• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اثبات یا نقیض وجود خدا

  • شروع کننده موضوع pico
  • تاریخ شروع

آیا به وجود خدا اعتقاد دارید؟


  • رای‌دهندگان
    712

احسان از نوع قیچی ساز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,395
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
بارهم نمیدونم
رشته دانشگاه
فیزیک محض / ریاضی محض
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد

خواهشا مطالب توهین آمیز نزارید
مطالب استدلالی و نقدی دارید بزارید تا روش بحث بشه
 
آخرین ویرایش:
  • دیسلایک
امتیازات: Happy

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,567
امتیاز
10,830
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
وقتی از یک "مجرای درونی معرفتی" حرف میزنید، باید تابحال هم کارکرد و مکانش توسط علوم شناختی(نورولوژی و روانشناسی و...) مشخص شده باشه. مثلا بخش بزرگی از تئوری های مورد نظر فروید ابطال شدن، چرا که عصب شناسی هیچ شواهدی از وجود این عناصر در مغز انسان پیدا نکرد! (بعدا ژاک لاکان تفسیر تازه ای از فروید ارائه داد که ناخودآگاه و...نه عناصری زیستی، بلکه استعاره هایی زبانشناسانه هستن).
ببخشید امکانش هست مکان و کارکرد "خود آگاهی" در انسان رو توضیح بدید؟؟اینکه دلیل فهم اینچنینی ما از احساساتی مثل درد و ترس و ... چیه رو توضیح بدید؟
وارد نشدم. فقط مثالی بود از ابطال تئوری های روانی ای که هیچ شواهد نورولوژی ندارن!
اگه میشه شواهد نورولوژی وجود خودآگاهی در انسان و یا حیوانات و یا حتی عدم وجودش در سلول ها و اشیا رو ارائه بدید
 

HeiSenberG

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
339
امتیاز
2,062
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
1399
ببخشید امکانش هست مکان و کارکرد "خود آگاهی" در انسان رو توضیح بدید؟؟اینکه دلیل فهم اینچنینی ما از احساساتی مثل درد و ترس و ... چیه رو توضیح بدید؟

اگه میشه شواهد نورولوژی وجود خودآگاهی در انسان و یا حیوانات و یا حتی عدم وجودش در سلول ها و اشیا رو ارائه بدید
شما معتقدید منشاش روحه؟
 

احسان از نوع قیچی ساز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,395
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
بارهم نمیدونم
رشته دانشگاه
فیزیک محض / ریاضی محض
تنها جواب اینا نظریات فروید
دوستان ما هرچه قدر جهش وتکامل داروین را مورد نطر بگیریم بازهم برای علت غایی بی جواب خواهیم بود برای عملکرد شعور وفرهنگ ونظام رفتار شناسی انسان هم بی جواب خواهیم ماند
هیچگاه در نظریه داروین نمی توان جای داد شعور پله ای رشد کرد یا نباید به وجود میامد یا باید به وجود می امد نمیشه نصف شعور انسان نصف اش به وجود بیاید نصف اش هم بعد.... به طور جهشی شعور رشد نمی کند چون ماده نیست
هر زمان (نفس) نو می‌شود دنیا و ما
بی‌خبر از نو شدن اندر بقا
 

احسان از نوع قیچی ساز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,395
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
بارهم نمیدونم
رشته دانشگاه
فیزیک محض / ریاضی محض

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,567
امتیاز
10,830
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
شما معتقدید منشاش روحه؟
من معتقدم وقتی مسئله به این بدیهی بودن رو نمی تونیم توضیحی براش با نورولوژی بدیم نباید بیایم بگیم چیزی به اسم دل(من دقیقا می دونم بدن از چه اجزایی تشکیل شده و دارم در مورد منظور دوستمون از دل حرف می زنم) وجود نداره چون نمی تونیم شواهدشو بدیم یا بگیم حرف فروید غلطه تا وقتی که نقضشو ندیدیم .
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
791
امتیاز
4,702
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
ببخشید امکانش هست مکان و کارکرد "خود آگاهی" در انسان رو توضیح بدید؟؟اینکه دلیل فهم اینچنینی ما از احساساتی مثل درد و ترس و ... چیه رو توضیح بدید؟
نظریات درباره خودآگاهی هنوز کامل نیستن، ولی خودآگاهی رو میشه یک مزیت زیستی خیلی بزرگ دونست که با توجه به مفهوم "من"(که طبعا "دیگری" هم در پرتو همین بامعنا میشه)، ارتباطات انسانی میتونن خیلی پیچیده و کاربردی تر بشن. بقول دنیل دنت، قصه تعریف کردن با مفهوم محوریت مفهوم "من"(که در پرتو خودآگاهی محقق میشه) از قابلیت های خوب و مهم زیستی ما بود، و این میشه کارکرد فوق العاده خودآگاهی.
مثل خیلی چیزهای دیگه، علم هرگز به دلایل ماوراطبیعی و ابطال ناپذیر برای توضیح پدیده ها رو نخواهد اورد، بلکه به سراغ توضیحاتی "تجربی"، "ابطال پذیر" و "در سازگاری هرچه بیشتر با سایر تئوری ها" میره. علم نورولوژی، خصوصا به واسطه ترکیبش با سایر علومی مثل روانکاوی، تابحال موفقیت های چشمگیری در توضیح احساسات داشته. طبعا این موفقیت ها و تبیین ها همچنان "کامل" نیستن و نکات گنگی وجود دارن، ولی طبعا این باعث نمیشه به سراغ مغلطه خدای حفره ها بریم.
از جمله نظریات ثمر بخش درباره خودآگاهی و ویژگی های روانی، نظریه "کارکردگرایی" یه که از اصول فرگشتی برای توضیح این پدیده ها استفاده میکنه و همونطور که از اسمشم واضحه، اهمیت اینهارو در "کارکرد" زیستی(و در وهله بعد، اجتماعی) این احساسات میدونه. که البته همگی هم به مغز مرتبطن، نه یک روح غیر مادی و غیر قابل تجربه.

تنها جواب اینا نظریات فروید
دوستان ما هرچه قدر جهش وتکامل داروین را مورد نطر بگیریم بازهم برای علت غایی بی جواب خواهیم بود برای عملکرد شعور وفرهنگ ونظام رفتار شناسی انسان هم بی جواب خواهیم ماند
هیچگاه در نظریه داروین نمی توان جای داد شعور پله ای رشد کرد یا نباید به وجود میامد یا باید به وجود می امد نمیشه نصف شعور انسان نصف اش به وجود بیاید نصف اش هم بعد.... به طور جهشی شعور رشد نمی کند چون ماده نیست
هر زمان (نفس) نو می‌شود دنیا و ما
بی‌خبر از نو شدن اندر بقا
"عملکرد"(کارکرد) این پدیده ها، در پرتو نظریه کارکردگرایی، رواشناسی فرگشتی، نوروروانکاوی و علوم شناختی، بخوبی و با توجه به تئوری فرگشت بیان میشه. بدون کمک گرفتن از ارواح
 
  • لایک
امتیازات: Happy

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,567
امتیاز
10,830
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
نظریات درباره خودآگاهی هنوز کامل نیستن، ولی خودآگاهی رو میشه یک مزیت زیستی خیلی بزرگ دونست که با توجه به مفهوم "من"(که طبعا "دیگری" هم در پرتو همین بامعنا میشه)، ارتباطات انسانی میتونن خیلی پیچیده و کاربردی تر بشن. بقول دنیل دنت، قصه تعریف کردن با مفهوم محوریت مفهوم "من"(که در پرتو خودآگاهی محقق میشه) از قابلیت های خوب و مهم زیستی ما بود، و این میشه کارکرد فوق العاده خودآگاهی.
مثل خیلی چیزهای دیگه، علم هرگز به دلایل ماوراطبیعی و ابطال ناپذیر برای توضیح پدیده ها رو نخواهد اورد، بلکه به سراغ توضیحاتی "تجربی"، "ابطال پذیر" و "در سازگاری هرچه بیشتر با سایر تئوری ها" میره. علم نورولوژی، خصوصا به واسطه ترکیبش با سایر علومی مثل روانکاوی، تابحال موفقیت های چشمگیری در توضیح احساسات داشته. طبعا این موفقیت ها و تبیین ها همچنان "کامل" نیستن و نکات گنگی وجود دارن، ولی طبعا این باعث نمیشه به سراغ مغلطه خدای حفره ها بریم.
از جمله نظریات ثمر بخش درباره خودآگاهی و ویژگی های روانی، نظریه "کارکردگرایی" یه که از اصول فرگشتی برای توضیح این پدیده ها استفاده میکنه و همونطور که از اسمشم واضحه، اهمیت اینهارو در "کارکرد" زیستی(و در وهله بعد، اجتماعی) این احساسات میدونه. که البته همگی هم به مغز مرتبطن، نه یک روح غیر مادی و غیر قابل تجربه.
ببخشید من اسم مغلطتتون رو تمی دونم ولی فک کنم بتونم تشخیص بدم مغلطه کردید !! سوالم مشخصه !!! طبق گفته ی خودتون باید الآن "جایگاه"و "کارکرد" خودءگاهی به معنی شیوه ی عملکردشو توضیح بدید
چیزی که تحویل من دادید فلسفه بافی براش بود ، اگه نمی تونید توضیح بدید بفرمایید که "نمی تونم" نه اینکهبگید علم ما داره پیشرفت می کنه و ...

این مسئله که گفتین همه به مغز مرتبطن هم در مورد خودآگاهی اثبات کنید !!!ادعا کردید بالاخره!!
 

احسان از نوع قیچی ساز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,395
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
بارهم نمیدونم
رشته دانشگاه
فیزیک محض / ریاضی محض
ببخشید من اسم مغلطتتون رو تمی دونم ولی فک کنم بتونم تشخیص بدم مغلطه کردید !! سوالم مشخصه !!! طبق گفته ی خودتون باید الآن "جایگاه"و "کارکرد" خودءگاهی به معنی شیوه ی عملکردشو توضیح بدید
چیزی که تحویل من دادید فلسفه بافی براش بود ، اگه نمی تونید توضیح بدید بفرمایید که "نمی تونم" نه اینکهبگید علم ما داره پیشرفت می کنه و ...

این مسئله که گفتین همه به مغز مرتبطن هم در مورد خودآگاهی اثبات کنید !!!ادعا کردید بالاخره!!



عقل پنهانست و ظاهر عالمی

صورت ما موج یا از وی نمی

هر چه صورت می وسیلت سازدش

زان وسیلت بحر دور اندازدش

طالب این سر اگر علامه‌ایست

نک حسام‌الدین که سامی نامه‌ایست
 

HeiSenberG

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
339
امتیاز
2,062
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
1399
نمی‌دونم @finn به وجود یا عدم وجود خودآگاهی معتقده ولی من
به عنوان یک خداباور که من هم منشاش رو روح می‌دونم معتقدم که روح نام گذاری دیگه‌ای برای "نمی‌دانم"ه و هرگز چیزی که نمی‌دونم رو وارد بحث نمی‌کنم.
خود روح هزاران سوال دیگه به دنبال میاره‌. مثلا این‌که چطور با بدنمون ارتباط برقرار می‌کنه؟ منظورمون از شعور چیه؟ اگر مغز منو عوض کنن من عوض می‌شم؟ روح هر کس ازلیه یا خدا هر بار به جنین ما روح می‌ده؟
من آرزوم اینه که بتونم تعریف علمی برای اینا داشته باشم تا هرچی زودتر بفهمم منظورم از روح چیه و اصلا نمی‌تونم قبول کنم که از این راه وارد مسئله‌ای مثل اثبات خدا بشم و فکر میکنم مسائل مبهم رو وارد قضیه نکنیم بهتره و با چیزایی پیش بریم که دو طرف سرش توافق دارن
 
آخرین ویرایش:

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
791
امتیاز
4,702
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
ببخشید من اسم مغلطتتون رو تمی دونم ولی فک کنم بتونم تشخیص بدم مغلطه کردید !! سوالم مشخصه !!! طبق گفته ی خودتون باید الآن "جایگاه"و "کارکرد" خودءگاهی به معنی شیوه ی عملکردشو توضیح بدید
چیزی که تحویل من دادید فلسفه بافی براش بود ، اگه نمی تونید توضیح بدید بفرمایید که "نمی تونم" نه اینکهبگید علم ما داره پیشرفت می کنه و ...
بهتره دقیق تر مشخص کنید، در صورت عدم علاقه به ارتکاب "مغلطه اتها به مغالطه"!
جایگاه=فرایندی پیچیده در مغز
کارکرد(به معنای هدف. اینکه خودآگاهی به چه دردمون میخورده که هنوز داریمش)=قصه گویی! (دقیق تر بگم، ارتباط زبانی)
"فلسفه"، یا بقول شما، لغت عامیانه و بی معنی "فلسفه بافی"(که خودِ همین کلمه تحقیر آمیز به اعتقاد برخی، نشان از ضعف دیرین ما در فلسفه ورزس نسبت به غربه)، ازابزارهای مهم ما برای توضیح این دست مسائله که قابل حذف شدن هم نیست. این که توقع استفاده نکردن ازش رو دارید خیلی برای من عجیبه! مثل اینه که کسی بخواد گرانش رو بدون فیزیک توضیح بده!
من معتقدم وقتی مسئله به این بدیهی بودن رو نمی تونیم توضیحی براش با نورولوژی بدیم نباید بیایم بگیم چیزی به اسم دل(من دقیقا می دونم بدن از چه اجزایی تشکیل شده و دارم در مورد منظور دوستمون از دل حرف می زنم) وجود نداره چون نمی تونیم شواهدشو بدیم یا بگیم حرف فروید غلطه تا وقتی که نقضشو ندیدیم .
کی گفته خودآگاهی یه مسئله بدیهیه؟! خودآگاهی از سخت ترین مسائل علمه، چرا که مغز از پیچیده ترین ساختارهای جهانه.
چیزی که بدیهیه، "یک درک ابتدایی" از این احساسه. اینکه از وجود خودم به مثابه یک "من" آگاهم. اما واضحه که این فقط یه شاهد برای وجود این "احساس"(که البته میتونه هم غلط و توهم باشه!) در ماست، و دلیلی برای اینکه چرا باید درباره این مسئله تحقیق کنیم.
اما وقتی درباره "دل"، نه همگی دارای "یک درک ابتدایی" جمعی هستیم، و نه شواهدی از کارکرد و منشاء اون، چرا باید قبولش کرد؟!
 

MTZ

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
152
امتیاز
1,139
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
همین ابیات و شعر هایی ک بکار میبرین مگر فایده ای داشته باشه!و الا این تاپیکای مضحک فقط بدرد اعصاب خورد کردن میخورن
 
آخرین ویرایش:

احسان از نوع قیچی ساز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,395
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
بارهم نمیدونم
رشته دانشگاه
فیزیک محض / ریاضی محض
دوستان عزیز هر مسئله ایی درباره روح دارید و می خواید بی طرف نگاه کنید کتاب روح وخدا علامه جعفری نگاه کنید زیرا هر حر فی که حویل میدهید سخنان مکاتب غربی است که فقط به فکرمادی گرا یی هست
 

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,567
امتیاز
10,830
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
بهتره دقیق تر مشخص کنید، در صورت عدم علاقه به ارتکاب "مغلطه اتها به مغالطه"!
جایگاه=فرایندی پیچیده در مغز
کارکرد(به معنای هدف. اینکه خودآگاهی به چه دردمون میخورده که هنوز داریمش)=قصه گویی! (دقیق تر بگم، ارتباط زبانی)
"فلسفه"، یا بقول شما، لغت عامیانه و بی معنی "فلسفه بافی"(که خودِ همین کلمه تحقیر آمیز به اعتقاد برخی، نشان از ضعف دیرین ما در فلسفه ورزس نسبت به غربه)، ازابزارهای مهم ما برای توضیح این دست مسائله که قابل حذف شدن هم نیست. این که توقع استفاده نکردن ازش رو دارید خیلی برای من عجیبه! مثل اینه که کسی بخواد گرانش رو بدون فیزیک توضیح بده!

کی گفته خودآگاهی یه مسئله بدیهیه؟! خودآگاهی از سخت ترین مسائل علمه، چرا که مغز از پیچیده ترین ساختارهای جهانه.
چیزی که بدیهیه، "یک درک ابتدایی" از این احساسه. اینکه از وجود خودم به مثابه یک "من" آگاهم. اما واضحه که این فقط یه شاهد برای وجود این "احساس"(که البته میتونه هم غلط و توهم باشه!) در ماست، و دلیلی برای اینکه چرا باید درباره این مسئله تحقیق کنیم.
اما وقتی درباره "دل"، نه همگی دارای "یک درک ابتدایی" جمعی هستیم، و نه شواهدی از کارکرد و منشاء اون، چرا باید قبولش کرد؟!
جایگاه=یک رخداد پیچیده در بدن
کارکرد =قصه بافی+کمک به تصمیم
اسم روح!!
فک کنم بتونم به مغلطتون بگم کلی گویی!!
اول ادعا هاتون رو ثابت کنید ، ثابت کنید که جایگاهش در مغزه ، بعدش ثابت کنید که شیوه ی عملکردش دقیقا چیه تا بعدش ببینیم داره قصه بافی می کنه صرفا یا کارای دیگه هم داره تا اون وقت بنده قبول کنم شما مغلطه نمی کنید!!
توروخدا باز مغلطه نکنید من سوال های خودم یادم نمی ره و شما با پر کردن صفحه با مطالب بی ربط صرفا خودتون رو خسته می کنید!!

منظور از بدیهی بودن خودآگاهی اینه که هممون داریم باهاش زندگی می کنیم،
اما یه ادعای دیگه مطرح کردید ، من از شما خواهش می کنم وجود خودآگاهی رو در خودتون برای من اثبات کنید چون به نظرم شما یک رباتید و باید ثابت کنید خودآگاهی دارید !!

پس خواهشا به سوالات مطرح شده پاسخ بدید و با کلی گویی و مغلطه فرار نکنید !!
 

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,567
امتیاز
10,830
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
مغالطه ی ادعای بدون استدلال و ابهام گویی هم دارید الان نگاه کردم تو ویکی پدیا اسامی رو
ظاهرا اسامی براتون مهمه هرچند فک کنم خودتون کاملا تشراف دارید به مغالطه کردنتون
 

احسان از نوع قیچی ساز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,395
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
بارهم نمیدونم
رشته دانشگاه
فیزیک محض / ریاضی محض
جایگاه : رخدادی ذهنی وذاتی
کارکرد :ایمان به انجام تصمیم
روح شعور ما ودرک ماست اگر فرایندیپیچیده در ذهن است چرا در دیگر نخستی ها این واکنش به صوررت نزولی رخ نمی دهد و مغز انان به دو شرطی بودن پاسخ میدهد؟
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
791
امتیاز
4,702
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
دوستان عزیز هر مسئله ایی درباره روح دارید و می خواید بی طرف نگاه کنید کتاب روح وخدا علامه جعفری نگاه کنید زیرا هر حر فی که حویل میدهید سخنان مکاتب غربی است که فقط به فکرمادی گرا یی هست
همین غرب مادی گرا و استکبار و فلان و بهمان بود که بخاطرش الان دستگاهی دارید که میتونید این حرفهارو به اشتراک بذارید!
متاسفانه نوعی غرب ستیزی کور در ایران هست که البته بعد از 57 هم بیشتر تشدید شد.
در حالی که فلسفه در غرب در حال نو شدن و ارتباط هرچه بیشتر با علم و حوزه های عملی تره، شرق(خاصه ایران) در حال درجا زدن در مسائلی منسوخ و قدیمیه که البته هیچ کمکی هم به پیشرفت خردورزی در اون نکرده.

جایگاه=یک رخداد پیچیده در بدن
کارکرد =قصه بافی+کمک به تصمیم
اسم روح!!
فک کنم بتونم به مغلطتون بگم کلی گویی!!
اول ادعا هاتون رو ثابت کنید ، ثابت کنید که جایگاهش در مغزه ، بعدش ثابت کنید که شیوه ی عملکردش دقیقا چیه تا بعدش ببینیم داره قصه بافی می کنه صرفا یا کارای دیگه هم داره تا اون وقت بنده قبول کنم شما مغلطه نمی کنید!!
توروخدا باز مغلطه نکنید من سوال های خودم یادم نمی ره و شما با پر کردن صفحه با مطالب بی ربط صرفا خودتون رو خسته می کنید!!

منظور از بدیهی بودن خودآگاهی اینه که هممون داریم باهاش زندگی می کنیم،
اما یه ادعای دیگه مطرح کردید ، من از شما خواهش می کنم وجود خودآگاهی رو در خودتون برای من اثبات کنید چون به نظرم شما یک رباتید و باید ثابت کنید خودآگاهی دارید !!

پس خواهشا به سوالات مطرح شده پاسخ بدید و با کلی گویی و مغلطه فرار نکنید !!
مغلطه ای با نام کلی گویی نداریم. اشارات مختصر هم در یک پست، ناگزیرن. کسی که چیز دقیق تری میخواد باید به سراغ کتاب ها و مقالات بره.

سوال خوبیه. اینکه چرا با وجود اینکه همچنان نقاط کور در توضیحات فعلی وجود داره، اما همچنان نورولوژیست ها(که با مغز مادی سر و کار دارن) در این مسئله بیشترین امید بهشون وجود داره.
برای خودآگاهی میتونیم دو تئوری عمده داشته باشیم: یا منشاء مادی(که منظور همون مغزه. نه شکم و سایر اندام ها) یا غیرمادی(روح).
اما تئوری دوم اشکالات زیادی داره. علاوه برخی از مشکلات تئوری روح که Mr.Nik@ گفت(و البته بیشتر هم میشه ادامه داد! مثلا اینکه سلول ها هم روح دارن؟ اونوقت تکلیف روح ما چی میشه؟ و...)، شاید بزرگترین گاف اون رو بتونیم "ابطال ناپذیری" و "غیر قابل آزمایش" بودن این تئوری بدونیم، که معیار خیلی مهمی در علمه. وقتی میگید "غیر مادی"، خوبخود امکان بررسی تجربی و عینی رو ناممکن کردید!
اما اینکه اساسا چرا باید به ابطال پذیری، و بطور کلی توضیحات علمی، اهمیت بدیم، بحث جداگانه ایه که به اهمیت و برتری معرفت شناسانه علم برمیگرده. میشه اینو هم ادامه داد.
اما بر این اساس(با فرض اینکه اساسا علم براتون اهمیت داره)، میشه نتیجه گرفت که توضیح اول، بسیار بهتر و محتمل تره. چون این ارتباط با مغز رو به هر نحوی که بدونیم، در هرحال تئوری هایی ابطال پذیر و آزمایش پذیر خواهیم داشت که اولین و مهمترین فاکتور یک تئوری علمیه. یعنی تئوری مادی، بر روحانی، "برتری معرفت شناسانه" داره و اعتقاد بهش "موجه تر" هست.
و البته فکر میکنم تا اینجای کار، جواب هایی واضح داده باشم، به شرط "ذره ای" تامل روی اونها بجای خوندن سریع برای صرفا جواب دادن!

درباره اینکه من ربات نیستم، ساده ترین چیزی که میشه گفت، اینه که دانشمندان هنوز یک ربات چت که امکان تشخیصش از غیر آدم ممکن نباشه، نساختن!
و البته اینکه با فرض نبود خودآگاهی در من، مجبورید متوسل به انبوهی از "تئوری های توطعه" که بسیار هم پیچیده هستن(چه کسانی منو تولید کردن، انگیزشون چی بوده و...) پاسخ بدید که چون هیچ برتری خاصی بر تئوری خودآگاهی داشتن من نداره، طبق تیغ اوکام، ناموجهه.

و من همچنان خواهان یک توضیح حتی نه چندان دقیق از کارکرد و منشاء دل، یا حداقل وجود یک درک بدیهی و ساده از اون در خودم هستم!

روح شعور ما ودرک ماست اگر فرایندیپیچیده در ذهن است چرا در دیگر نخستی ها این واکنش به صوررت نزولی رخ نمی دهد و مغز انان به دو شرطی بودن پاسخ میدهد؟
کارکرد و میزان این موضوع هم مثل خیلی چیزای دیگه، بین ما و حیوانات نزدیکتر، تاحدی مشترک و تاحدی متفاوته.
اگه اشتباه نکنم، تدتاک ویدیویی رو به همین درک بالا و بسیار نزدیک شامپانزه ها به ما و لزوم قائل شدن حقوق زیادی برای اونها، اختصاص داده بود.
 

احسان از نوع قیچی ساز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,395
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
بارهم نمیدونم
رشته دانشگاه
فیزیک محض / ریاضی محض
به هیچ عنوان ان ها فقط به دوشرطی پاسخ میدهند نه درک علت های غایی
ترشح بزاق نوعی پاسخ طبیعی به غذاست؛ هرگاه پاولف پودر گوشت (محرک طبیعی، غیرشرطی) را به سگ گرسنه می‌داد، بزاق سگ (پاسخ طبیعی) ترشح می‌شد.
پاولف پس از مدتی متوجه شد که حتی اگر غذایی به همراه نداشته باشد، با دیدن او بزاق سگ ترشح می‌شود. پاولف بر این اساس آزمایشی را طراحی کرد. او هم‌زمان با دادن پودر گوشت زنگی را به صدا درمی‌آورد. صدای زنگ محرکی بود که ارتباطی با غذا نداشت و به تنهایی برای سگ بی‌مفهوم بود؛ امّا به دنبال تکرار این کار، سگ بین صدای زنگ و غذا ارتباط برقرار کرد؛ به‌طوری که با صدای زنگ، حتی بدون وجود غذا بزاق او ترشح می‌شد. به عبارتی سگ نسبت به همراه بودن صدای زنگ و پودر گوشت، شرطی شده بود
در این نوع یادگیری، هرگاه یک محرک بی‌اثر (مثلاً صدای زنگ)، به همراه یک محرک طبیعی (مثلاً غذا) به جانور عرضه شود، پس از مدتی محرک بی‌اثر به تنهایی سبب بروز پاسخ (مثلاً ترشح بزاق) در جانور می‌شود. به این محرک جدید محرک شرطی می‌گویند؛ زیرا به شرطی می‌تواند سبب بروز رفتار شود که پیش از آن همراه با یک محرک طبیعی باشد. به محرک طبیعی، محرک غیرشرطی نیز گفته می‌شود
پیش از شرطی‌شدن، محرک طبیعی یا غیرشرطی(US) باعث پاسخ طبیعی یا غیرشرطی(UR) می‌شود. در جانوری که شرطی شده‌است؛ محرک شرطی یا بی‌اثر(CS) نیز، باعث پاسخ شرطی(CR) می‌شود
اما ما دارای درک از تلفیق این ها هستیم چه چیزی باعث شده روح
شرح آزمایش از ویکی پدیا
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
791
امتیاز
4,702
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
به هیچ عنوان ان ها فقط به دوشرطی پاسخ میدهند نه درک علت های غایی
ترشح بزاق نوعی پاسخ طبیعی به غذاست؛ هرگاه پاولف پودر گوشت (محرک طبیعی، غیرشرطی) را به سگ گرسنه می‌داد، بزاق سگ (پاسخ طبیعی) ترشح می‌شد.
پاولف پس از مدتی متوجه شد که حتی اگر غذایی به همراه نداشته باشد، با دیدن او بزاق سگ ترشح می‌شود. پاولف بر این اساس آزمایشی را طراحی کرد. او هم‌زمان با دادن پودر گوشت زنگی را به صدا درمی‌آورد. صدای زنگ محرکی بود که ارتباطی با غذا نداشت و به تنهایی برای سگ بی‌مفهوم بود؛ امّا به دنبال تکرار این کار، سگ بین صدای زنگ و غذا ارتباط برقرار کرد؛ به‌طوری که با صدای زنگ، حتی بدون وجود غذا بزاق او ترشح می‌شد. به عبارتی سگ نسبت به همراه بودن صدای زنگ و پودر گوشت، شرطی شده بود
در این نوع یادگیری، هرگاه یک محرک بی‌اثر (مثلاً صدای زنگ)، به همراه یک محرک طبیعی (مثلاً غذا) به جانور عرضه شود، پس از مدتی محرک بی‌اثر به تنهایی سبب بروز پاسخ (مثلاً ترشح بزاق) در جانور می‌شود. به این محرک جدید محرک شرطی می‌گویند؛ زیرا به شرطی می‌تواند سبب بروز رفتار شود که پیش از آن همراه با یک محرک طبیعی باشد. به محرک طبیعی، محرک غیرشرطی نیز گفته می‌شود
پیش از شرطی‌شدن، محرک طبیعی یا غیرشرطی(US) باعث پاسخ طبیعی یا غیرشرطی(UR) می‌شود. در جانوری که شرطی شده‌است؛ محرک شرطی یا بی‌اثر(CS) نیز، باعث پاسخ شرطی(CR) می‌شود
اما ما دارای درک از تلفیق این ها هستیم چه چیزی باعث شده روح
شرح آزمایش از ویکی پدیا
شرطی سازی کلاسیک، گرچه دقیقا نه به این شکل، اما در انسان ها هم به طرق مختلفی رخ میده که بازهم نشان از شباهتی قابل توجه میده. از ویکی پدیا:
شرطی‌شدن کلاسیک در انسان[ویرایش]
یادگیری کودک دربارهٔ اینکه به دنبال مشاهدهٔ سینهٔ مادر، مزهٔ شیر خواهد آمد، نمونه‌ای از شرطی شدن کلاسیک است.[۳]

حالت تهوع هنگام شیمی‌درمانی برای بیماران سرطانی یک واکنش طبیعی است. امّا مشاهده می‌شود که گاهی این بیماران به محض ورود به اتاق درمان دچار حالت تهوع می‌شوند. حتّی مشاهده شده‌است هنگامی که به کودکان سرطانی پیش از شیمی‌درمانی بستنی داده می‌شود؛ کودک در مواقع دیگر نیز نسبت به بستنی شرطی شده و حتی اگر شیمی‌درمانی انجام نشود؛ پس از خوردن بستنی استفراغ می‌کند.[۳]

بر این اساس جان واتسون بر این باور است که عواطف عمیق در انسان ممکن است از طریق شرطی‌شدن کلاسیک ایجاد شوند؛ از آن جمله می‌توان به شرطی شدن ترس در کودکی با دیدن کلاه پوستی سفیدرنگ اشاره کرد؛ چرا که خرگوشی سفید سابقاً دست او را گاز گرفته بود.

در واقع حتی نمونه های بیشتری رو هم میشه دید.
مثلا وقتی برای یک کار از کودکی تنبیه بشید/پاداش بگیرید، بعد ها به احتمال زیاد اون کار رو انجام نمیدید/میدید.
 

احسان از نوع قیچی ساز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
651
امتیاز
2,395
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی 1
شهر
تبریز/قم
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
بارهم نمیدونم
رشته دانشگاه
فیزیک محض / ریاضی محض
اما وقتی به بلوغ برسه هم این اتفاق میفته؟
 
بالا