ماه: ژانویه 2009

ممنون

خیلی ممنون از دوستانی که این همه زحمت میکشند.

خیلی ممنون از دوستانی که این همه مارو امیدوار می کنند.

خیلی ممنون از دوستانی که این همه محبتشون رو به ما ابراز می کنند.

خیلی ممنون از دوستانی که هزار بار تبریک گفتند.

خیلی ممنون از دوستانی که 2 روز صبر کردند تا من برگردم و قالب رو درست کنم.

خیلی ممنون از کسانی که اینقدر مارو یاری می کنند توی کارهای جدید.

خیلی ممنون از کسانی که به قول دکتر شریعتی وقتی نیستند ، هستند .

خیلی ممنون از کسانی که تصمیمات دسته جمعی میگیرند.

خیلی ممنون از کسانی که متحد میشوند.

خیلی ممنون از کسانی که دستور میدهند.

خیلی ممنون از کسانی که فرصت می دهند.

خیلی ممنون از کسانی که عجول نیستند.

خیلی ممنون از کسانی که هرچیزی ما میزاریم میپسندند.

خیلی ممنون از کسانی که به قولشون عمل میکنند.

خیلی ممنون از کسانی که اجازه نمیدن بحث های گروهی به صورت عمومی مطرح بشه.

.

.

.

به قول مهران مدیری : خـــــــیــــلــــی مــــمـــنــــون !

یک ترفند جالب

امروز يك ترفند جالب را به شما آموزش مي دهم كه مطمئن هستم از آن لذت مي بريد !

ابتدا به سايت دلخواه خود برويد و تا پايان بارگزاري آن سايت صبر كنيد. سپس مراحل زير را انجام دهيد:

1- تمام نوشته هاي نوار آدرس را پاك كنيد.

2- سپس كد زير را كپي كنيد و در نوار آدرس مرورگر خود جانشين ( Paste ) نمائيد :

javascript:R=0; x1=.1; y1=.05; x2=.25; y2=.24; x3=1.6; y3=.24; x4=300; y4=200; x5=300; y5=200; DI=document.images; DIL=DI.length; function A(){for(i=0; i-DIL; i++){DIS=DI[ i ].style; DIS.position=’absolute’; DIS.left=Math.sin(R*x1+i*x2+x3)*x4+x5; DIS.top=Math.cos(R*y1+i*y2+y3)*y4+y5}R++}setInterval(‘A()’,5); void(0);

حالا Enter را بزنيد ؛ ملاحظه مي كنيد كه همه ي تصاوير موجود در سايت به حركت در مي آيند !!!

غزه!؟

پ.گ:
اخبار شبکه‌ی اول را نگاه کنید..
هر شب همه را خفه می کنند که وضع غزّه چطور است..
اخبار داشت تصویر چند اسرائیلی را نشان می‌داد که قدم می‌زنند و بعد روی تصویر می‌گفت اسرائیلی‌ها از دست مردم فلسطین در امان نیستند و پناه گرفتند و ..!!
دانش جویان داوطلب برای رفتن به غزه، در فرودگاه مهرآباد تحسن کرده بودند.. پرواز به غزّه دیگر سفر خارجی به حساب نمی‌آید.. غزّه را، باید استان کنند..
رادیو می گفت “بیست ویلچری، به طور خودجوش، ساعت ده صبح، برای حمایت از غزّه، به میدان فلسطین رفتند” . ما هر روز در میدان فلسطین یک جور بساط داریم!! اما تا به حال شنیده‌اید بیست نفر آدم با یک ویژگی خاص و مشترک به طور خودجوش در یک مکان مشخص در یک ساعت، جمع شوند!؟ مگر آن که خواب‌نما شده باشند..
چند درصد کشته شدگان، زنان و کودکان بودند..!؟ فکر نکنید من دلم برای آن زن و آن کودک که نشان می دهد، نمی‌سوزد.. چرا. اصلن، دلم کباب می شود!! اما طبیعی است وقتی مردان پناه ببرند به خانه‌ها و مدرسه‌ها و بیمارستان‌ها، دشمن هم دنبال‌شان می‌رود!!
من از جنگ حمایت نمی کنم. متنفرم از مرگ آدم‌های بی گناه. متنفرم از دیدن کشتار عامه‌ی مردم. غصه می خورم برای بچه‌هایشان..
از خودتان بپرسید چرا توی همه‌ی دنیا، فقط ایران حرص غزه را می‌خورد؟ یک کارشناس می‌گفت اگر به خاطر دخالت‌های ایران نبود، سال‌ها پیش صلح بر پا شده بود.. چه کسی از جنگ سود می‌برد؟
هر روز سید حسن نصرالله را نشان می‌دهند.. از همه‌ی حرف‌هایی که سران اسرائیل می‌رنند، تنها یک جمله را پخش می‌کنند.
اخبار ما تحریف می شود، پْرِس تی‌وی تحریف‌ش کم‌تر از آن است،  بی‌بی‌سی هم تحریف می‌شود، الجزیره هم تحریف می‌شود.. چون هر کسی می‌خواهد حرف خودش توی ذهن مردم بماند!! حالا هی گوش کنیم و فکر نکنیم.. بگذاریم همان که آن‌ها می‌گویند در ذهن‌مان هک می‌شود!!

پ.ا:

پ.ن:
1. یادمان باشد این بار که در آینه نگاه کردیم، ببینیم یک جفت آنتن روی سرمان در آمده یا نه!؟
2. یکی از اساتید اشاره‌ی زیبایی به معنی واژه‌ی «دشمن» کرد. «دُش» به معنی “ضد، مخرب، ..” (مثل دُشنام) و «من» به معنی “اندیشه” است.. (مثل به‌من) حال این سؤال مطرح می‌شود: دشمن واقعی کی است؟
3. پ.گ: پیش‌گفتار؛ پ.ا: پیکره‌ی اصلی ( ِمتن)؛ پ.ن: پی‌نوشت؛

Pegäh ft. Arab

س – – م

سلام

همه به همان چيزي مي نگريم كه او مي نگرد … فقط شيوه ي ديدن فرق مي كند…  بعضي ها مي گويند بايد با چشم سر  ديد تا باور كرد…!

بعضي ها مي گويند بايد با چشم دل ديد و حس كرد…!!!

به راستي همين دو چشم را داريم؟ چشم سر و چشم دل؟ من مي گويم نه! ! !

فكر مي كنم ميليون ها چشم داريم كه هر لحظه كه بخواهيم از ديد هر كدامشان نگاهي مي اندازيم! هنر اين است كه بتوانيم در هر لحظه مناسب ترين چشم رو انتخاب كنيم….

بعضي ها هم مي گن چگونه ديدن مهمه! نه اين كه با چه چشمي ديدن!

فكر كنم اين دسته ي آخر بيشتر شبيه شازده كوچولو باشند…!!!

 

(نويد)

تلخِ شیرین

یک وقت هایی، یک تلخی کنار همه ی شیرینی ها هست.. از قهوه می گذرد. حتی از بادام تلخ هم. توی همه ی شیرینی ها و اصلا توی همه ی لحظه ها، طعم تلخی اش با آدم است..
سرحالی ِ تلخ.. بی حوصلگی ِ تلخ.. لذت ِ تلخ.. دوستی ِ تلخ.. لبخند ِ تلخ.. گریه ی تلخ..
لَبِلّو ی گریپفروت هم تلخ می شود.. ساعت مچی ام تلخ می شود.. کتابخانه ام تلخ می شود..
تلخی اش آزار دهنده نیست.. یک جور ویژه ای است انگار.. مال خود خود آدم است و کمتر کسی را شریک می کند.. توضیح دادنی هم نیست..
مخلوطی از لذت بردن و نبردن است، شاید..
صدای ساز دهنی و پیانو تلخ می شود.. سالاد و روغن زیتون و آب غوره و آب لیمو همه تلخ می شوند.. آدامس پی کی آبی تلخ می شود و ریلکس سبز هم همین طور..
حتی بوسه هم تلخ می شود..
“من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه بر می خیزند..” و گزارشگر، چند جای شعر را اشتباه خواند.. “از کجا که من و تو، شور یک پارچگی را در شرق، باز بر پا نکنیم؟” .. من و تو را می خواند “تو و من”.. و چندین غلط دیگر..

فروغ فرخزاد:
هرگز از زمین جدا نبوده ام
با ستاره آشنا نبوده ام
روی خاک ایستاده ام
با تنم که مثل ساقه ی گیاه
باد و آفتاب و خاک را
می مکد که زندگی کند
بارور ز میل
بارور ز درد
روی خاک ایستاده ام
تا ستاره ها ستایشم کنند
تا ستاره ها نوازشم کنند
از دریچه ام نگاه می کنم
جز طنین یک ترانه نیستم
جاودانه نیستم..

توی وسایلم، کارت ورود به جلسه ی امتحان تیزهوشان ورود به دبیرستان را یافتم.
شب قبلش، در سمپادیا یک پست جدید زدم..
دلهره داشتم. یاهو! مسنجر باز کردم، نیما مضروب و نوید صانعی سعی می کردند آراممان کنند!
چه زود گذشت!

چند شب پیش، اخبار شبکه ی یک، گزارشی نشان داد که در آن، گزارشگر قسمتی از قصیده ی آبی خاکستری سیاه حمید مصدق را می خواند

ماشین یکی از اقوام ما چند بار در میدان آزادی جریمه شده بود، در حالی که اصلا نرفته بودند میدان آزادی. پِی ِ قضیه را گرفته بودند، بدیهی ست که به جایی نرسیدند.
توی خلافی های ماشین پدرم، چهار صد پانصد تا تک تومنی جریمه برای “رها کردن ماکیان در خیابان” بود! ما ماکیان نداریم! اگر داریم پدر من سوار ماشین نکردتشان! اگر کرده جایی نبردتشان، اگر برده چرا رهایشان کند در خیابان؟!

هِی من کتاب معرفی می کنم و کسی نمی خواند..
دوست بازیافته، فرد اولمن، نشر ماهی، ترجمه ی مهدی سحابی.. قیمت ش هم هزار و دویست تومان، ناقابل.. بخوانید تروخدا!!

بله؟

سلام!
گاهی انسان اشتباه میکند.
میگن شهامت در بیان عقیده و جرات در پذیرفتن اشتباه رموز یک زندگی سخت هستند. اما تو این نوع زندگی سخت وجدان آدم راحته.