سریال بچه مهندس

[Nerd_Girl]

مدتیه شبکه ی دو سریالی به اسم بچه مهندس پخش میکنه که تو فضای مجازی انتقاد زیادی ازش شده
دوست دارم نظرتون رو راجع بش بدونم

 

[Mindy]

فک نمیکردم تاپیکی بخواد اینجا براش راه بیوفته



خب من هرگونه احساساتی رو توی این فیلم تجربه کردم
عاشق شدم
متحول شدم ک درس بخونم
قدر خانوادمو دونستم
و
.
.
.

 

[nfsi]

ما هیچ ما نگاه

 

[زار]

خوب منم فهمیدم وقتی یکی از شوهرش کتک بخوره دور چشش آبی کاربنی میش://
و اینکه اون موقع ها ماه دی 31ام هم داشته:////

فقط از بیکاری نگاش میکردم

 

[Admin2]

قوه تخیل نویسنده و کارگردانش خیلی خوبه

 

[dinsiora]

ازین سریال فهمیدم یک پسر از 15 تا 18 سالگی حتی ذره ای قدش بلند نمیشه و فقط ریش در میاره
و اینم فهمیدم که امکان داره ادم در 5 سالگی چشاش ابی باشه در 15 سالگی مشکی باشه و در 18 سالگی سبز باشه(مو مو)

 

[Detective SHERLOCK]

قد رو اوکی ولی چشم میتونه رنگش تغییر کنه
هشتگ در حال دیدن سریال house of cards و بی خبر از سریالهای صداوسیما

 

[mohad_z]

یکش رو دیدم و بد نبود
همونجا تو اوج با سریال خداحافظی کردم، کاری که کارگردان نکرد.
گویا ۳ هم داره، بزرگسالیه جواد

 

[Mindy]

من میگم جواد میره درسشو میخونه میره آمریکا میبینه مژگان ازدواج کرده بعد شکست میخوره برمیگرده یه دختر وارد زندگیش میشه (احتمالا همونی ک قراره تو دانشگاه به جواد پیشنهاد بده ) با اون ازدواج میکنه بعد بچه ی جواد اینا با بچه مژگان اینا ازدواج میکنه
اگ این جوری نشد من اسممو عوض میکتم

 

[Zari78]

خیلی مسخرست فیلمش
من و خانوادم میشینیم از اول تا آخر فقط میخندیم
واقعا طنزه
.
.
ولی به نظرم دختره همین الان هم به جواد فکر نمیکنه از طرز حرف زدنش معلومه
جواد هم میره دانشگاه دو تا دختر خوشگل میبینه
با یکی از هم دانشگاهیاش ازدواج میکنه
.
..
به نظرم پیام سریالش اینه که از بچگی دنبال عشق و عشق بازی نباشید

 

[dinsiora]

ولی بنظرم مژگان و جواد باهم ازدواج میکنن ولی بچه دار نمیشن و میرن از همون موسسه خودشون ی بچه میارن
ی همچین فیلم هندیعی

 

[Zari78]

ولی بنظرم مژگان و جواد باهم ازدواج میکنن ولی بچه دار نمیشن و میرن از همون موسسه خودشون ی بچه میارن
ی همچین فیلم هندیعی

 

[Mindy]

ولی بنظرم مژگان و جواد باهم ازدواج میکنن ولی بچه دار نمیشن و میرن از همون موسسه خودشون ی بچه میارن
ی همچین فیلم هندیعی

پرورشگاهشون جمع شد ://

 

[Sep]

من یبوست داشتم به واسطه این سریال خوب شدم

 

[dinsiora]

پرورشگاهشون جمع شد ://

نع=|

 

[Mindy]

نع=|

بابا اسماعیل گفته بود اونجا رو وقف؟ کرده بعد اونا میخواد بده به نمدونم کیا

 

[dinsiora]

نه خ

بابا اسماعیل گفته بود اونجا رو وقف؟ کرده بعد اونا میخواد بده به نمدونم کیا

خو زمینشو وقف موسسه کردع=|

 

[Mindy]

من یادمه گف جمع میشه
حالا به من چه اصن
ولی از اونجا بچه نمیارن اونا بزرگ شدن دیگه

 

[dinsiora]

خو از ی جهنم دره ای بچع میارن دیگ
فیضول بچع اوردن مردم نیصیم ک

 

[|تا]

من یبوست داشتم به واسطه این سریال خوب شدم

عالي بود سپهر