ماه: آوریل 2010

سایت مدرسه

سایت های دخترانه و پسرانه ای که از سمپاد تهران در پست قبلی دیدید هرکدام به طور متوسط هزینه ای برابر با 1.5 میلیون تومان داشتند. برای 6 سایت دخترانه و 5 سایت پسرانه حدود 16.5 میلیون تومان پول صرف شده است. اگر سایت های متفرقه را هم حساب کنیم چیزی در حدود 17-18 میلیون تومان برای این سایت ها هزینه شده است. اگر یک نفر آشنا دوروبرتان هست که از سایت ساختن سردرمیاره ، بخواهید تا برآورد قیمتی از کل این سایت ها داشته باشد ، اگر فرد منصفی باشد به شما می گوید که با 1 میلیون تومن میتواند همین سایت ها را با امکاناتی خیلی بیشتر تحویل شما بدهد.

چرا این موضوع اینقدر مهم شده است که براش مطلب می نویسم؟ خب جوابش ساده ست. این همه هزینه ای که بابت این سایت ها پرداخت شده است ، دقیقا از جیب من و شما پرداخت شده. هدف این نیست که بگیم فلان مدیر اشتباه کردی چنین کاری کردی ؛ میخوام بگم آقایان مسئول ، خیلی راه های بهترین هست واسه خیلی کارها.

سوال من از مدیران مدارس این است که :

1. آیا در مدرسه ، شما برنامه نویس و طراح وب ندارید که می روید سراغ شرکت های متفرقه؟

2. آیا با کسی هنگام خرید این نرم افزار ها مشورت کرده اید؟

نکته ویژه در مورد سمپاد تهران اینه که تقریبا همه بچه ها برنامه نویسی بلدن. عده زیادیشون هم وب کار کردن. قطعا میشه کسانی رو بین فارغ التحصیلان و دانش آموزان پیدا کرد که حاضرند خیلی ارزان تر از شرکت های بیرون ، چنین سایت هایی را برای مدرسه راه اندازی کنند.

میدانم که برخی مسئولان و مدیران این وبلاگ را می خوانند. برایشان پیشنهاداتی دارم. امیدوارم در این مورد فکر کنند.

1. مشورت

با چند نفر متخصص مشورت کنید. چطور وقتی یکی مریض میشه میره پیش دکتر تا ببینه چطور خوب میشه؟ خوب شما هم وقتی یک کار خاص دارین می کنید ، با یک متخصص مشورت کنید.

2. اعتماد

به دانش آموزان و فارغ التحصیلان اعتماد کنید. اجازه بدین اونها هم نظر بدن. بهشون ارزش بدین. یادتون هست همه به شاه ایراد می گرفتند که چرا همه چیز رو داده دست خارجی ها؟ شما شاه مدرسه نباشد. امام باشید. یک کسی مثل علی نادعلیزاده وقتی میتونه یک سرور راه اندازی کنه تو مدرسه ، چرا نباید بهش اعتماد بشه؟

3. اتحاد

چه نیازی به این همه پراکندگی است؟ آیا با یک هماهنگی ساده نمی توان کل سایت های مدارس رو آورد روی یک سایت؟ یک سایت بزنید به آدرس tehransampad.com و بعدش به هر مدرسه یک بخش اختصاصی بدهید. مثل helli1.tehransampad.com برای مدرسه حلی یک. اینکار در کاهش هزینه ها فوق العاده موثره.

4. استفاده از سیستم های حاضر و آماده

در اینترنت لزومی نداره که شما برید پول بدید سایت طراحی کنند براتون. سیستم های رایگان وجود دارند که شما به راحتی می توانید از آن ها استفاده کنید. هر زمان هم بخواهید به شما در حل مشکلتان کمک می کنند. مثلا برای طراحی سایت سیستم های جوملا ، وردپرس و برای انجمن گفت و گو سیستم هایی مثل phpBB ، SMF و … وجود دارند که هم فارسی شده اند و هم رایگان هستند. فکر نکنید چون رایگان هستند سیستم های داغونی هستند. ( با یک متخصص مشورت کنید که توضیح دهد اینها چطوره سیستمشون)

5. محتوا

خیلی صادقانه عرض می کنم که سایت هر قدر هم عالی طراحی شده باشد و امکانات فوق العاده ای داشته باشد ، اگر محتوا نداشته باشد ، مفت هم نمی ارزد. مثل اینه که شما یک کتاب داشته باشی که از بهترین کاغذها ساخته شده باشه و بهترین طراحی توش به کار رفته باشد ، اما صفحات داخلش سفید باشه. به جای اینکه اینکه سایت مدرسه را بدهید دست کسانی که هیچی بلد نیستند و حال حوصله هیچ کاری را ندارند ، مسئولیت سایت را واگذار کنید به چند نفر از دانش آموزان و معلمان جوان. این افراد محتوای سایت را تکمیل می کنند. چرا آقای فرهاد مقیمی (مسئول المپیاد حلی) باید خبرهای المپیاد مدرسه را توی وبلاگ رده ب بلاگفا ، منتشر بکنه؟ یا کارگاه 88 فرزانگان وبلاگش روی سایت بلاگفا باشه؟

در آخرت فقط نمی پرسند که چرا فلان روز نماز نخوندی ؟ چرا به اون فرد توهین کردی؟ چرا دروغ گفتی؟ مطمئنن باشید که از شما  پرسیده میشه که چرا این همه از بیت المال خرج اضافی کردین؟

خاورمیانه ؟

بعضی از شما میدانید که من الآن در ایران نیستم. بعضی که بیشتر میدانند میدانند که در مجارستان هستم. باز هم بیشتر ،‌ در شهری به نام دبرسن هستم. و در این جا در دانشگاهی بین المللی دوره ی Foundation را میگذرانم. چیزی معادل پیش دانشگاهی خودمان اما در دانشگاه. این نوشته برای شرح حال من نیست ، پس همین حد کافیست. در این دانشگاه بین المللی ، من از هر محلی دوست و آشنا دارم. از نیجریه و کامرون و آفریقای جنوبی ، تا هند و ویتنام و چین ، آمریکا ، سرتاسر اروپا ، قزاقستان ، تاجیکستان ، پاکستان و از همه مهم تر ترکیه و کشور های عربی و یهودیان فلسطین( من اسراییل را نام نمیبرم در اینجا ). در این قسمت باز آن هایی که من را میشناسند حدس میزنند و بقیه هم بدانند که من با افرادی از تمامی این کشور ها دوست شده ام. اما دوستی ام با این سه گروه آخر برایم مهم است.

از روزی که ما به دنیا می آییم ، در حوالی ما دسته های مختلف نفرت موج میزند! یکی نفرت از یهودیان ساکن در سرزمین های اشغالیست که از طرف دولت و تلویزیون و مدرسه و رادیو به ما القا میشود. یکی نفرت از مسلمانان دیگر است. آن ها که شیعه نیستند. این هم خواه ناخواه از محیط میرسد. (‌البته لازم به ذکر است که بر اساس حرف های مادربزرگم گویا قسمت آرام این نفرت به ما رسیده است ) دیگری هم نفرت از قوم اعراب است. آخری دو سرچشمه دارد. یکی عوامل داخل جامعه مثل افراد ملی گرا و این ها هستند. دیگری حرکات زشت و زننده ی اعراب است. زنده ترین آن اسم جعلی خلیج عربی است. اما همین اسم جعلی هم سر دراز دارد. یا یکی دیگر از آن ها کمک شایان توجه تمامی کشور های عربی به عراق در ۸ سال جنگ تحمیلی است.

من نمیدانم که آیا در کشور های دیگر منطقه هم این گونه هست یا نه. ولی میدانم که مغز من در هنگام خروج از ایران پر از نفرت به دیگران در منطقه است. البته این نفرت در بیشتر موارد واقعن به مردم نیست. به دولت هاست. به آن هاییست که تصمیم میگیرند در تبلیغ مک دونالد بجای Persian Gulf بگویند Gulf.

مشکلی نیست. نفرت دارم. ولی بر سر کسی نمیریزمش! اما وای بر روزی که پایه های این نفرت سست شود. برای من این اتفاق در یک سفر کوتاه رخ داد. زمانی که یک مرد عرب، با لبخندی روی لب به من تعارف کرد که جلوتر از او سوار شوم. قبل از آن در شهر دبرسن آنقدر با ترک ها گشته بودم که برایم عادی شده بودند. در حقیقت از کودکی نفرت من از آنها به صفر میل میکردم. حداقل از بقیه کمتر بود. مخصوصن که با آذری ها هم میگشتم که لهجه شان و زبانشان آن وری بود. از ترک ها نفرتی به دل نداشتم. اما آن مرد کاری کرد. و من بعد از چندین سال مجال دادم که فکری از پس ذهنم پیش بیاید. چه میشود اگر آن نقشه که به طنز درست شده بود حقیقت یابد؟

هفته ی قبلش بود که استاد در کلاس Case Study In Politics گفت که یکی از دلایل عمده تشکیل اتحادیه اروپا این بود که باید چیزی پیدا میشد که در آن آلمان و فرانسه در یک سو باشند. نه در دو سو. چیزی که بتواند در مقابل قدرت روز افزون ایالات متحده مقابله کند. بتواند با آن رقابت کند. در حال حاضر اتحادیه اروپا همچنان در حال افزایش اعضاست. و برای این کار بعضی نفرت ها کنار گذاشته میشوند. نزدیک ترین مثال به من رومانی است. و ذهنیت مردم مجارستان! رومانی در سال ۲۰۰۷ وارد اتحادیه اروپا شد. و نظر مردم مجارستان چیست؟ اول اینکه در افسانه های مجاری رومانیایی ها چیزی کمتر از انسانند. دوم این که در صلح نامه تریانون که در ۱۹۲۰ به امضا رسید و در ۱۹۲۱ به اجرا در آمد، رومانی بخشی از خاک مجارستان را تصاحب کرد که از مجارستان فعلی بزرگتر است. اما آیا این نفرت سبب میشود که این کشور ها زیر یک پرچم و برای یک هدف عالی کنار هم قرار نگیرند؟

وضعیت منطقه ما نیز همین گونه است. چند کشور که هرکدام به نوعی قدرت محسوب میشوند، اما نفرتی به هم دارند. و این که این نفرت به طور شدید از طرف دیگر کشور ها هم تبلیغ و تشدید میشود. از طرق مختلف. و خود دست اندر کاران هم با این نفرت بازی میکنند، سعی میکنند افزایشش دهند. چند ماه پیش حرکت عجیب تلویزیون ترکیه و بعد از آن حرکت واقعن متحیر کننده ی وزیر امور خارجه اسراییل.

فقط یک لحظه ، تصور کنید که همه ی این نفرت ها به کناری میروند و از دل این منطقه یک قدرت متحد بیرون می آید. نفت ، نفت هم نه! نفت ، صحرا برای انرژی های خورشیدی ، تکنولوژی ها و کاربردشان (‌ آقای اخلاق پور در سفر ترکیه نوشته بودند : این جا اتوبوس هایشان وایر لس دارد ) ، استعداد های فراوان ( لازم است این را توضیح دهم ؟‌). واقعن تصویری دلربا برای من و تو و آن عرب و آن ترک و آن افغان دارد. ولی آیا دیگران نمیترسند از این؟ آیا هم آنها نیستند که نفرت می اندازند تا این چند فرقه ((ما)) نشوند؟

نمیدانم آیا توانستم منظورم را برسانم ، فکرم را بنویسم ، یا نه! ولی لطفن اگر فهمیدید یک چیزی بگویید. اگر موافقید یا مخالف با همچنین ساختاری ،‌و چرا. الآن ذهن من فقط به دنبال نظرات دیگران است.

دعا

1.
ادعونی استجب لکم.
«بخوانید مرا تا اجابت کنم،شما را. «قرآن مجید
2.
من به هیچ وجه خدا را لمس نکردم.خدایی که لمس کردنی باشد که دیگر خدا نیست.اگر هر دعایی را هم اجابت کند،همین طور!همان جا بود که برای نخستین بار حدس زدم که عظمت دعا بیش از هر چیز در این امر نهفته است که به آن پاسخی داده نمیشود و زشتی سوداگری را به این مبادله راهی نیست.این را هم دریافتم که آموختن دعا،آموختن سکوت است؛و عشق فقط از جایی شروع میشود که دیگر هیچ انتظاری برای گرفتن هیچ چیز وجود نداشته باشد.
عشق تمرین نیایش است و نیایش تمرین سکوت.
«برگرفته از کتاب دژ،نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری»
3.
تا حالا شده چند سال متوالی از خدا یه چیزی بخواین،بعد بهتون نده؟! چه حسی پیدا میکنید؟
شنیدید میگن روز قیامت یه عده از آدم ها میگن ای کاش هیچ وقت دعاهامون تو دنیا اجابت نمیشد؟!
آخه اون روز میبینن افرادی که دعاهاشون در دنیا مستجاب نشده اون موقع دارن ده برابرش رو میگیرن و دعاهاشون به عنوان عمل صالح ذخیره شده؛و نتیجه ش رو میبینن.
احتمالا واسه همینه که خدا وند در سوره شرح،آیه های آخرش گفته:«پس چون از نماز و طاعت پرداختی برای دعا همت مصروف دار،وبه سوی پروردگار خود همیشه متوجه و مشتاق باش.»
پس اگر یک زمانی دعاهاتون مستجاب نشد،تلاشتون نتیجه ای رو که میخواستید نداد،به خدا اعتماد کنید.شاید خدا میخواد ایمان و توجهتون بهش بیش تر بشه و احتمالا میخواد بیشتر از چیزی که خواستید بهتون بده.

پ.ن:حالا شاید ده برابرشو نداد،شاید بیشتر داد،شاید کمتر.

چیزی به نام سایت !

وجود وب سایت اینترنتی مدرسه ، از دیدگاه مسئولین مدرسه صرفا یک چیزی هست که بودنش خوبه . اصلا مهم نیست که وجود داشته باشه یا نه ؛ فقط شاید بودنش کمی به درد خورد. بیایید نگاهی به سایت مدرسه های سمپاد تهران داشته باشیم.

دخترانه : راهنمایی فرزانگان 1راهنمایی فرزانگان 2راهنمایی فرزانگان 3 –  دبیرستان فرزانگان 1دبیرستان فرزانگان 2دبیرستان فرزانگان 3

پسرانه : راهنمایی حلی 1راهنمایی حلی 2راهنمایی و دبیرستان حلی 3دبیرستان حلی –  پیش دانشگاهی علامه حلی تهران

متفرقه : سمینار 25 علامه حلی (seminar25.ir) – سمینار 26 حلی (seminar26.ir) – مسابقات حلی کاپ (hellicup.ir) – مسابقات حلی نت (hellinet.ir) – همایش فراوا (faramak.ir) – مدرسه مجازی فرزانگان (vrtschool.ir) – پایگاه دانش آموزی حلی (allamehelli.ir) – پایگاه دانش آموزی فرزانگان (farz.ir)

(سایت های حلی نت ، حلی کاپ و سمینار 25 دیگر وجود ندارند)

فکر کنم به همون چیزی که من فکر می کنم ، فکر می کنید.

لطفا تمام نتایج ، ایده ها و حرف هایی که بعد از دیدن این سایت ها به ذهنتان رسیده را در کامنت ها بگویید.

آن چه برای سمپاد نوشته شده است – 4

با این اوصاف می توان گفت که مساله ، مساله وجود یا عدم وجود سمپاد نیست بلکه مساله بر سر دعوای قدیمی استعداد شناسی در سیستم آموزشی ماست که اگر استعداد هر کس درست شناسایی می شد و به همان رشته مورد استعدادش هدایت می شد هر کسی در استعداد خودش ، استعداد درخشان بود و با این تعبیر و با تقسیمی درست در نیروی انسانی می توانستیم بگوییم که هر مدرسه ما سمپاد است.چراکه استعدادهای درخشان آن رشته را آموزش می دهد. باز هم تاکید می کنم که  ضرورت وجود مدارس سمپاد با تمامی این عیوب برای بنده اظهر من الشمس است و تنها کسی می تواند این ضرورت را منکر شود که روزی معلمی نکرده باشد.

در نتیجه می توان گفت که مدارس سمپاد  در یک استراتژی آموزشی ضروری هستند اما به شرط آنکه برنامه ای در راستای توسعه آنها در تمامی رشته ها در میان باشد.تنها در این صورت است که با کشف استعداد درخشان در یک حیطه واقعا می توان او را استعداد درخشان دانست وگرنه وضعیت می شود مانند امروز که اگر کسی تصمیم گرفت در رشته علوم انسانی درس بخواند تکلیفش از روز اول مشخص است که سمپادی نیست و در نتیجه نخبه به حساب نمی آید.  اگر این اتفاق افتاد  می توان گفت که ما تا حدی به عدالت آموزشی نزدیک شده ایم.

سیاست بازی به طریقت دزدان دریایی!

اگر اینترنت کار باشید و با سیستم اشتراک فایل یک به یک (peer to peer) هم آشنا باشید محال است که تا به حال گذرتان به سایت بندر دزدان دریایی نیافتاده باشد! این سایت در واقع دو نقش در سیستم اشتراک قایل به عهده می گیرد:

  • شما  با یک فایل با پسوند .torent (حجم 20 30 کیلوبایت) اعلام می کنی که من این مجموعه فایل را برای اشتراک در اختیار عموم قرار می دهم! این سایت وظیفه ی host کردن این فایل و در معرض نمایش گذاشتن و دسته بندی این فایل ها را به عهده می گیرد
  • حالا یک طالب برای فایل شما پیدا شد! این طالب با استفاده از نرم افزار های موجود مانند µTorrent و امثالهم به سرور بندر دزدان متصل می شود و از طریق آن با نرم افزار نصب شده در کامپیوتر شما برای دریافت تکه های فایل هماهنگ می شود! (این هماهنگی یه این دلیل حیاتی است که ممکن است مثلا در آن واحد یک نفر تکه های یک فایل را از چند کامپیوتر مختلف دریافت کند!)

(البته سرور های دیگری هم همین کار را انجام می دهند! به صورت کلی به این سرور ها BitTorrent tracker می گویند)

تا الان لابد متوجه شدید که وقتی یک نفر می تواند هر فایلی از کامپیوترش را با دیگران به اشتراک بگذارد ممکن است مسایل کپی رایت و از این دست قانون ها زیر پا گذاشته شوند! و البته شرکت هایی که احساس می کنند حقشان خورده شده دست یه کار نخواهند ماند و یه هر نهادی که دستشان برسد شکایت می کنند! البته هر ماه کیلو کیلو نامه تهدید آمیز به مسئولان این سرور و سایت های دیگر همین مجموعه ارسال می شود!

نکته جالب در این باره واکنش مسولان این گروه به نامه های تهدید آمیز است! از آنجایی که قانون کپی رایت در سوئد یک باگ در باره مساله ی file sharing دارد این شرکت با استفاده از همین قانون کار خود را از نظر قانونی توجیه می کند! و از آنجایی که فرستندگان نامه ها از روش های قانونی به جواب نمی رسند شروع به تهدیدهای مکرر می کنند شاید کارگر افتد! ولی گروه “پایریت بی” در نهایت خونسردی با تمسخر این نامه ها را به همراه جواب ارسال شده به شرکت شاکی  در سایت خود به صورت عمومی منتشر می کنند! تکه ای از یک نمونه از این نامه ها که از طرف شرکت warner bros ارسال شده برای آشنایی بیشتر (تکه هایی که با علامت < مشخص شده اند از نامه warner bros اند و مابقی جواب گروه دزدان!!):

> THE FOLLOWING LINK AND ALL BILLY CORGAN DOWNLOADS MUST BE COMPLETELY
> REMOVED:
>  
> http://thepiratebay.org/search.php?q=billy+corgan
> (see below)

Sorry, but I can't remove search.php - our users would get upset if TPB
suddenly lacked a search function. 
The problem here seems to be that the material is unreleased? If that is
the case, you can easily fix the problem by releasing it. We'll be more
than glad to help you distribute it - free of charge! - to our users.

این سایت در سال 2008 بیست و هشت میلیون استفاده کننده ی یکتا از خدمات خود را ثبت کرده!

———————-

تا اینجا را گفتم که با روحیات این جمع دزدان آشنا بشید! حالا می رسیم به اصل قضیه:

در سوئد سه نهاد pirate (دزد!) داریم:

  1. The Pirate Bureau(Piratbyrån)
  2. The Priate Bay
  3. The Pirate Party (Piratpartiet)

هر سه از یک خط مشی فکری پیروی می کنند و دو تای اول مبدا مشترک دارند و وابستگی غیر رسمی به گروه Anonymous.

اولی یک NGO است که ایجاد شده برای حمایت از کسانی که بر علیه قوانین مالکیت فکری و قوانین ممنوع کننده ی استفاده از اشتراک فایل فعالیت انجام می دهند.

دومی را بالا توضیح دادم! البته خدمات بیشتری از یک Tracker انجام می دهد! ولی اصلش همان است که گفتم! این یکی در جهت اقدام عملی برای نقض قوانین مالکیت فکری و قوانین ممنوع کننده ی استفاده از اشتراک فایل فعالیت می کند!

و سومی یک حزب با اصالت سوئدی است که در خیلی از کشور ها شعبه دارد و خیل عظیمی طرفدار! این یکی تشکیل شده که با راه یابی به پارلمان اروپا راه را برای تصحیح قوانین مالکیت فکری و قوانین ممنوع کننده ی استفاده از اشتراک فایل بازتر کند!

لیست کشور هایی که این حزب در آنها رسما فعال است یا بزودی فعال می شود از این قرار است:

  1. Argentina
  2. Australia
  3. Austria
  4. Belgium
  5. Bosnia and Herzegovina
  6. Brazil
  7. Bulgaria
  8. Canada
  9. Chile
  10. China
  11. Cyprus
  12. Czech Republic
  13. Denmark
  14. Estonia
  15. Finland
  16. France
  17. Germany
  18. Greece
  19. Guatemala
  20. Ireland
  21. Italy
  22. Kazakhstan
  23. Lithuania
  24. Luxembourg
  25. Mexico
  26. Netherlands
  27. New Zealand
  28. Norway
  29. Peru
  30. Poland
  31. Portugal
  32. Romania
  33. Russia
  34. Serbia
  35. Slovakia
  36. South Africa
  37. Spain
  38. Sweden
  39. Switzerland
  40. Turkey
  41. Ukraine
  42. United Kingdom
  43. United States
  44. Uruguay

نکته ی جالب این است که این حزب شعبه و عضو رسمی در ایران ندارد! ولی صقحه ی اصلی Headquarter این حزب که کاملا آنلاین است صفحاتی به زبان فارسی ترجمه شده!

این حزب کاملا آنلاین و توسط اعضایش در فوروم مربوطه کنترل می شود که این عین دموکراسی برای اعضای یک حزب است!

مرکز سوئد این حزب با 7.13% آرای مردم سوئد در انتخابات پارلمان اروپا قرار بود یک عضو به این پارلمان بفرستد که بنا به شرایط شد دو عضو! یک عضو دیگر هم از پارلمان با کنار گذاشتن حزب وقت خود به آنها پیوست که می شود سه عضو!

نمودار تعداد اعضای مرکز سوئد این حزب نسبت به زمان و عکس هایی از تجمع تبلیغاتی آن حزب در سوئد: