا به سال 1837 آلومینیوم را به صورت ورقه هاى نازک تولید کند. در همان سال او خواص شیمیایى این فلز را براى اولین بار گزارش کرد. وهلر به سال 1830 و پس از اصلاح روش خود توانست مقادیر کمى آلومینیم را به صورت ذرات سوزنى شکل تولید کند، که براى اولین بار از آنها براى تعیین خواص فیزیکى این فلز استفاده کرد.

250px_Aluminium_4.jpeg


در آن زمان شیمی‌دانان تلاش می‌کردند که نظریه‌ی حیات گرایی(زیستگرایی) - باوری که بیان می‌کرد زندگی در اثر نیرویی ماورای قوانین فیزیکی و شیمیایی شکل می‌گیرد - را رد کنند که در این میان فردریش وولر بدون این که خود بخواهد درخشید! سال ۱۸۲۸، فردریش وولر که همراه برزلیوس بود، تلاش کرد تا نمکی غیرآلی به نام آمونیوم سیانات را از راه ترکیب کردن محلول یون آمونیوم و یون سیانات به دست آورد. هنگامی که وولر نتیجه‌ی آزمایش را دید حیرت زده شد زیرا به جای فراورده‌ی پیش بینی شده توانسته بود اوره بسازد؛ ماده‌ای که در ادرار جانوران یافت می‌شود! سپس وی با نوشتن این مطلب که «باید به شما بگویم که بدون نیاز به جانور و یا کلیه‌ی آن توانستم اوره بسازم» نظریه‌ی حیات گرایی را به چالش کشید.

220px_DBP_1982_1148_Friedrich_W%C3%B6hler.jpeg



به هر روی، چون یکی از اجزای به کار رقته برای ساخت اوره یعنی سیانات را از خون جانور گرفته بود، نتوانست حیات‌گراها را متقاعد سازد. بالاخره چند سال بعد هرمن کُلب شاگرد وولر توانست استیک اسید را که یک ترکیب آلی است از موادی غیرآلی که مستقیماً از ترکیب کردن عناصر به دست می‌آید، بسازد.

وهلر پس از بازگشت از سوئد به برلین رفت و در یک مدرسه بازرگانی معلم شد. در آزمایشگاه مدرسه بار دیگر روی خاصیت سیانیدها مطالعه کرد و موفق به تهیه سیانید شد.

وی در سال 1882 در سن 82 سالگی، در شهر گوتینگن آلمان درگذشت.[nb]Wikipedia[/nb][nb]biografiaca[/nb]
 

Ali Kh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
394
امتیاز
2,186
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان شهید بهشتی
شهر
گرگان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه گرگان
رشته دانشگاه
زیست شناسی جانوری
ژان-باتیست لامارک

ژان باتیست پیر آنتوان دو مونه شوالیه دو لا مارک [nb]Jean-Baptiste Pierre Antoine de Monet , Chevalier de la Marck[/nb] ( 1829-1744 ) زیست شناس فرانسوی بود.او یکی از اولین کسانی بود که اصول تغییر تدریجی را در مورد تکامل زیستی به کار برد.

2015_08_01_21_12_09_1122005035.jpeg


لامارک در یکم آگوست سال 1744 در شهر بازانتن از ناحیه پیکاردی در کشور فرانسه به دنیا آمد.وی در زمانی که 16 سال داشت و در کالج یسوعی درس میخواند، پدرش را از دست داد.و پس از مرگ پدر مدرسه را ترک گفت و در جنگ های 7 ساله به ارتش فرانسه پیوست و در موناکو به خدمت پرداخت. وی پس از خدمت سربازی مطالعه طب و گیاه شناسی را در پاریس آغاز کرد و با کار نیمه وقت در دفتر یک بانکدار به تأمین معاش پرداخت. در پاریس تحت تأثیر «ژوس یو»، گیاه شناس مقبول آن ایام قرار گرفت. در 1781 و 1782 در سراسر اروپا سفر کرد و به مطالعه گیاهان و یادداشت برداری برای کتاب «فرهنگ گیاه شناسی» مشغول شد. بعدا «اطلس گیاهان فرانسه» را نوشت که به وسیله دولت فرانسه انتشار یافت.
لامارک در نیمه راه تبدیل شدن به یک گیاه شناس خوب، حوزه کار خود را به شناخت جانوران بی مهره تغییر داد و با صرف سالها وقت یک پژوهش سیستماتیک هفت جلدی در مورد بی مهرگان فراهم آورد. مشهورترین نوشته او «جانورشناسی فلسفی» (1809) می باشد.

در طول قرن 18،تعدادی از طبیعی دانان پیشنهاد دادند که شکل گیری حیات نتیجه تغییرات محیط است.اما تا قبل از داروین، فقط لامارک بود که یک الگوی جامع درباره چگونکی شکل گیری حیات ارائه داد. متاسفانه امروزه نام لامارک نه به خاطر بینش درست او درباره اینکه تغییرات تکاملی شواهد سنگواره ای و سازگاری جانداران نسبت به محیط، توجیه می کند؛ بلکه به دلیل ساز و کار اشتباهی که او برای شرح چگونگی رخداد تکامل ارائه داد، ماندگار شده است.
لامارک فرضیه خود را در سال 1809، یعنی سال تولد داروین منتشر کرد.او با مقایسه گونه های فعلی و اشکال سنگواره ای، به علت ظهور خطوط وراثتی مختلف (دودمان های مختلف ) موجودات زنده پی برد:هر سری از سنگواره هایی که بر طبق یک زمان بندی از انواع جوانتر به انواع مسن تر به دنبال یکدیگر قرار می گیرند، در نهایت به یک گونه زنده امروزی منتهی میشوند.
لامارک این موضوع را با دو اصل توضیح داد. اصل اول، استفاده و عدم استفاده است؛ به این معنی که اجزایی از بدن که بیشتر استفاده میشوند، بزرگتر و قویتر میشوند؛ در حالی که اجزایی که استفاده نمیشوند، تحلیل می روند.به عنوان مثال، او به زرافه که گردن خود را می کشد تا به برگ های شاخه های مرتفع درختان برسد اشاره کرد.دومین اصل، وراثت صفات اکتسابی است؛ یعنی یک جاندار می تواند این تغییرات را به زاده هایش منتقل کند.لامارک استدلال کرد که گردن بلند و ماهیچه ای زرافه فعلی در طول نسل های متمادی که زرافه ها گردنشان را بیشتر می کشیدند؛ شکل گرفته است.

images_1_1.jpeg


لامارک همچنین معتقد بود که تکامل به این دلیل رخ می دهد که جانداران گرایش ذاتی به سمت پیچیده تر شدن دارند.داروین این تفکر را رد کرد، اما معتقد بود که تنوع و گوناگونی ها از طریق وراثت صفات اکتسابی ، وارد فرایند تکامل می شوند.البته درک امروز ما از ژنتیک این نظریه را رد می کند.هیچ مدرکی مبنی بر ارثی شدن صفات اکتسابی، آنگونه که لامارک بیان می کرد، وجود ندارد.
لامارک در عصر خود، به ویژه توسط کوی یر که به تکامل گونه ها اعتقاد نداشت؛ شهرت خود را از دست داد.با این حال،لامارک به دلیل اینکه اعتقاد داشت علت سازگاری جانداران با محیط را می توان با تغییرات تکاملی تدریجی توضیح داد، و نیز به دلیل مکانیسم قابل آزمایشی که برای این تغییرات ارائه کرد، قابل ستایش است.

images_5.jpeg


وی در 18 دسامبر سال 1829، در سن 85 سالگی در شهر پاریس چشم از جهان فرو بست.[nb]Wikipedia[/nb][nb]this blog[/nb][nb]Campbell biology[/nb]
 
ارسال‌ها
599
امتیاز
6,845
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر خشن
سال فارغ التحصیلی
98
مدال المپیاد
زیستی ناکام
رشته دانشگاه
پزشکی
الکساندر فلمینگ ( 1881-1955 )

الکساندر فلمینگ[nb]Sir Alexander Fleming[/nb] در 6 اوت سال 1881 میلادی در لاچفیلدِ اسکاتلند زاده شد. پس از پایان تحصیلات به تحقیق و بررسی در زمینهء ایمنی‌شناسی و مصونیت‌ها پرداخت. سپس به عنوان پزشک نظامی در جنگ جهانی اول زخم‌های عفونی را مورد مطالعه قرار داد و متوجه شد که اغلب مواد ضد عفونی کننده خیلی بیش از آنکه میکروب‌ها را از پای درآورند سلول‌های بدن را از بین می‌برند. به این ترتیب فلمینگ به ضرورت وجود ماده‌ای که بتواند بدون آسیب زدن به سلول‌های سالم باکتری را از بین ببرد، پی برد.
الکساندر، در این کالج شاگردى جدى و کوشا بود و در تمام رشته‏هاى پزشکى از قبیل تشریح، مرض‏ شناسى، و داروشناسى به مطالعات عمیق خود در باکترى ‏شناسى ادامه داد.
در سال ۱۹۲۸ فلمینگ کشف بزرگ خود را به انجام رساند. یکی از ظروف حاوی کشت باکتری «استافیلوکوک» در معرض هوا قرار گرفت که در نتیجه برخی قسمت‌های آن از کپک پوشیده شده. فلمینگ متوجه شد در آن قسمت‌هایی که در نتیجه برخی قسمت‌هایی که کپک نفوذ کرده است باکتری به کلّی از بین رفته‌ اند. او به این نتیجه رسید ماده‌ای که کپک تولید می‌کند پادزهر باکتری استافیلوکوک است. وی توانست نشان دهد که ماده مزبور از رشد بسیاری از انواع باکتری مضر برای انسان جلوگیری می کند. این ماده که فلمینگ آن را به خاطر عامل تولیدکنندهٔ آن (پنی سیلیوم نوتانیوم) پنی سیلین نامید، برای انسان و حیوان زیان‌ آور نبود. حاصل کار فلمینگ در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. ولی توجه چندانی را جلب نکرد. فلمینگ دریافته بود که پنی‌سیلین استفاده‌های پزشکی بسیار مهمی می‌تواند داشته‌باشد. امّا به هرحال او نتوانست تکنیکی را برای تصفیه و پالایش پنی‌سیلین ارائه کند و این داروی اعجاب انگیز تا ده سال بعد بدون استفاده باقی‌ماند.
فلمینگ از ازدواج سعادتمند خود صاحب یک فرزند شد. در سال ۱۹۴۵ جایزه نوبل در پزشکی به طور مشترک به او و فلوری و چاین داده شد. فلمینگ در سال ۱۹۵۵ درگذشت.

Nobelpristagare_Fleming_Midi.jpg
الکساندر فلمینگ هنگام دریافت جایزه نوبل​

منابع: ویکی پدیا و بیتوته
 
بالا