پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق
ببخشيد ولي اگه من اينجوري و با اين لحن با شما حرف زدم، فقط به خاطره اين بود كه شما 2 سال از من كوچيكتريد.وگرنه مطمئن باشيد من حد و حدودو خودمو بهتر از شما ميدونم.اگه دقت كرده باشيد من تا حالا به آقاي بذركار، "بذركار" ه خالي هم نگفتم و هميشه لفظ "آقا" رو به كار...
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق
آره.دقیقاً هدف ما از اومدن فقط یه قمصر رفتن بودو یه تی شرت فکرسوق. ;D
دقیقاً باید بذارید همون سالی که ما برای اولین و آخرین بار میایم فکرسوق تی شرت ندین؟؟!!!؟؟!!! ^-^
پاسخ : آشنایی باهم در فکرسوق
جدی حالا عکسارو کجا میذارید که بعداً ما هم داشته باشیم؟
ما هم عکسارو میخوایم. :دی
بابا خب حالا بچه کلی ذوق کرد که بیاد اسمشو بگه.چرا اذیتش میکنی؟؟!! :))
ولی خیلی باحال بود.همچین که گفت من محسن هستم، ما همه تو کف موندیم.
چقد کوچولو موچولویی ;D ;) :))
آقای بذرکارم...
پاسخ : دیدار اعضا در نمایشگاه های بین المللی
ما رفتيم ;D
نيم ساعته كه برگشتيم خونه ;D
شانس كه نداريم.يه كتاب غير درسي ميخواستيم بخريم كه اونم انتشاراتش واسه اولين بار، تو نمايشگاه غرفه نگرفته بود ^-^ (نشر كاروان)
كتاب "هبوط در كوير" دكتر شريعتي رو گرفتم و يكي از كتاباي آرمان آرين (كه خودش...
پاسخ : آقای الهامی!!!
اولاً که آقای نوروزی. ;D دوماً اینکه واقعاً معلم فوق العاده ای بود.خیلی هم سطح سوادش بالا بود.جزء معدود آدمایی بود که دیدم خیلی حالیشونه.
پاسخ : نمایشگاه کتاب
دوست گل، نمایشگاه تازه فردا باز میشه.چی میگی هرکی رفته بگه؟!!!!! ;D
حالا به هر حال :دی
ما فردا میریم.نمیدونم چرا باز... شدم که دارم با پگاه و خرمالو میرم.هنوز یادم نرفته پارسال چقدر زجرم دادن.توبه کردم که تا عمر دارم با اینا نرم.اما بازم... :دی
از اونجایی که ما دیگه پیشیم،...