• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اعترافگاه!

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم خبیث ترین و کثیف ترین آدم روی زمین منم!
مامانمو به فیسبوک معتاد کردم
و حالا خودم هی دانلود میکنم و حجم رو تموم می کنم! و مامانمم که معتاده سریع شارژ میکنه و فکر میکنه تقصیر خودشه
خیلی ازین اعتیاد مامانم استفاده کردم...
و اعتراف میکنم اون کسی که کامپیوتر همسایه رو خاموش میکرد هی من بودم! خیلی خرم میدونم.
 

Bittern

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
84
امتیاز
522
نام مرکز سمپاد
farzanegan 4D
شهر
تهــــ ران
مدال المپیاد
ریاضی کار بودیم، مدال نیاوردیم ولی حال کردیم.
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که هر بار برای بار اول در روز می خوام تایپ کنم سه ساعت مثل گیج و منگا فارسی رو به جای انگلیسی و انگلیسی رو به جای فارسی تایپ می کنم.
وسط تایپ می فهمم زبان کیبورد اشتباه بوده!
پاکش میکنم از اول بنویسم!
دوباره یادم میره زبان کیبورد رو درست کنم! L-:
مثل اسکلا بازم همونی که پاک کردم رو تایپ می کنم و این بار تا ته متن میرم!
دوباره می فهمم زبان کیبورد اشتباه بوده! ~X(
و این حلقه سابقه داشته که برای 7 یا 8 بار تکرار شه! :D
 

H@K3R 008

کاربر فعال
ارسال‌ها
32
امتیاز
50
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
اردـــــبیل
مدال المپیاد
می خوانیم برا کامپیوتر ...!!!!
رشته دانشگاه
قراره نرم افزار باشه ... شاید
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم
تا ٦ ٧ سالگي فكر مي كردم هر كي خونه ميخره ميزان پشت وانتي كاميوني چيزي ميارن :D :D
چن سال پیش تفاوت بين ببر و پلنگ رو مي فهم :D
آفسايدو چن وقتي ميشه فهميدن براي چي اتفاق ميوفته


يه همچين تيز هوشي بوديم ما :D :-"
 

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,516
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : اعترافگاه !

اعترافـــ میکنم هفته ی پیش به بابام قول دادم دیگه نیام نتــــ ولی وقتایی که خونه نیس کلا تو نتــ پلاسم .. :-" [بابایی منو ببخش!]
 

saba.e

کاربر فعال
ارسال‌ها
54
امتیاز
257
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
مشهد
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مي كنم كلاس پنجم از جلوييم خيلي بدم ميومد به خاطر همين با دوستم سر كلاس رياضي با خودكار قرمز و سبز و آبي پشت مقنعه سفيدش شاهكار كشيديم خط خطي تمرين امضا و ... مقنعه اش شده بود شاهكار هنري اين قدر گريه كرد! =))اما ماچيزي بروز نداديم :-" فقط آخرش عذاب وجدان گرفتيم پيش معلممون اعتراف كرديم اما اونم چيزي نگفت خيليييييي گل بود {-8
 

مهدی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
7,383
نام مرکز سمپاد
علامه‌حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران. :دی
رشته دانشگاه
آمار. :دی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم برا اولین بار که داشتم کد میزدم به طور اشتباهی.
به جای این که بنویسم include .
نوشتم اینکلاد X_X
 

m.f.a

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
183
امتیاز
822
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
کرمان
دانشگاه
ایشالا شریف یا تهران
پاسخ : اعترافگاه !

یه دفعه بچه بودم مامانم به زورماهی روکه پخته بود کرد توی حلق من، منم که متنفربودم ازماهی

اولش جویدمش و هیچی نگفتم بعدمامانم رفت از آشپز خونه بیرون منم ماهی رو انداختم سطل آشغال
:D

چه اعتراف مسخره ای
 

ابوالفضل

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
373
امتیاز
1,544
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سبزوار
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از rahgozar441 :
یه دفعه بچه بودم مامانم به زورماهی روکه پخته بود کرد توی حلق من، منم که متنفربودم ازماهی

اولش جویدمش و هیچی نگفتم بعدمامانم رفت از آشپز خونه بیرون منم ماهی رو انداختم سطل آشغال
:D

چه اعتراف مسخره ای

در راستای این پست باید اعتراف بنمایم منم آناناس دوست نمیداشتم و یه بار مجبور شدم بخورم ........هیچی دیگه دهنم نگه داشتم بعد به بهانه بشقاب ورداشتن رفتم انداختمش سطل آشغال :-" :-"
 

gogory-8

کاربر جدید
ارسال‌ها
0
امتیاز
1,397
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه۱
شهر
کرمان
دانشگاه
شهید باهنر کرمان
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از "Hot Me~ :
در راستای این پست باید اعتراف بنمایم منم آناناس دوست نمیداشتم و یه بار مجبور شدم بخورم ........هیچی دیگه دهنم نگه داشتم بعد به بهانه بشقاب ورداشتن رفتم انداختمش سطل آشغال :-" :-"
درادامه این دوپست بایدبگم یه بارم مادربزرگ من میگوکرددهنم منم که ازمیگومتنفرم خیلی محترمانه بلندشدم رفتم تواشپزخونه ریختمش تواشغالی بعدبرگشتم وازهمه ی حضاری که سرسفره بودن به خصوص مادربزرگ گرامی عذرواهی کردم!
ای باباایاکه اعتراف نمیشه اعتراف یعنی مثه این:
ایجانب گوگوریه حقیراعتراف میکندکهههههههههه من بودم که تلفن و سوختم ولی به روی خودم نیاوردم من بودم که کتاب داداشموپاره مردم من بودم که خط کش گونیاشو شکستم وبای فاکتوگیری کوچیک وبرگشت به زمان حال من بودم که که صندلی روشکستم :D
 

ارزو13

کاربر فعال
ارسال‌ها
37
امتیاز
109
شهر
kerman
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم وقتي بچه بودم از صبحانه خوردن بدم ميومد مامانم وقتي لقمه ها رو درست ميكرد اونا رو تو دستام قايم ميكردم بعدش موقعي كه حواسش پرت بود اونا ميكردم زير فرش. :D اه كه بچگي چه دوران خوبيه!!
 

جیرجیرک

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
439
امتیاز
1,835
نام مرکز سمپاد
فرزانگــــــــــــــان2
شهر
مشد
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اون پوستا خوراکی که زیر مبل بود من انداختم نه خواهر کوچولوم که مامانم دَواش کرد :(( X_X ^#^ :-عذاب وجدان :D :-"
 

melika...

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
273
امتیاز
1,884
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد کانگورو
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوز کارنامه ی ترم اولمم نگرفتم :))
مدرسه ام هیچ اقدامی واسه دادنش نمیکنه :|
 

ermia

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
886
نام مرکز سمپاد
HnschII
شهر
mashad
مدال المپیاد
ادبیات
دانشگاه
سوال خوبیه‏!‏
رشته دانشگاه
اینم سوال خوبیه‏!‏
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هیچ وقت نفهمیدم ژ انگلیسی چطور نوشته میشه بالاخره
 

angry girl

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
183
امتیاز
2,490
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ:

اعتراف میکنم شارژر گوشی خودمو خونه دخترخالم جاگذاشتم شارژر بابامو برداشتم بعدبابام طفلی فک میکنه شارژرشو گم کرده :-" هر دفعه ام به من میگه برو شارژرتو برام بیارکلی غر میزنم ‏‎:D :D :D
 

Elnaz.gh

دختر پرتقالی
ارسال‌ها
121
امتیاز
659
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
كرج
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از آتوسا :
اعتراف میکنم بچه که بودم هر کی که ازم آب یا شربت میخواست یه قلپ ازش میخورم(جوری که نفهمه)بعد می بردم با احترام بهش میدادم:‏D
اعتراف میکنم:هنوزم... :-" X_X
 

amir gh

کاربر فعال
ارسال‌ها
71
امتیاز
3,298
نام مرکز سمپاد
عــلامه حلـــــی
شهر
تهران
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم امروز من بودم که در صندوق عقبو یادم رفت ببندمو همه وسایل ریختن تو خیابون :-ss :-ss :-" L-: :-s :-s :-s X_X X_X
 

B-D SGR

کاربر فعال
ارسال‌ها
21
امتیاز
175
نام مرکز سمپاد
راهنمايى فرزانگان ١
شهر
تهران
مدال المپیاد
بى خيال بابا
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم باتریه موبایله کیمیا رو بر اثره یه سانحه ی وخیم پرت کردم خورد تو تلویزیون خونه ی صبا (پت) و الان موقع هایی که تلویزیون خاموشه دو تا دایره تو خالیه رنگ و وارنگ روی صفحه ی تلویزیونشونه :D :-" X_X
 
بالا