پاسخ : یک نیلوفر وحشی...!
من همه ي آينه هاي خانه ام را شكسته ام!
هيچ آينه اي به زيبايي چشمان تو نيست!
بيا ... روبه رويم بايست....
ميخواهم نگاهت كنم تا ببينم خودم را
و باز خودم را باور كنم...
كه هنوز بعد از رفتنت زنده ام.//
+نويسنده: لوفرنيـ!
پاسخ : یک نیلوفر وحشی...!
من ديگر عاشقي را نقش بازي نميكنم...
ببين... خيره خيره نگاهت ميكنم.
بشنو ... قلبم تند نميزند.
بگير... دستم سرد سرد است.
من دل كندم ولي...
بي تقصير نيستي! نه؟
آقاي باران... ببار.
ميخواهم پرسه بزنم...
سخت و سـِوِر!!
با دست هايت مشت بزن به شانه هايم، باران!
كوفته ي...
پاسخ : شاعرانه های کاربران
اميدوارم خوشتون بياد!
چه كنم دست خودم نيست عاشق شده ام
همه ي عمر ميگشتم و پيدا شده ام
تو بگو دست بكش از تن و از جان خودت
گردنم پيش كِشَت؛ حال كه رسوا شده ام
دل و دين من همه در راه تو از دست رفت
چه غمي!باش...بگويم كه توانا شده ام
تو؛ سوالت در پي كسب جواب منطقي ست
عشق...
پاسخ : سوالات و مشکلات
بگوييد من چه كنم؟
در قسمت ورود نام كاربري را كه مينويسم ميگويد موجود نميباشد...
درصورتي كه از تاپيك هايم اسم كاربري ام را كپي پيست ميكنم...
(الان با نام ديگري وارد شدم!)
اميدوارم كمكم كنيد. دي!