• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

گولی - ۵۷۲۹

  • شروع کننده موضوع L.E
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

L.E

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
980
امتیاز
6,736
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 ِ تهران
شهر
تهران
فیلمای غیر ایرانی:

August rush: kristen sheridam

A beautiful mind: ron howard

Le'on the professional: luc besson

the terminal: steven spielberg

Midnight in paris: woody allen

scoop: woody allen

Vicky cristina barcelona: woody allen

Les miserable: tom hooper

Anna karenina: joe wright

The perks of being a wallflower: stephan chbosky

The Artist: michel hazanavicius

orphan: jaume collet-serra

city by the sea: michael caton-jones

Romeo + Juliet: Baz Luhrmann

chocolat: lasse hallstorm

charlie and the chocolate factory: Tim burton

Sweeny Todd: Tim burton

edward sissor hands: Tim burton

fight club: David fincher

the prestige: christopher nolan

Pirates of the caribbean 2: gore verbinski

Monte carlo: Tomas Bezucha

Ted: seth Mcfarlane

Titanic: james cameron

Dark shadows: Tim burton

Twilight saga

harry potter series

فیلمای ایرانی:

درباره ی الی: اصغر فرهادی

جدایی نادر از سیمین: اصغر فرهادی

سعادت آباد: مازیار میری

اینجا بدون من: بهرام توکلی

آواز گنجشک ها: مجید مجیدی

یکی از ما دو نفر: تهمینه میلانی

آتش بس: تهمینه میلانی

سوپر استار: تهمینه میلانی

میم مثل مادر: رسول ملا قلی پور

یه حبه قند: رضا میر کریمی

من ترانه 15 سال دارم: رسول صدر عاملی

حوض نقاشی: مازیار میری

...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

L.E

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
980
امتیاز
6,736
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 ِ تهران
شهر
تهران
پاسخ : گولی - ۵۷۲۹

Vicky Cristina Barcelona
از: woody allen

سال: 2008
امتیاز: 10/7.5


این فیلم یه فیلم عاشقانه بود که همزمان رابطه ی چند نفرو با هم و مشکلاتشون رو نشون می داد.
البته به این سادگی هم نبود و کل فیلم شما در حال شوکه شدن هستید.
داستان از جایی شروع می شه که ویکی و کریستینا که دو تا دوستن ، برای تعطیلات تابستون می رن بارسلونا و اونجا با یه نقاش(جوان آنتونیو) آشنا می شن.
آهان. اول از همه با شخصیتای ویکی و کریستینا آشنا بشیم: ویکی توی این فیلم یه دختر منطقیه و محافظه کاره. که البته بعضی جاها به ضررش تموم می شه و خلاصه که به مردم بیشتر از خودش و احساساتش اهمیت می ده.
شخصیت کریستینا کاملا تو نقطه ی مقابل ویکی قرار داره ولی در ضمن خودشو و تواناییاشو باور نداره... و خلاصه خیلی ترکیب خوبی دارن این دو تا آدم.
بله برگردیم به داستان:
کریستینا از آنتونیو خوشش میاد و کم کم با هم آشنا می شن.ویکی اولش نمی خواد خودشو وارد این قضایا کنه چون خیلی محافظه کار بود و نامزدم داشت در ضمن. ولی کم کم وارد این جریانا می شه .در ادامه ی فیلمم همسر سابق نقاشه برمی گرده و به رابطه ی کریستینا و نقاشه یه نفر دیگه هم اضافه میشه. یه چیز جالبی هم که بود، که رابطه ای که بین ماری و کریستینائه.اینکه اولش کریستینا خودشو خیلی کم تر از ماری می دید و حس می کرد تو همه چیز اون ازش بهتره.چون ماری یه هنرمند بود که هم نقاشی می کرد و هم پیانیست بود و هم تو زمانی که با آنتونیو بود خیلی با هم خوب بودن و آنتونیو رو خیلی بیشتر از کریستینا می شناخت.در ضمن بعد هم معلوم شد که سبک حاضر آنتونیو الهام گرفته از سبک نقاشی ماریه.ولی بعدش خود ماری بش کمک کرد تا خودشو باور کنه و عکاسیو اداه بده.

- فیلمش اصن فابل پیش بینی نیست راستش. پس اول فیلم فک نکنید که خب تونستید تا آخرشو حدس بزنید.چون این وسط کلی ماجرا پیش میاد و در مجموع 7 نفر هستن که شما روابطشون با هم رو می بینید تو فیلم.

- من واقعا از بازی Penelope cruz خوشم اومد و اینکه اینم باید یاد آوری کرد که تو این فیلم برای نقش مکمل زن اسکار گرفت.

- راستش تو این فیلم خیلی از محدودیتا کنار گذاشته شده بود و بعضی چیزا خیلی فانتزی به نظر می رسید.

- از جاهایی که تو این فیلم خوب بش فکر نشده بود اونجایی بود که کریستینا مریض می شه و یه فرصتی برای آنتونیو و ویکی پیش میاد.خیلی همه چیز انگار برنامه ریزی شده پیش رفت.

- چیزایی که تو این فیلم دیده می شد:نقاشی ، عکاسی ، عشق ، نبودن حد و مرز ، بی خیال همه چیز شدن ، باور و...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

L.E

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
980
امتیاز
6,736
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 ِ تهران
شهر
تهران
پاسخ : گولی - ۵۷۲۹

حوض نقاشی
از: مازیار میری

امتیاز: 6.8

توی این فیلم ما زندگی زن و شوهری رو میبینیم که از لحاظ دهنی معلولند.اینا یه بچه دارن که کاملا سالمه.خب، مثه خیلی از فیلمای دیگه این فیلم با شادی شروع شد و مدام شاهد روابط خیلی خوبشون با هم بودیم. حتی گاهی رفتارای این زن و شوهر به خاطر عادی نبودن طنز داشت و البته خیلی هم تلخ.

کم کم با دعوایی که توی خونه پیش اومد که ناشی از این بود که سهیل( بچه شون) متوحه تفاوتای زیاد مامان باباش با بقیه داشت شد، داستان روی دور دیگه ای افتاد.
و تمام تلاششون رو جهت در آوردن اشک بیننده حتی به قیمت نشون دادن یه سری صحنه های کلیشه ای شد.

این فیلم ایده ی جدیدی داشت ولی خیلی از المان هایی که توش وجود داشت تکراری بودن
خیلی از فیلم برداریا خیلی از کاراکترا و خیلی از دیالوگا:

مثلا من با دیدن کاراکتر معلم مهربونی که تو این فیلم بود خیلی تو ذوقم خورد و اصن انتظارشو نداشتم.
چون توی خیلی از فیلما هستن که همیشه وسط مشکلا یه معلم مهربون توی مدرسه به بچه ای که داره بش ظلم می شه کمک می کنه و...

یا مثلا دیالوگ های مثه: " می شه من بچه تون باشم" با " سهیل ببخشید که من بابات شدم"و...

یا فیلم برداری از توی شیشه یه چیز تکراریه.

خلاصه اینکه من با وجود این کارگردان و این بازیگرا انتظار اجرای بهتری رو داشتم.

بعضی جاها تو این فیلم خیلی سوال برانگیز بود.
اینکه چرا معلم و خانوادش با وجود پافشاری های پدر و مادر سهیل هیچ تلاشی برای بر گردوندنش نکردن.
این یکم خب مصنوعی بود.

و اینکه مثه خیلی از فیلمای ایرانی دیگه بعضی جاها به طور خیلی اگزجره شده ، خواسته بودن اشک بیننده رو درآرن صرفا.

همین طور این فیلم اجتماعی بود و ما از اول فیلم شاهد پیام های اجتماعی ای که می خواست داده بشه بودیم.
اما جاییش که به نظرم خیلی مسخره اومد اون جایی بود که رضا می ره دم مغازه و به طور مستقیم یه دیالوگی راجع به گرونی و تحریم و این حرفا داره.
که باعث شد اون همه صحنه ای که قبلش بیانگر همین مشکلات بود رو بر باد بده.


چه نقد منفی ای شد :D...

و از جمله چیزایی که توجه منو جلب کرد و خوب بود ، مقایسه ی دو تا زندگی متفاوت بود که اگر به نظر زندگی معلمه تو نگاه اول خوب میومد ،
ولی در مقابل خیلی چیزایی که توی زندگی اونا بود، مثه روابط خوب و دوست داشتن و... نبود.
کلا مقایسه ی خوبی بود.
 
بالا