• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

مطالعه‌ی گروهی کتاب‌های علمی غیرتخصصی (سری چهارم)

  • شروع کننده موضوع Pan
  • تاریخ شروع

کدام کتاب را برای مطالعه‌ی گروهی کتاب‌های علمی غیرتخصصی می‌پسندید؟

  • انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر | یووال نوح حراری

    رای‌ها: 15 42.9%
  • حیات چیست؟ شیمی چگونه می‌شود زیست‌شناسی | ادی پراس

    رای‌ها: 2 5.7%
  • درآمدی کوتاه به مغز | عمار الچلبی، مارتین ترنر، شین دلمونت

    رای‌ها: 2 5.7%
  • طرح بزرگ | استیون هاوکینگ، لئونارد ملودینو

    رای‌ها: 5 14.3%
  • دانشنامه زیبایی‌شناسی | بریس گات، دومینیک لوپس (مؤلفان)

    رای‌ها: 2 5.7%
  • آینده ی ذهن | میچیو کاکو

    رای‌ها: 3 8.6%
  • سرگذشت شگفت‌انگیز حیات روی زمین | ریچارد داوکینز

    رای‌ها: 1 2.9%
  • دنیای مملو از شیاطین: علم به مثابه شمعی در تاریکی | کارل سِیگان، اَن درویِن

    رای‌ها: 1 2.9%
  • آشوب:ساختن دانشی جدید | جیمز گلیک

    رای‌ها: 1 2.9%
  • تکامل و رفتار انسان | جان کارت رایت

    رای‌ها: 3 8.6%

  • رای‌دهندگان
    35

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
791
امتیاز
4,702
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
تا اینجا هم اومدیم به حول قوه الهی ((((:

درباره بخش اول که شامل انتقادات هراری به انقلاب کشاورزیه، من هنوز نتونستم قانع بشم که دوره خوراکجو-گردآورندگی از کشاورزی بهتره. مثلا دوره قبل،بنظر میاد که زمستون خیلی فصل آسیب زایی می شد چون محصولی کشت و ذخیره نمی شد. باید کلی دنبال مقدار کمی غذا میگشتن، کوچ دائمی و زندگی متزلزل(که خطرات خاص خودشو داره) و چیزایی از این قبیل. نهایتا، حتی اگه بدتر بودن اوایل انقلاب کشاورزی رو بپذیریم، این مثل یک دوره سختی موقت برای رسیدن به دوره رفاه و آسودگی بیشتر و طولانی تر هست(یچیزی شبیه به اشاره های هگل به تناقضات تاریخی! مثلا اینکه دوره یونان باستان، برده داری وجود داشت؛ اما همین منجر به امکان این امر شد تا کسایی که برده نبودن، تامل های فلسفی-اخلاقی ای داشته باشن که بعدا بشه ازشون علیه برده داری و رسیدن به نظامی بهتر استفاده کرد!). برای من، تصورش خیلی سخته که علم، هنر، فلسفه و...بتونن توی قبیله ای خوراکجو-گردآورنده، پیشرفت زیادی کنن؛ چون اونا برای ساده ترین نیازهاشونم درگیری های زیادی دارن و وقتی برای این کارا نمیمونه! و من نمیتونم زندگی ای محدود شده در ارضای پائین ترین بخش های هرم مازلو رو تحمل کنم ((((: ولی به هر حال، این خوب بود که با عقاید مخالف هم آدم آشنا بشه و هرازگاهی به گذشته و ارزیابیش، توجه داشته باشیم.

اما انتقاداتش به دامپروری و اهلی سازی حیوانات رو قبول دارم. هرطور نگاه کنیم، این یک فرایند بی رحمانه و خودخواهانه بود؛ هم خودِ فرایند اهلی سازی(که غالبا با کشتن نمونه های ناموفق همراه بود) و هم بعدش(زندگی کوتاه، سخت و استثمار دائمی حیوانات). گویا هراری باز هم در این باره صحبت هایی داره و این رو از بزرگترین مشکلات ما می دونه، و امیدوارم واقعا بتونیم راه حلی براش پیدا کنیم. در واقع، همینجا به تمایز مهم بین موفقیت تکاملی(تکثیر ژن) و کیفیت زندگی، پرداخته میشه. مهمه که به یاد داشته باشیم تعداد کم اما با زندگی خوب، خیلی بهتر از تعداد زیاد با زندگی نکبت باره؛ این باعث میشه درباره بچه به دنیا اوردن هم بیشتر دقت کنیم!

در اینجاهم باز از نظام های خیالی صحبت میشه. در اینباره قبلا نظرمو گفتم؛ خیلی از نمونه هایی که هراری میاره، شایسته این عنوان هستن، ولی نه همشون(از جمله حقوق بشر. چون نه بر اساس تخیل، بلکه تجریده). متاسفانه "ترجمه زیست شناختی" هراری از اعلامیه استقلال آمریکا، بنظرم واقعا ساده لوحانه ست؛ هراری به درستی گفت که زیست شناسی همه چیز نیست و تفاوت های انسان ها باید با "تاریخ"(وقایع تصادفی، فرهنگ، اجتماع، شیوه های تولیدی و...) توضیح داده بشن، اما اینجا خودش این اصل رو نقض میکنه! قبول دارم که اشاره این اعلامیه به "آفریده شدن" و "اعطا شدن حقوق"، اشاراتی دینی و خلاف علم هستن؛ ولی این بدفهمی بزرگیه که هراری این "برابری حقوق" رو به "برابری و یکسانی توانایی های زیستی" ترجمه می کنه و به دلیل وجودِ تفاوت های میان انسان ها، منکرش میشه. برابری رو باید به مثابه توانایی های برابر انسان ها در "رنج کشیدن" و "خواستن" فهمید؛ من نمیتونم بدون هیچ دلیلی بگم که این کار برای من مجازه اما برای یکی دیگه نه. در واقع از همینجا به این قاعده معروف می رسیم که "من تا جایی آزادم، که آزادی دیگری رو سلب نکنم"؛ چون اگه بتونم سلب کنم، این سوال پیش میاد که فرق من با دیگری چیه که این حق رو دارم؟ آیا بقول برده داران باستان، از عناصر پاک و خالص تری هستم که برای خدا باارزش تره؟ واضحه که این ها چرندیاتن. هیچ تفاوت قابل توجهی از این حیث نیست(تفاوت هایی مثل رنگ چشم، قدرت بدنی و...هیچکدوم نمیتونن مبنایی برای حق برتریِ عقلانی باشن). این حقوق، از قاعده عقلی(که خودش یک ابزار زیستی کارآمده) عدم جمع نقیضین میان. در این باره، خوندنِ کتاب "عقل محض و حقوق بشر" از امین قضایی رو پیشنهاد میدم.
اما بعضی ویژگی هایی که هراری درباره نظام های خیالی گفت(انکارِ خیالی بودنشون و معرفی خودشون به عنوان حقایقی ابدی) خیلی با مفهوم مارکسیِ "ایدئولوژی" همخوانی داره. وظیفه ایدئولوژی هم دقیقا موجه نشون دادن یک نظم اجتماعیه(نظم اجتماعی رو میشه بصورت روابط رسمی بین افراد جامعه تعریف کرد. مثلا برده و برده دار) و ریشه های خودش رو انکار میکنه؛ ایدئولوژی عملا به نفع افرادی خاصه، اما خودش رو منافع عموم نشون میده. البته، ایدئولوژی ها لزوما حاصل یک طرح برنامه ریزی شده نیستن، بلکه منشاء اصلیشون ماهیت تحریف آمیزِ خودِ واقعیت اجتماعیه. مثل زمانی که مدادی رو میذاریم توی آب و شکسته بنظر میاد. به نظر مارکس، هدف جامعه شناسی دقیقا فراتر رفتن از این درک سطحی و ایدئولوژیک، و رسیدن به ساختارهای اصلی جامعه بود و نشون دادنِ تایخی بودنِ اون ها.
در این بین، اشاره هراری به وظیفه خط و نوشتار در حفظ و انتقال داده ها و ایدئولوژی ها، چیز جالبی بود. همچنین اینکه عباراتی مثل "نجس" و "پاک"، در واقع تداعی گر ترس انسان از جنازه و چیزهای بیماری زاست که حالا برای منزوی کردن دشمنانش، به اون ها نسبتش میده(همین هم میتونه توضیح خوبی برای علتِ جهانی بودنِ این عبارات باشه).

درباره علل برده داری هم، بخش خیلی آموزنده ای بود. و همچنین دورِ باطلی که در این باره وجود داره: با رجوع به عدم موفقیت سیاه پوستان، تبعیض بر اون ها توجیه میشد؛ در حالی که خودِ این شکست ها، نتیجه همون تبعیضات پیشین بودن! اینجا هم میبینیم که یک ساختار اجتماعی(برده داری) خودش رو به واسطه یک ایدئولوژی(شکست سیاه پوستان در امور) توجیه و بازتولید میکنه؛ در حالی که خودش قبلا اون رو به وجود اورده بود!
صحبت هراری درباره تمایز معروف جنس و جنسیت هم خوب بود. اینکه تفاوت های فیزیولوژیک(جنس) وجود دارن؛ مثل شکل آلت تناسلی، اسپرم در مردان و تخمک در زنان و....که یکسری ویژگی ها و قابلیت های خاص رو به وجود میارن؛ اما چیزی که ما به عنوان زنانه/مردانه میشناسیم، عمدتا نتیجه برخوردِ اجتماع با این مقوله ست که جنسیت نامیده میشه. جنسیت به جنس بی ربط نیست(در هیچ فرهنگی، اجباری برای زایمان مردان وجود نداره! چون بنابه ساختار جنسی، غیرممکنه) ولی مستقیم هم ازش به وجود نمیاد و جنس، میتونه با ساختارهای جنسیتی مختلفی سازگار باشه(همونطور که خود هراری هم گفت، زمانی جوراب ساق بلند مردانه بود و حالا زنانه)؛ اینکه زنان میتونن بچه دار بشن(جنس) یک چیزه، اجبار اجتماعیِ اون ها به بچه دار شدن(جنسیت) هم یک چیز دیگه. متاسفانه این اشتباه بزرگ که ویژگی های جنسیتی زمان خودمون رو "طبیعی" میدونیم و به افراد مخالف اون میگیم غیر طبیعی، هنوزم ادامه داره(حتی تو این سایت!). در حالی که اساسا شما هر عملی رو که بتونید انجام بدید، طبیعیه! چون با استفاده از قوانین طبیعت(فیزیک، شیمی، زیست و...) انجام شده. تابحال هیچ شواهدی برای وجودِ یک چیز غیر طبیعی یافت نشده. این مقاله هم رویکرد مشابهی داره و توضیحاتش گسترده ترن.
به عنوان بخش آخر، هراری سه تا از نظریات رایج درباره علتِ تبعیض جنسیتی در تاریخ(اینکه چرا عمدتا مردسالاری داشتیم) بیان میکنه و مشکلاتشون رو میگه. راستش من هم خیلی نظر مطئنی درباره علتِ این امر ندارم و متاسفانه در خوندن آثاری که به این موضوع میپرداخن، تنبلی زیادی به خرج دادم، ولی اینکه هراری با توجه به رواج زیاد مردسالاری در طول زمان و مکان، نتیجه میگیره که برخلاف برده داری، احتمالا مربوط به یک ویژگی زیستیه و نه تصادف تاریخی و اجتماعی، بنظرم نتیجه قابل قبولی نیست؛ چرا که انبوهی از موارد رایج در طول تاریخ هم وجود دارن که اموری اجتماعین و نه زیستی(تقریبا کل نظام های تاریخ، طبقاتی هستن. برده داری، فئودالیسم، سرمایه داری و...اما بازم اموری تاریخی-اجتماعین و نه زیستی)؛ دوما، درسته که مردسالاری رواج بیشتری داره، اما جوامع و قبایل مادرسالار هم وجود دارن. بنظرم نهایتا، عوامل زیستی در اینباره شاید بیشتر مثل یک "گرایش"(مثلا نورخورشید برای گیاه لازمه. ولی به تنهایی، باعث رشد گیاه نمیشه و عوامل مهم دیگه ای هم لازمن مثل آب) عمل میکنه تا علت نهایی؛ و بیشتر از زیست شناسی، باید در قلمروی "تاریخ و اجتماع" به دنبال علتش گشت".

خب زیادی چرت و پرت گفتم، بسه دیگه ((((:
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
امتیازات: THG

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,803
امتیاز
37,050
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
من کلا گذاشتمش واسه بعدا چون احساس کردم فعلا ممکنه چشم بسته حرفاشو بپذیرم و بچه ها گفتن یه جاهاییش یه طوریه.
 

احسان از نوع قیچی ساز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,395
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
بارهم نمیدونم
رشته دانشگاه
فیزیک محض / ریاضی محض
بچه ها سرعتتون خیلی زیاده من چند تا کتاب دیگر هم دارم مطالعه می کنم
خب نقد من یکی دو روز دیگه بعد از اتمام این بخش میاد
 

THG

امین
ارسال‌ها
170
امتیاز
904
نام مرکز سمپاد
شهید فیروزی
شهر
یه جایی
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
سخته
من کلا گذاشتمش واسه بعدا چون احساس کردم فعلا ممکنه چشم بسته حرفاشو بپذیرم و بچه ها گفتن یه جاهاییش یه طوریه.
کلا با خوندن یه کتاب اونم کتابی که هر چقدر هم جای بحث داشته باشه نویسندش پروفسور دانشگاه اورشلیمه با مدرک از آکسفورد اتفاق بدی نمیفته مگه اینکه الان سرت شلوغ باشه.
 
  • لایک
امتیازات: Pan
  • شروع کننده موضوع
  • #26
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,377
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
ببخشید بچه‌ها من این هفته یه ذره مریض احوال بودم نتونستم تاپیکو بروزرسانی بکنم و نظر بدم.

من انقدر سرعتو زیاد کردم به خاطر این بود که میخواستم تو تابستون تموم بشه ولی الان فکر کنم این سه چهار نفری که شرکت میکنن براشون فرقی نداشته باشه اگر آخراش دو سه هفته هم به مهر بخوره. میتونیم تا آخرای این هفته برای همین بخش وقتو اضافه کنیم و بخش سوم رو هم یک هفته و نیم بهش وقت بدیم و بخش آخرو سه تا چهار هفته. (چون مقدارش تقریبا دو برابره) زیاد هم رو این زمان‌بندی‌ها وسواس به خرج ندین من هر از چند گاهی تاپیکو بروزرسانی میکنم که ببینین و اگر نظری اون موقع داشتین بگین و اگر هم نه دفعه‌های بعد.

بچه ها سرعتتون خیلی زیاده من چند تا کتاب دیگر هم دارم مطالعه می کنم
خب نقد من یکی دو روز دیگه بعد از اتمام این بخش میاد
 

احسان از نوع قیچی ساز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,395
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
بارهم نمیدونم
رشته دانشگاه
فیزیک محض / ریاضی محض
اقا هیچ مشکلی ما نداریم من نقد کل رو بعد از اتمام میزارم
 
  • لایک
امتیازات: Pan
بالا