Paranormal Activity

سلام. دو حیات وجود داره.ظاهری و درونی. ظاهر و بیرون زندگی هامون شبیه همدیگس .اما دریای درون نه. شبیه هم نیست.انواعی داره:

میتونه زندگی درونی فقیر باشه  .یا پُر و شلوغ و درهم از چیزای بنجلو آتاشغال(مث کلاغ هر تیکه که بنظرمون خوشگل و جذاب اومده اوردیم تو لونه.که حس خوبی بهمون میداده). یا ساده .مرتب.از چیزای با ارزش و بدرد بخور . از هر هرچی لازمه و بقدر کفایت و …انواع دیگه.

هر کسی بر انچه میکنه بیناست.بر علت و محرک کاراش بیناست.حتی اگه ظاهرش و حتی حرفش یکی نباشه.دروغ باشه.دروغ ها برای بقیه س و اونچه از بقیه پنهانه برای ما روشنه.حتی ! حتی اگه اونقد دروغامونو تکرار کرده باشیم که خودمونم باور کرده باشیم. دریای درون وفتی صحرا باشه. مرداب باشه. لجن زار باشه. با دروغ پر میشه. با لجن غرور و عجب و ریا و خودپرستی رنگ میگیره. مکاریمو و کودن! واسه گوارا کردن یه ذره لذت بیشتر و فرار از ملامتا و لگد زدنای وجدان نحیف و رنجورمون چه گریه و جزعوفزعی . دروغه و ریاست.برای گول زدن خودمونه.ایجاد ترحم برای ظاهر مظلوم و نادممون و تبرئه و توجیه با ننه من غریبم بازی برای راحت شدن و خاموش شدن طنین وجدان تو زندگی درونی مونه.درونی خو کرده به لذت پرستی و خود پرستی. خو کرده.معتاده.هر صب و به شب با ولع توسعه برد و نفوذ قدرتو ابراز برتریش و تنوع و ارتقا لذتاش .گرم شدن پای اتیش شهوت و بزرگ شدن با باد غروروعجب و کسب احترام نامشروع . دروغ سرمایه و پول این زندگیه درونیه. بدترین دروغ اگاهانه دروغ گفتنه.مهلک ترینشم به خودمون دروغ گفتنه. کسی میشیم که خودشو بخاب زذه.دیگه کی میتونه بیدارش کنه. دردآورترین خداحاقظی خداحافظی با صداقته؛ لذت بیشتر خرج بیشتری میخاد. لذتی ناب و شیرین از گناه که قطره فطره در خفی می چشیم. و جاری زندگی درونیمون میکنیم..حتی ! حتی اگه در ظاهر هیچ بوی تعفنی حس نشه. از هیاهوی درون تا نمایش زندگی بیرونی دروغه که فاصله است.

از نمایش زندگی بیرونی که ساده و معمولی و روزمره است . نقب می زتیم به اعماق .از این لایه نمایشی و مشترک همگانی وارد لایه و اتمسفر دروغ ها میشیم.و عمیق تر به زمین زندگی درونی می رسیم.جایی که هم نمایشنامه ها برای نمایش زندگی بیرونی و جلوه گری ها یا ریاکاری ها نوشته میشه و هم …در بت کده ها و تخدیرخونه ها بساط عیش و نوش لذت پرستی و خودپرستی و براهه.

گناه کارا بخشیده نمی شن.اما . پشیمان ها رو … می بخشن.{۱}

—————–

۱: نزدیک به جمله ای از شهید اوینی.

2 نظر

اضافه کردن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *