دریافت محتوا توسط .shadi.

کسی از دندانپزشکی کرج اطلاع داره؟ سطح علمی و آموزشی و جو‌ خوبی داره؟ می ارزه کسی که تهران زندگی میکنه اما دندون شهر تهرانو نمیاره اما بقیه شهرارو میاره، دندون کرج بره؟ از لحاظ رفت و آمد راحته؟ من خودم تهران زندگی نمیکنم و شرایطشو نمیدونم و برا خودم نیس برا کسی میپرسم که تازه چندماهه تهران زندگی...

کتاب "وقتی اضطراب حمله میکند" نویسنده: دکتر دیوید برنز مثل یک کتاب درسی باید بشینی پاش و زیرش خط بکشی و بنویسی. وقتی یه جا میگه یه چیزی بنویسی یا جواب یه سوالو بنویسی، واقعا بنویس. اینا همه باعث میشه که واقعا اثر کنه. مرورش هم بکن.

بهترین شخصیت پردازی و نویسندگی/فیلمنامه نویسی که تو یه سریال دیدم همین بتر کال سال بوده. اندازه برکینگ بد کشت و کشتار و هیجان نداشت، ولی عوضش وقتی یه سکانس هیجان داشت، ساختش جوری بود که قشنگ رسوخ میکرد تو مغزت و تعلیقاشم استرس زا بود. پایانشم عالی بود. معنای عمیقی قاتیش بود و همین رضایتبخشه.

فرد باید بیاموزد با دیگری ارتباط برقرار کند بی آنکه با بدل شدن به بخشی از او، به آرزوی فرار از تنهایی پروبال دهد. از سوی دیگر، باید بیاموزد با دیگری ارتباط برقرار کند بی آنکه او را تا سطح ابزاری برای دفاع در برابر تنهایی پایین بیاورد. هیچ رابطه ای قادر به از میان بردن تنهایی نیست. هر یک از ما...

[پدر]، بعضی وقتها که سرحال است، من و برادرم را صدا میزند. میخندد. دستش را روی سرم میگذارد و از این دستِ محکمِ مطمئن نیرویی مرموز وارد بدنم میشود و ته روحم رسوب میکند. نیرویی قدیمی، رسیده دست به دست از اجداد کهنسال، مثل امانتی مقدس، توشه راه برای روز مبادا، برای لحظه های تردید و يأس، برای ایام...

من در راستای ایرانی خوندن که پستشم چندتا بالاتر تو همین تاپیکه،از گلی ترقی خوندم که اتفاقا داستان کوتاه هم بود. خیلی دوست داشتم جنس انتقال حسهاش به مخاطب و کلا وایبی که داستان‌هاش داشتن. دقت به جزئیات و رو کاغذ آوردن حس‌های ریزی که کمتر ممکنه به چشم بیان از خصوصیات نوشتاریش بود. اسم کتاب هم...

مامان لاغر و قبراق بود ولی با در و دیوار خانه هم درگیر بود. به شیر آب دهن کجی می‌کرد و به قصابی که ازش گوشت می‌خرید مظنون بود. شاد بودن حکم لخت بودن را برایش داشت. از هر دو به یک اندازه احساس گناه می‌کرد. با اخم تسبیح می‌گرداند و با چهره رنج کشیده پیش خدا حاضر می‌شد. آدم‌های مظلوم را دوست داشت و...

قتل در قطار سریع السیر و ده بچه زنگی از همین نویسنده رو خوندی؟ برای من بهترینای آگاتا کریستی(تا جایی که من ازش خوندم) این دوتان از اونجایی هم که فیلم و سریال کمدی دوس داری و سلیقمون تو این نزدیکه، کتاب آب‌نبات هل دار رو امتحان کن. من خیییلی خندیدم:)) کتاب شیرینی بود و از اونجایی که ایرانی بود...

منظورت از این حرف چیه؟ برداشتی که میشه ازش کرد اینه که دندونپزشکی از جامعه پزشکی جداست و یا توجیه رفتارش دندونپزشک بودنشه. کلا دندونپزشک بودن ایشون چه تاثیری داره رو رفتار غلطی که داشته؟ مثل اینه که بقیه دندونپزشکا هم در جواب اعتراض بقیه به این توییت، بیان بگن ایشون متخصص اندو هست(واقعا هم هست)...

من چند وقته میخوام رمان ایرانی بخونم و فضاشو تجربه کنم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم. فضاسازی ملموس و شخصیت پردازی خیلی خوب داشته‌ باشه و طبیعتا زرد هم نباشه دیگه. پیشنهادی دارید؟

برادران کارامازوف ترجمه احد علیقلیان کاملا راضی بودم. میگن صالح حسینی هم خوبه ولی یکم ثقیل تره. پس از اونجایی که برادران کارامازوف خودش سخت خوانه به نظرم همین علیقلیان رو بخون. اناکارنینا رو سروش حبیبی ترجمه کرده. سروش حبیبی هم که خیلی مترجم با اعتباریه. ولی من دارم با ترجمه محمد مجلسی میخونم...

افسردگی که پیچیده تره صحبت دربارش، ولی برای اعتیاد نت: مستند social dilemma رو ببین کتاب مینیمالیسم دیجیتال رو بخون و به چیزایی که میگه عمل کن